شیطان پرستی چیست؟ +نماد و مراسم ها

با مجله اینترنتی گلثمین در یک مطلب تازه از ماورای طبیعت همراه باشید :

Untitled-1

تعریف شیطان‌پرستی:

شیطان‌پرستی به معنی پرستش شیطان به عنوان قدرتی فوق‌العاده قوی و بسیار قوی‌تر و موثرتر از نیروهای خوب دنیوی همچون خدا است. در شیطان‌پرستی، شیطان به عنوان نماد قدرت و حاکمیت بر روی زمین، قدرتی به عنوان برترین قدرت دو جهان مورد توجه و پرستش قرار دارد و این دنیایی را که به عنوان دوزخ برشمرده می‌شود را قانونمند می‌کند. البته این تعریف بیشتر درباره نحله های سنتی شیطان پرست صادق است. در یک تعریف عام تر شیطان‌پرستی، پرستش قدرت پلیدی است.

طبق یک دسته‌بندی دیگر دو تعریف برای گروه‌های شیطان پرستی ارائه شده است:

تعریف اول: هر گروهی که شیطان را به عنوان خدا قبول داشته باشد و آن را عبادت کند، که معمولاً از آن به عنوان الهه سیاه نیز یاد می‌کنند.

تعریف دوم: این تعریف معمولاً توسط بنیادگرایان مسیحی مورد استفاده قرار می‌گیرد. طبق این تعریف گروه‌هایی که از دین مسیحیت تبعیت نکرده و یا عیسی علیه‌السلام را با خصوصیاتی که در دین مسیح تعریف شده است، قبول ندارند شیطان‌پرست نامیده می‌شوند. (جامعه‌شناسی شیطان‌پرستی، مریم سعادتی، پایگاه اینترنتی جامعه‌شناسی ایران)

دیرینه تاریخی شیطان‌پرستی:

با توجه به تحلیل‌ها و تعریف‌های گوناگونی که از شیطان‌پرستی می‌شود و همچنین تئوری‌هایی که در زمینه منشا ظهور آن وجود دارد، پژوهشگران مختلف نقطه آغاز گوناگونی را برای این جریان در نظر می‌گیرند.

طبق یکی از این تحلیل‌ها در زمان‌های قدیم انسان‌ها در برابر هر چیزی که قدرت مقابله با آن را نداشتند و از درک آن عاجز بودند، تسلیم می‌شدند و سجده می‌کردند. شیطان‌پرستی قدیمی بر اساس سنت‌هـای خداپرستــی و شیطان پرستی واقع نشده است و نمی‌تواند این گونه باشد لذا آنها برای این که در مقابل قدرتی بزرگ سجده کنند و مسلما این قدرت در شب از عظمت مخصوصی برخوردار بوده است به ستایش و پرستش موجودی فوق طبیعی و دهشتناک که قدرت فوق العاده ای دارد می‌پرداختند که مبدا شیطان پرستی قدیمی را به وجود آورد.

عده‌ای دیگر معتقدند که شیطان‌پرستی رهاورد قرون وسطی در غرب است و به نوعی واکنش انسان غربی مستاصل از سخت‌گیری‌های کلیسا به دینداری است.

دیدگاه سومی که شیطان‌پرستی را صرفا با نمود و ظهور امروزی آن تعریف کرده، معتقد است که شیطان‌پرستی را برخی عناصر فاسدالاخلاق با اتکا به گرایش‌های توراتی و پروتستانی به صورت مخفیانه در سال‌های آغازین قرن بیستم و با ویژگی‌هایی همچون گناه‌گرایی، قتل، تجاوزات جنسی، هدم اصول اخلاقی، بی‌توجهی به دیدگاه‌های توحیدی و… پایه‌گذاری کردند. (نحوه ورود و شکل گیری گروه‌های شیطان‌پرستی در ایران (1)، خبرگزاری فارس، 11/10/1386)

شیطان‌پرستی نوین:

با توجه به این که مقصود ما از طرح بحث شیطان پرستی آشنایی با جریان نوظهور انحراف جوانان از رهگذر افزایش ارتباطات ما با دنیای غربی بویژه امریکایی است، لذا بررسی شیطان پرستی مدرن (نوین) هدف این مقاله است.

طبق یک بررسی شیطان‌پرستی نوین در انگلستان به وجود آمد که البته زیاد نیز تعجب برانگیز نیست؛ زیرا انگلیس یکی از کشورهایی است که جادوگران بسیاری داشته است. (جامعه‌شناسی شیطان‌پرستی، مریم سعادتی، پایگاه اینترنتی جامعه‌شناسی ایران)

ماجرا از این قرار است که در اوائل قرن نوزدهم بعضی از اشراف انگلستان ـ که عضو گروه فراماسونری Ordo Temple Orientis بودند ـ به رهبری سر فرانسیس داشود، گروه شیطان‌پرستان به نام باشگاه آتش جهنم را در شهر لندن تأسیس نمودند و از اوائل قرن نوزدهم شهر لندن مرکز شیطان‌پرستان در اروپا گردید. استفاده از مواد مخدر و انجام مراسم مبتذل جنسی، فعالیت اصلی این گروه‌های شیطان‌پرست را تشکیل می‌داد. (وبلاگ مجاهد مجازی، مقاله شیطان پرستی، نوشته مهندس مهدی حق‌وردی طاقانکی)

شیطان‌پرستی نوین بر خلاف شیطان‌پرستی کهن اعتقادی به وجود شیطان خارجی ندارد، بلکه شیطان را در طبیعت و در وجود هر انسانی می‌داند و این باطن هر کسی است که شیطان در آن وجود دارد. مراسم شیطان‌پرستی جدید مراسمی برای دعوت از شیطان باطنی و حس اهریمنی درونی است که با اعمال جنسی آرام و ارضا می‌شود. آنها جسم‌پرست هستند و اعتقاد دارند هر آنچه که وجود دارد مدیون آلت تناسلی آدمی است. دیگر اینکه انسان باید کامل‌ترین لذت جسمانی و جنسی را در این دنیا ببرد. آنها معتقدند که روح کسی که در دنیا لذت جسمانی لازم را نبرده است بعد از مرگ به این دنیا برمی‌گردد و لذت جنسی خود را کامل می‌کند. در مراسم شیطان‌پرستی جدید مخلوطی از اسپرم به همراه ادرار به عنوان آب مقدس بر روی حاضرین پاشیده می‌شود. (همانند آب مقدس در مراسم عشای ربانی مسیحیت)(جامعه‌شناسی شیطان‌پرستی، مریم سعادتی، پایگاه اینترنتی جامعه‌شناسی ایران)

اما عموما نقطه عطف گسترش شیطان‌پرستی نوین را به آغاز فعالیت رسمی این فرقه در آمریکا به سال 1960 برمی‌گردانند. نکته ضروری و قابل توجه در این مقطع نقش قابل توجه یک مامور شناخته شده سازمان مرکزی جاسوسی آمریکا در شکل گیری جریان مذکور است که در ادامه به آن اشاره خواهد شد.

انواع شیطان پرستی از نظر ایدئولوژی:

شیطان‌پرستی فلسفی:

این شاخه از شیطان پرستی را به طور غیر رسمی منتسب به آنتوان لاوی می‌دانند. در نظر شیطان‌پرستان فلسفی، محور و مرکزیت عالم هستی، خود انسان است، و بزرگ‌ترین آرزو و شرط رستگاری این نوع از شیطان‌پرستان برتری و ترفیع ایشان نسبت به دیگران است. شیطان‌پرستان فلسفی عموماً خدایی برای پرستش قائل نیستند و به زندگی غیرمادی بعد از مرگ نیز عقیده‌ای ندارند. البته زندگی این گروه از شیطان‌پرستان عاری از مسائل ماورایی و معنوی نیست. در نظر شیطان‌‌پرستان فلسفی، هر شخص خدای خویش است.

شیطان‌پرستی لاویی:

این نوع از شیطان‌پرستی بر مبنای فلسفه? آنتوان شزاندر لاوی (Anton Szandor LaVey)بر اساس کتابش “انجیل شیطان” و دیگر آثارش شکل گرفته است. لاوی موسس کلیسای شیطان (1966) و تحت تأثیر نوشته‌های فردریک نیچه، آلیستر کرالی، این رند، مارک د سید، ویندهام لویس، چارلز داروین، آمبروس بیرس، مارک تواین و بسیاری دیگر بوده است.

شیطان در نظر لاوی موجودی مثبت بود. وی در حالی که تعالیم خداجویانه کلیسا را مورد تمسخر قرار می‌داد به مسائل جهان مادی نیز اعتنایی نداشت.

یک شیطان‌پرست لاویی، خود را خدای خویش می‌داند. آیین مذهبی این گروه از شیطان پرستان بیشتر شبیه به فلسفه میجیک کراولی با دیدی جلو برنده به سمت شیطان‌پرستی است. یک شیطان‌پرست لاویی معتقد است کسانی که خودشان را شیطان‌پرست می‌دانند باید به طرز فکر گروهی شیطان‌پرستان وفادار بوده و آن را از لحاظ اخلاقی قبول داشته باشند، و ازگرایش‌های انفرادی بپرهیزند. از این به بعد باید به طور دائمی یک سر و گردن بالاتر از کسانی باشند که خود را از لحاظ اخلاقی، قوی می‌دانند و باید در بشر دوستی خود، بدون تامل عمل کنند.

شیطان‌پرستی دینی:

اگرچه ضروری است که متذکر شویم اینکه اساساً آیا می‌توان شیطان‌پرستی را دینی خواند، محل سوال‌های جدی است، لکن با توجه به اینکه در اغلب کشورها چنین دسته‌بندی ارائه شده است از عنوان “شیطان‌پرستی دینی” عیناً استفاده می‌شود.

مبنای بنیادین این نوع از گرایش به شیطانیسم، پرستش یک نیروی ماوراء الطبیعه اساطیری و یا چند خدایی می‌باشد. عمده پیروان آن به خدایان رم باستان، ‌الهه‌های شرقی و… گرایش دارند . اما رکن اصلی این نوع نیز مانند سایر انواع تاکید بر پرورش استعدادهای شخصی انسان و در حقیقت خودپرستی است. (نحوه ورود و شکل گیری گروه‌های شیطان‌پرستی در ایران (1)، خبرگزاری فارس، 11/10/86)

از آنجا که این گروه از شیطان‌پرستان خود را بسیار قدیمی و قدیمی‌تر از بقیه می‌دانند، نام شیطان‌پرستی سنتی را برای خود انتخاب کرده و به شیطان پرستان فلسفی، شیطان‌پرستان معاصر می‌گویند.

شیطان‌پرستی گوتیک (شرپرستی):

این فرقه از شیطان‌پرستان، به دوران تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا مربوط می‌شوند. این نوع شیطان‌پرستان معمولاً به اعمالی از قبیل خوردن نوزادان، قربانی کردن دختران باکره و نفرت از مسیحیان متهم هستند. این طرز فکر در کتاب “مالیوس مالیفیکاروم” دسته بندی شده است. مالیوس مالیفیکاروم کتابی است که در دوران تفتیش عقاید توسط کلیسا (1490 م) تالیف شد. این کتاب حاوی مطالبی از جن‌گیری و جادوگری و مطالبی خرافی از این دست است. ترجمه لغوی نام کتاب، “پتک جادوگران” است.

شیطان‌پرستی گوتیک شباهت زیادی به جادوگری دارد. دنیای آن پر از افسانه‌های گوناگون، شیاطین متعدد و افراد مختلف، خصوصا جادوگران، است.

در دنیای امروز کشورهای مختلفی مانند امریکا، انگلیس، آلمان و حتی چین دارای کلیسای شیطان هستند. بر خلاف ادعای شیطان‌پرستان جدید که بر اساس متون انجیل شیطانی بر عدم کودک‌آزاری و آزار حیوانات پافشاری می‌کنند اما وحشتناک‌ترین اعمال توسط آنها تنها برای مقابله با دستورات الهی انجام می شود. (جامعه‌شناسی شیطان‌پرستی، مریم سعادتی، پایگاه اینترنتی جامعه‌شناسی ایران)

Untitled-1

اصول اعتقادات شیطان‌پرستی نوین:

شیطان‌پرستان دارای اعتقاداتی هستند که در کتاب انجیل شیطانی آمده است. فصل اول انجیل شیطانی حاوی اصول نه گانه شیطان‌پرستی است:

1. شیطان به جای ریاضت نماینده افراط است. (البته به تعبیر دیگری از معتقدین به این مرام شیطان دست و دلبازی کردن را بجای خساست واجب کرده است.)

2. شیطان به جای اینکه نمایاننده توهم‌های معنوی باشد نماینده زندگی مادی است. (همه مسائل و تجارب غیرمادی و معنوی از دید آنها توهم و دروغ و تظاهر خوانده می‌شود.)

3. شیطان نشان دهنده عقل پاک به جای خودفریبی متظاهرانه است.

4. شیطان نشانه عشق به افرادی است که لیاقتش را دارند نه هدر دادن آن برای افراد نمک نشناس. (درست برعکس مسیحیت و سایر ادیان که عشق به انسان‌ها را به انسان‌ آموزش می‌دهد.)

5. شیطان به ما انتقام جویی را به جای برگرداندن طرف دیگر صورت نشان می‌دهد. (درست برخلاف کلام حضرت عیسی(ع) که پاسخ سیلی را برگرداندن طرف دیگر صورت می‌داند. در اسلام نیز هر چند در برابر ظلم سکوت نمی‌کند اما پاسخ یک سیلی را فقط یک سیلی می‌داند و بس!)

6. شیطان به ما مسئولیت در برابر مسئول را به جای مسئولیت در برابر موجودات ترسناک خیالی می‌آموزد. (یک شیطان‌پرست خود را فقط در برابر کسی مسئول می‌داند که در برابرش مسئولیت دارد نه سایر افرادی که ممکن است درگیر عملی شوند که او انجام می‌دهد اما افراد مومن به ادیان تنها به خاطر ترس از معاد تن به انسانیت داده‌اند.)

7. شیطان می‌گوید که انسان حیوان دیگری است، گاه برتر و اکثر مواقع به دلیل “روح خدایی و پیشرفت ذهنی‌اش که از او بدطینت‌ترین حیوان را ساخته است” پست تر است. (دقت کنید که روح خدایی که به اعتقاد ادیان منشاء و دلیل بزرگی و خوبی انسان‌هاست در این نظریه دلیل بدطینت‌ترین بودن اوست.)

8. شیطان آنچه را که گناه می‌نامند، عواملی برای ارضای نیازهای فیزیکی، حسی و روانی می‌داند. (یعنی گناهان را برای ارضاء نیازهای انسانی لازم می‌داند.)

9. شیطان بهترین دوست کلیساست زیرا در تمام این سال‌ها وجود شیطان باعث ماندگاری کلیسا شده است.

در مقایسه با این جملات، آنتوان لاوی ? گناه شیطانی را نیز نام برده است: حماقت، ادعا و تظاهر، نفس گرایی، انتظار بازپس گرفتن از دیگران (آنچه به آنها داده اید)، خود را فریب دادن، پیروی از رسوم و عقاید دیگران، روشن بینی ناکافی، فراموش کردن ارتدکسی گذشته (به طور مثال، قبول کردن چیزی قدیمی در بسته‌بندی جدید به عنوان نو)، غرور و افتخار بی حاصل (مانند غروری که هدف شخصی را از درون می‌‌پوساند) و کمبود محسنات. (جامعه‌شناسی شیطان‌پرستی، مریم سعادتی، پایگاه اینترنتی جامعه‌شناسی ایران)

انجیل شیطانی:

انجیل شیطانی کتابی است که شیطان پرستان از آن برای عبادت و دعاهای خود و همچنین استفاده در مراسم خود استفاده می‌کنند . این کتاب شامل کلمات عبری و یونانی و انگلیسی است که معنی دقیق برخی از کلمات آن هنوز کشف نشده است؛ اما چیزی که می‌توان فهمید اسامی شیطان و دعوت از او برای قدرت دادن به شیطان‌پرستان است. بسیاری از دعاهای این کتاب بر عکس دعاهای انجیل مسیحیت است. همچنین بسیاری از شعائر آن برای قدر نهادن به عظمت و قدرت شیطان به عنوان قدرت مطلق است.

کلیسای شیطان و معبد سِتْ:

کلیسای شیطان یک سازمان فلسفی برای معتقدین به مبادی فلسفی شیطان‌پرستی برای پرستش شیطان است. مناسک این پرستش را آنتوان لاوی در انجیل شیطان نوشته است. این کلیسا در 30 آوریل1996 میلادی در سانفرانسیسکو تأسیس شد.

(ویکی پدیا ذیل عنوان کلیسای شیطان)

از دیگر پرستشگاه‌های شیطان پرستان معبد ست (Temple of Set) است. معبد سِت یکی از مخوف‌ترین، مشهورترین و مخفی‌ترین سازمان‌های شیطان‌پرستی است. معبد سِت اولین جامعه مخفی است که ادعای رهبری جهانی «طریقت دست چپ» در جهان را دارد. تعالیم آن شامل فلسفه شیطان و تمرینات سحر است. سِت (Set) نام یکی از خدایان مصر باستان است.

معبد ست در سال 1975 توسط مایکل آکینو (Michael Aquino) در سانفرانسیسکو بنیان گذاری شد. او و گروهی دیگر از کشیشان کلیسای‌شیطان به خاطر اختلافات فلسفی و مدیریتی، همچنین به خاطر فساد موجود در کلیسای شیطان، از آن جدا شده و سازمان معبد ست را تشکیل دادند. در همان سال، معبد سِت به عنوان یک کلیسای بی فایده در کالیفرنیا به ثبت رسید.(جامعه‌شناسی شیطان‌پرستی، مریم سعادتی، پایگاه اینترنتی جامعه‌شناسی ایران)

کشیش شیطان پرستی:

همان‌گونه که تمامی مکتب‌ها مبلّغ‌هایی داشته‌اند، شیطان‌پرستی هم افرادی را جهت تبلیغ در اختیار دارد. به این افراد کشیش لقب می‌دهند. این کشیش‌ها لباس‌های خاصی دارند. بدین گونه که شنل و کلاه بزرگ مخصوصی به رنگ سیاه بر تن می‌کنند، عصا و یا چوب دستی که بر روی آن عبارات عبری مخصوصی حک شده و سر آن پنتاگرام دیده می‌شود در دست می‌گیرند و کفش نوک تیزی نیز می‌پوشند. این گونه لباس مخصوص کشیش است و افراد دیگر گروه حق پوشیدن چنین لباسی را ندارند. کشیش در تمامی مراسم دیدار با شیطان حضور دارد و دعاهای مخصوص به زبان عبری را او خوانده و افراد دیگر تکرار می‌کنند.

افراد کشیش هم به تبلیغ مکتب خود می‌پردازند، هم افراد علاقه‌مند را به مکتب وارد کرده و به گروه معرفی می‌کنند و هم دستور نابودی افراد خطاکار را می‌دهند. 3 وظیفه اصلی کشیش کلیسای شیطان به شرح زیر است:

1- کشیش وظیفه تبلیغ دین خود را دارد. بدین گونه که او افرادی را از جوامع مذهبی مختلف ( بیشتر جامعه مسیحیت) انتخاب می‌کند که از دین خود ناراضی باشند و با تبلیغ شیطان‌پرستی به عنوان دین برتر آنها را به این مکتب می‌خواند.

2 – کشیش وظیفه وارد کردن افراد به گروه را دارد. بدین گونه که کشیش مراسم را برای فرد تازه وارد توضیح داده و در کارها به او کمک می‌کند.

در قبایل آفریقایی نوشیدن جام خون یک حیوان و خواندن دعاهای مخصوص از کارهایی است که فرد تازه وارد باید انجام دهد.

در گروه‌های آمریکایی فرد تازه وارد تعمید داده می‌شود. البته این تعمید با غسل تعمید مسیحیت کاملاً متفاوت است. در این تعمید دعاهای خاصی خوانده شده و زنگ کوچکی که در دست کشیش است شش بار در جهت جنوب، شش بار در جهت شرق و شش بار در جهت شمال در زمان‌های خاصی به صدا در می‌آید. کشیدن پنتاگرام بر روی تکه چوب با خنجری نوک تیز توسط فرد تازه وارد انجام می‌شود. وقتی فرد تازه وارد مشغول کشیدن پنتاگرام است کشیش به همراه آتشدانی سیاه رنگ به دور او چرخیده و او را با دعای مخصوص تعمید می‌دهد.

Untitled-1

معنای این دعا چنین است:

«به نام شیطان بزرگ و افتخار او. انرژی عظیمی که این امکان را به شما می‌دهد که روح خود را ارتقا بخشید و کمبودهایش را با قدرت جایگزین کنید. اوست که هم اکنون در درون شما رخنه می‌کند. خالصانه به نیروی روح خود و روح تاریکی ایمان داشته باشید. آنچه باقی می‌ماند آرامش و دوری از افکار بیهوده است.»

چنین آمده است که اگر فرد با تمامی دل و جان خود مشغول کشیدن پنتاگرام شود و به دعا گوش دهد هرگز از شیطان‌پرستی دست بر نخواهد داشت.

3 – کشیش وظیفه دارد با افراد خاطی مبارزه و آنها را نابود سازد. در شیطان‌پرستی توبه مفهومی ندارد و فرد خاطی باید مجازات شود. (وبلاگ FeryOnline)

تحلیل علائم و نمادهای فرقه شیطان‌پرستی:

در بررسی نمادهای متعلق به شیطان‌پرستی خط بسیار روشنی از ارتباط صهیونیسم و شیطانیسم به وضوح قابل مشاهده است .

شیطان‌پرستان دارای سمبل‌ها و نشانه‌هایی هستند که حتما همه ما بعضی از آنها را بروی تی‌شرت‌‌ها، زیورآلات و بدلیجات، کمربند، دستبند، بازوبند، کلاه و… دیده ایم. بد نیست تا معانی برخی از این علائم را بدانیم:

پنج ضلعی وارونه (Inverted Pentagram): نشانه ستاره صبح؛ نامی که به شیطان تعلق دارد. این علامت در مراسم مخفیانه کابالا و جادوگری برای احضار ارواح شیطانی استفاده می‌شود. این علامت را شیطان‌پرستان با دو ضلع در بالا و ملحدان با یک ضلع در بالا استفاده می‌کنند. در هر حال این علامت نشانه شیطان است و مهم نیست که یک نوک ضلع آن بالا باشد یا هر دوی آنها، دور آن دایره‌ای کشیده شده باشد یا خیر و یا روی آن کلمه Satanism نوشته شده باشد یا نه، در هر حال این علامت، علامت شیطان است.

دیو بافومت (Baphomet): علامت شیطان‌پرستی؛ خدای شیطانی و سمبل شیطان. این علامت ممکن است در جواهرات دیده شود.

666: در حقیقت علامت انسان و نشانه جانور (هیولا) محسوب می‌شود. در مکاشفات 13:18 درباره این عدد آمده است: « … پس هرکس حکمت دارد عدد وحش را بشمارد، زیرا که 666 عدد انسان است.»

صلیب شکسته یا چرخ خورشیدWastika or Sun Wheel) ): یک علامت مذهبی باستانی است که سال‌ها قبل از قدرت گرفتن هیتلر به کار می‌رفت. این علامت در کتیبه‌های بودایی و مقبره‌های سلتی و یونانی استفاده شده است. به نظر می رسد این علامت در آیین پرستش خورشید، نشانه مسیر حرکت خورشید در آسمان باشد.

چشمی که به همه جا می نگردAll Seeing Eye) ): آنها معتقدند که این نماد چشم لوسیفر (شیطان) است و کسی که قدرت کنترل آن را دارد بر تمام دارایی‌ها حکومت می‌کند. این علامت در پیشگویی‌ها به کار می‌رود. جادوها، نفرین‌ها، کنترل‌های روحی و تمامی انحرافات تحت این علامت کار می‌کنند. این علامت، علامت روشنفکران نیز هست. اگر به پول رایج ایالات متحده نگاهی بیندازید این علامت را بر روی آن می‌بینید. این علامت اساس نظم نوین جهانی است.

Ankh: سمبل باروری و شهوات در انسانها. مشابه این علامت در جنبش فمینیسم نیز مورد استفاده قرار گرفته است. البته این علامت همان نماد معروف جنس مونث است که در میان شیطان‌پرستان نیز مورد استفاده فراوان دارد.

صلیب وارونه (Upside Down Cross): نشانه استهزاء و رد کردن مسیح می‌باشد. گردنبندهای آن توسط شیطان پرستان زیادی به کار می‌رود. این علامت را می‌توان همراه خواننده های راک و روی آلبوم های آنها دید.

سر بز (Goat Head): بز شاخدار؛ بز مندس mendes همان ba’al بعل خدای باروری مصر باستان؛ بافومت؛ خدای جادو؛ بز طلیعه یا قربانی. این علامت یکی از راه‌های شیطان‌پرستان برای مسخره کردن مسیح است. زیرا گفته می‌شود که مسیح مانند بره‌ای برای گناهان بشر کشته شد و بز نماد شیطان در مسیحیت است.

هرج و مرج ( :(Anarchyاین علامت به معنای از بین بردن تمام قوانین می‌باشد. به عبارت دیگر ” هرچه تخریب کننده است تو انجام بده” این همان قانون شیطان‌پرستی است. این علامت توسط پانک‌ها، هوی‌متال‌ها و راک‌ها نیز به کار می‌رود.

ضدعدالتAnti Justice) ): تبر رو به بالا علامت عدالت در روم قدیم بوده است که علامت واژگون شده آن نشانه ضدعدالت یا شورش و طغیان می باشد. فمنیست ها از دو تبر رو به بالا به معنی مادر‌سالاری باستانی استفاده می‌نمایند. (جامعه‌شناسی شیطان‌پرستی، مریم سعادتی، پایگاه اینترنتی جامعه‌شناسی ایران؛ نحوه ورود و شکل گیری گروه‌های شیطان‌پرستی در ایران(2)، خبرگزاری فارس، 11/10/1386؛ نگاهی اجمالی به فرق شیطان پرستی، هدی دیلمی، پایگاه اینترنتی زیتون نت.)

بز طلیعه یا قربانی: یسم نیز مورد استفاده قرار گرفته است.86.رای مسخره کردن مسیح است. زیرا مشخصه های ظاهری

گذشته ازاعتقادات، اعمال و سمبل‌ها، شیطان‌پرستان ظاهری متفاوت با دیگران دارند که می توان آنها را به راحتی از جمع تشخیص داد.

بطور مثال مدل موهایشان عجیب و غریب است اکثرا ابروهایشان را می تراشند یا به سمت بالا طراحی می کنند، رنگ آرایششان اغلب مشکی، بنفش و قرمز تند است، پوست بدنشان را با اشکالی مانند جمجمه، صورتک‌های شیطانی و سمبل‌ها خالکوبی می‌کنند، لباس‌هایشان از جنس جیر و چرم و اکثرا به رنگ مشکی و قرمز می‌باشد، چکمه‌های چرمی ساق بلند که اغلب با فلز تزئین شده است می‌پوشند. افراد وابسته به این فرقه مانند فراماسون‌ها از برخی علائم و نمادهای رفتاری نیز برای ابراز همراهی با این فرقه استفاده می‌کنند. یکی از این علائم دست شیطان (یا کرنوتی در ایتالیایی) به معنی حکومت شیطان است. این علامت جهانی از سوی سیاستمداران، افراد مشهور و گروه‌های «هوی متال»، برای اظهار وفاداری به نیروهای شیطانی به کار می‌رود و علامت بصری به معنای «سلام شیطان» است. دست شیطان برای بوش و کلینتون بسیار آشنا است.:

لورا بوش و جرج بوش هر دو در هنگام آغاز دوره دوم ریاست جمهوری در 20 ژوئیه سال 2005 این علامت را به کار بردند.

Untitled-1

شیطان‌پرستی و گروه‌های موسیقی:

شیطان‌پرستی مدرن تا کنون با استفاده از موسیقی توانسته است به نفوذ خود در میان قشر جوان کشورهای مختلف جهان تحقق بخشد. عمده اقدامات شیطان‌پرستان در فضای تاسیس و فعالیت گروه‌های متالیکا دنبال شده است.

1. آشنایی با متالیکا:

در سال 1981 یک نوازنده درام به نام “‌لارس الریچ” با انتشار یک آگهی فراخوان تشکیل یک گروه هوی متال را اعلام و پس از مدتی موفق به جذب افراد مختلفی می‌شود. فعالیت این گروه‌ها مانند سایر گروه‌های هوی متال به صورت غیرقانونی و زیرزمینی در ظاهر و در باطن با حمایت سازمان‌های جاسوسی ایالات متحده آمریکا با شعارهای اجتماعی و اعتراضی ادامه و گسترش می‌یابد. این گروه چند سال بعد پیشنهادهای Black metal را نیز دنبال کرد و ضمن ارائه آثار مختلف زمینه را برای شکل‌گیری گروه‌های بعدی فراهم آورد .

متالیکا در حقیقت ضدارزش‌هایی را ارائه می‌نماید که شامل بازگشت به تاریکی (محور اصلی تفکرات شیطان‌پرستان)، بی‌رحمی و تجاوزات جنسی، فحاشی، هجوم و حمله به جامعه و فرهنگ عمومی آن است. خوانندگان این گروه بر روی صحنه و در کلیپ‌های خیابانی به خوردن و آشامیدن میوه‌های فاسد، ‌ادرار، مدفوع، خون و مردار دست می‌زنند و از کثیف‌ترین گروه‌های موسیقی جهان به حساب می‌آیند. همچنین گفتنی است متالیکا از هم‌جنس بازی نیز دفاع می‌نماید و آلبومی را در سالروز مرگ ” ‌کوئین”، همجنس‌باز بنام آمریکایی منتشر کرد. برخی آمارها حکایت از این امر دارد که تاکنون بیش از ده میلیون و دویست هزار کپی از آلبوم های این گروه موسیقی شیطانی به فروش رسیده است.

2. تاریخچه جنبش بلک متال Black Metal:

بلک متال در نروژ از زمانی پدید آمد که نئو وایکینگ‌های نروژ در جستجوی راه‌ و وسیله‌ای برای نابود کردن مسیحیت در نــــروژ و بعد در تمام دنیا بودند و در این راه‌ انسان‌های بسیاری را کشتند و کلیساهای زیادی را آتش زدند و بلک‌متال را تا نهــایت نواختند که شاید خدای تاریک پاگان‌ها باز گردد.

بازدیدکنندگان و توریست‌ها از نروژ به عنوان کشور حماسه‌ها و افسانه‌ها یاد می‌کنند. پایتخت این کشور هم‌ اسلو است که در مرکز این شهر همه چیز از خانه های سنگی زیبا تا معتادان و گدایان با قیافه های مختلف دیده می شود.

در یکی از همین خانه‌های مرکز این شهر و در یک اتاق شش ضلعی گروه mayhem به عنوان اولین گروه بلک متال نروژ شکل گرفت. در این اتاق فرشهای بسیار کثیف در زیر پا، صلیب های شکسته نازی بالای سر به همراه صلیب های‌ برعکس و شمشیر وایکینگ‌ها که به در و دیوار آویزان شده دیده می شود.

Hell hammerدر حال حاضر تنها عضو باقی مانده از ترکیب تشکیل دهنده گروه است. پایه و اساس این موسیقی در نروژ در اوایل دهه هشتاد شکل گرفت. اعضای این گروه در خانه‌ای زندگی می‌کردند که اطرافیان این خانه از آن به عنوان خانه‌ای شیطانی یاد می‌کنند.

Hell hammer می گوید: “وقتی برای خرید به مغازه‌ای می‌رفتیم پیر‌زن‌ها به محض دیدن ما فرار می‌کردند و به نوه ها و بچه هایشان می گفتند: اینجا محل زندگی شیطان است.”

گروه مشغول تمرین و کار بود که dead خواننده گروه مغز خود را با شات گان متلاشی کرد. اعضای گروه جنازه او را همان طور در حیاط خانه رها کردند تا جسدش خوراک پرندگان شود.

Hell hammer می گوید: “این کار dead مرا متعجب نکرد چون او واقعا دیوانه بود و همیشه هم از قلعه‌های عجیب نروژ صحبت می‌کرد.”

Hell hammerو euronymous گیتاریست گروه اولین کسانی بودند که جنازه dead را دیدند و اورانیموس می‌گوید: ما وقتی جنازه او را دیدیم که مغز او روی زمین ریخته و خونش به دیوار‌ها پاشیده شده بود.

Hell hammerمی‌گوید: “اورانیموس قسمتی از مغز او را برداشت و با فلفل و سبزی پخت و خورد.”

(جامعه‌شناسی شیطان‌پرستی، مریم سعادتی، پایگاه اینترنتی جامعه‌شناسی ایران)

Untitled-1

3. دلایل استفاده از موسیقی متال:

الف . جاذبه های مجازی و حاشیه‌ای موسیقی متالیکا مانند ایجاد فضا برای روابط آزاد دختران پسران.

ب. ارزان و قابل دسترسی بودن موسیقی با توجه به ارتقاء‌تجهیزات فنی تکثیر و توزیع.

ج . کاهش سطح حساسیت یا حساسیت زدایی از طریق نفوذ به خانواده‌ها، شرکت‌ها، ‌اتومبیل‌های شخصی، رایانه‌های شخصی و بالاخره گوشی‌های تلفن همراه. (نحوه ورود و شکل گیری گروه‌های شیطان‌پرستی در ایران(2)، خبرگزاری فارس، 11/10/1386.)

4. مرلین منسون:

همانطور که در بخش قبلی به آنها اشاره شد، استفاده از موسیقی و به تبع آن ظهور خوانندگان جدید به مثابه شیاطین نو، ظرفیت‌های جدیدی را در اختیار شیطان‌پرستان قرار داد. “برایان هاگ وارنر” نام اصلی فردی است که امروز به “مرلین منسون” یا به اختصار (MM) شهرت یافته است. وی که اکنون علاوه بر هواداران چندین هزار نفری در اقصی نقاط جهان به عنوان شیطان بزرگ شناخته شد و مورد پرستش قرار می‌گیرد. او مانند سایر افرادی که از چهره‌های شاخص شیطان‌پرستی به حساب می‌آیند دوران کودکی توام با سختی‌های فراوان مانند فقر و تنگدستی را سپری کرده‌است.

“برایان وارنر” یا (MM) تاکنون توانسته است نقش یک منجی را برای شیطان‌پرستی ایفا کند و این افراد را از بن‌بست عزلت خارج کرده و مجددا به عرصه فعالیت‌های اجتماعی وارد سازد.

مرلین منسون نیز مانند سایر چهره‌های شناخته شده شیطانیسم چندین مرحله در طول عمرش یعنی طی 38 سال گذشته، برای مدت چند ماه یا چند هفته از نظر‌ها دور شده و پس از طی زمان موردنظر با ارائه یک کنسرت بزرگ و یا در چهره‌ای جدید و البته سخیف‌تر از گذشته ظاهر می‌شود . (شیطان‌پرستان ادعا می‌کنند که در این مدت به ملاقات شیطان و یا شیاطین می‌روند و دستوراتی را دریافت می‌کنند.) گفتنی است طبق اطلاعات موجود زمانی که این افراد “غیب” می‌شوند، جلساتی را با برخی مقامات بلندپایه امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی برگزار می‌نمایند و خواسته‌هایشان را مبنی بر حمایت‌های مالی، حقوقی و… بیان می‌کنند و از حمایت ایشان برخوردار می‌شوند. (نحوه ورود و شکل گیری گروه‌های شیطان‌پرستی در ایران(2)، خبرگزاری فارس، 11/10/1386.)

محسن یکی از جوانانی که مدت‌های زیادی با این افراد رفت و آمد داشته و بارها در مراسم آن‌ها شرکت کرده است، می‌گوید: برای این افراد آهنگ جایگاه خاصی دارد و دِدمتال و بلک‌متال از همه مهمترن. چون هر کسی که توی این سبک می‌خونه شیطون‌پرسته.

محسن اعتقاد دارد که مهمترین خواننده در این سبک “مرلین منسون” است که سی‌دی‌هایش قیمت‌ بالایی دارد.

او این نام مستعار را از ترکیب نام بزرگترین قاتل آمریکایی یعنی منسون و نام یک کشیش به نام مرلین گرفته است. تمام آهنگ‌های منسون بسیار وحشیانه و همگی با مضمون پوچ‌گرایی و شیطان‌پرستی است.

شیطان پرستی مدرن، فراماسونری و صهیونیسم بین‌الملل:

گزارشی که خبرگزاری فارس در 2 شماره درباره نحوه ورود و شکل گیری گروه‌های شیطان‌پرستی در ایران منتشر کرده است درباره بسترهای ظهور شیطان‌پرستی در غرب به 5 عامل اشاره می‌کند. فلسفه یونانی، پروتستانتیزم (اصلاح دینی)، معرفت شناسی یهودی از شیطان، افول معنویت و ظهور مکاتب فلسفی پوچ‌گرا در عصر حاضر غرب و رمانس‌گرایی به عنوان کپی دروغین از اسطوره‌گرایی در جهان اسلام و آئین‌های شرقی برای پاسخ‌گویی به خلا ناشی از احساس نیاز به وجود قهرمان، 5 عامل جاری در فرهنگ غربی هستند که زمینه را برای ظهور و گسترش شیطان‌پرستی در سرزمین‌های حامل این فرهنگ فراهم ساخته است.

از طرفی صهیونیسم بین‌الملل با تکیه بر سرمایه‌داران بزرگ خود و با صرف مبالغ هنگفت دست به ساخت این جریان‌ها زده و همواره به طور عمدی تلاش می‌کند تا نمادها و مناسک موجود در آئین یهود را در این فرقه‌ها تعمیم دهد تا علاوه بر در دست داشتن رشته کنترل آنها همواره تصویر با هیبت و مخوفی را از خود در اذهان جهانی به جا گذارد. البته رفتارهای صهیونیست‌ها که تبدل به هسته‌ای خاص و منسجم در دل جامعه یهودی شده‌اند همواره مورد تایید کلیت یهودیان نبوده است و ریشه در محافل ثروت و قدرت جهانی دارد.

به عنوان نمونه یکی از جریاناتی که توسط یهودیان در قالبی سیاسی بازتولید شده جریان فراماسونری است. هر چند شکل نخستین فرماسونری یک تشکل مخفی صنفی و فنی در دایره معماران بود اما بعدها مورد بهره‌برداری سرمایه‌داران و قدرت‌های پنهان وابسته به محافل صهیونیستی قرار گرفت و تبدیل به جریانی سیاسی و فرهنگی گردید و بر اساس منافع محافل زرسالار و زورمدار حامی خود در اقصی نقاط جهان گسترش یافت.

از آنجا که در نسبت میان صهیونیسم و فراماسونری شکی نیست درباره ارتباط میان شیطان‌پرستی و صهیونیسم می‌توان به نمادها، آداب و مناسک مشترک شیطان‌پرستی با فراماسونری اشاره کرد.

به عنوان نمونه فصل مشترک مهم و اصلی این جریان‌ها الحاد و مبارزه با دین‌داری است. از دیگر نقاط مشترک می‌توان به فعالیت پنهانی و شبکه‌ای، سانترالیزم شدید در دو تشکل‌، برخورد قاطع و حذف فیزیکی افراد خارج شده از تشکیلات، مناسک جنسی و انجام رفتارهای نابهنجار و غیر متعارف از سوی افراد در برنامه‌های گروهی اشاره کرد.

مشترکات شیطانیسم و یهودیت:

متون دینی و اعتقادات یهود عمده‌ترین عامل ایجاد نحله فاسد فلسفی و فرهنگی (بخوانید ضدفرهنگیِ) شیطان‌پرستی بوده است. از منظر نقش آئین یهود و صهیونیست‌ها در شکل‌گیری شیطان‌پرستی چند نکته ذیل قابل توجه است:

1ـ براساس آموزه‌های یهودی و عبرانی شیطان نه یک موجود بد ، بلکه یک فرشته خادم برای آزمایش انسان‌ها است. (نگاه مثبت یهود به شیطان)

2ـ در مکاشفات بخشی از کتاب مقدس یهودیان نیز به عدد 666 عدد مقدس شیطان‌پرستان اشاراتی شده و از آن به عنوان عدد وحش توصیف شده است که باید شمرده شود.

3ـ خواه‌ناخواه متون یهودی منبع برداشت برای مسیحیان نیز قلمداد می‌شوند و نگاه خاصی یهودیت به شیطان‌ تاثیرات فراوانی را بر مسیحیت داشته است. (نحوه ورود و شکل‌گیری گروه‌های شیطان‌پرستی در ایران (1)، خبرگزاری فارس، 11/10/86.)

4- وجود کلمات عبری در انجیل شیطانی در کنار کلمات انگلیسی و یونانی

5- حک شدن کلمات عبری در برخی نمادهای شیطان پرستان مثل کلمات عبری روی عصای مخصوص کشیش کلیسای شیطان

6- شیوع آموزه‌های جادوگری در یهودیت و شیطان‌پرستی به طور مشترک

7- اشتراک در آداب و مناسک کلیسای شیطان و لژهای فراماسونری مانند سلام شیطان (کرنوتی)، استفاده از ماسک‌های عجیب و غریب هنگام ادای مناسک و…

8- اشتراکات فراوان نحله تصوف آئین یهود (کابالا) و شیطان پرستی مانند مناسک جنسی هر دو فرقه، نماد ‌پنتاگرام که به مثابه ابزاری برای جادوگران کابالیست مورد استفاده قرار می‌گرفته است و در شیطان‌پرستی یک نماد مقدس محسوب می‌شود. (پژوهش پیوستن ستاره ها به فرقه کابالا، محمدعلی گنجی، گروه اجتماعی اداره کل پژوهش حوزه سیاسی صدا و سیما، 10/7/1386.)

از دیگر نمادهای مشترک شیطان‌پرستان و دین یهود می‌توان به بز بفومت، و استفاده از نماد رسمی رژیم صهیونیستی یعنی پرچم این رژیم توسط این جریان الحادی اشاره کرد. (نحوه ورود و شکل‌گیری گروه‌های شیطان‌پرستی در ایران (1)، خبرگزاری فارس، 11/10/86.)

Untitled-1

ورود شیطان‌پرستی جدید به ایران

نحوه ورود:

نوع جدید شیطان‌پرستی طی یک بازه زمانی 10ساله با چند وقفه به ایران ورود یافته‌ است. چند گروه عامل و حامل ورود شیطان‌پرستی به ایران بوده اند. اما به طور کلی چند اقدام، نقش بسزایی را در خصوص ورود جریان مذکور به ایران ایفا کرده است.

1ـ1 مهم‌ترین عامل ورود شیطان‌پرستی به ایران رواج یافتن میل جوانان به استفاده از موسیقی متالیکا و ساز گیتار بوده است. طی 10 سال گذشته موسیقی متالیکا به صورت زیرزمینی و غیرمجاز وارد کشور شده و در چارچوب آن مفاهیم نحله انحرافی مورد بحث در اختیار جوانان قرار گرفته‌است.

2ـ1 اقدام تامل‌‌برانگیز و بسیار ناشیانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت اصلاحات در صدور مجوز برای گروه‌ها، آلبوم‌ها و کتاب‌های اشعار موسیقی متالیکا نیز نقش اساسی را در جلب توجه عموم مخاطبین جوان به این نحله انحرافی فراهم آورد.

در واقع باید تاکید کرد که در کنار موسیقی زیرزمینی، ‌وزارت فرهنگ و ارشاد وقت نقش در‌واز‌ه‌بان ورود یک جریان را با شرایط مورد اشاره ایفا کرد. گفتنی است ‌هوی متال، بلک متال، گوتیک متال یا متال گوتیک چند سبک از موسیقی شیطانی متالیکا بود که وارد کشور شد. ‌نمونه‌ای از متون ترجمه شده‌ای که به صورت قانونی در کشور به فروش رسید در ادامه می‌آید:

uniting our tearful eyes… enchanting

At night… I kiss the erpent in thy tears

For years… thy sorrow I’ve mourned

تاریکی … قلب خون آلود مرا در آغوش می گیری

رویاهایم …. چشمان اشکبارمان را متحد می کند

فریبنده

در شب …. ابلیس را در اشکهایم می بوسم

برای سالها … غم های تو سوگواری من است

Harken my moonchilds cry yearning for another night

Mourning my once beloved mezmorized and ravendark

گوش کن به صدای گریه فرزندان ماه من

که آرزوی شبی دیگر را دارند

ماتم مورد علاقه من

هیپنوتیزم و تاریکی…

حاملان شیطان‌‌گرایی

آورندگان شیطان‌پرستی به ایران شامل افراد و گروه های ذیل می‌باشند:

1-2- تحصیل‌کردگان و سرخوردگان اجتماعی در خارج از کشور که عمدتا دچار خسارت و شکست‌ها سنگین مادی معنوی شده‌اند.

2-2- فرزندان منافقین فراری، سلطنت‌طلب‌ها، مفسدان اقتصادی رژیم پهلوی که قبل و بعد از انقلاب موفق به فرار از کشور و محاکمه انقلابی شدند.

3-2- افرادی از خانواده‌های بسیار ثروتمند ساکن و مقیم داخل کشور که عمدتا دارای روابط خانوادگی و .. با خارج نیز می‌باشند.

4-2- جاسوسان فرهنگی سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی که با هدف استحاله فرهنگی وارد کشور شدند.

5-2- فعالان حوزه هنر و موسیقی که با کشورهای دیگر علی‌الخصوص آمریکا، انگلیس، کانادا و استرالیا در ارتباط بوده و بنابر دلایل حرفه‌ای و شغلی مسافرت های متعددی داشته‌اند.

اما نکته اساسی و قابل ملاحظه‌ای که دریافت‌های این پژوهش دلالت بر این مهم دارد که حداقل 90% از افراد شاخص وارد کننده شیطان‌پرستی به ایران فاقد تحصیلات دانشگاهی و خانواده سالم می‌باشند.

شیوه‌های تبلیغ:

1-3- انتشار سی‌دی ، کاست و پوستر مربوط به خوانندگان متالیکا

2-3- گسترش یافتن سایت‌ها وبلاگ‌های مربوط به شیطان پرستی

3-3- تبلیغ و اطلاع‌رسانی از طریق پارتی‌های شبانه و گفتگوهای دوستانه علی‌الخصوص در مناطق مرفه شهرهای تهران، شیراز و …

4-3- تبلیغ در تالارهای گفتگوهای مجازی

Untitled-1

زمینه‌های جذب:

باید یادآور شد که علاوه بر تمامی موارد مورد اشاره در این بخش یعنی زمینه جذب” باید به تکرار برخی از آنها پرداخت،که در کشورمان دارای باز‌خورد مثبت بوده است .

1-4- موسیقی متال: این موسیقی در ایران نیز مانند بسیاری از کشورهای اسلامی و عربی به گونه‌ای که شرح آن رفت ، وارد شد و توانست پس از مدت کوتاهی به دانشگاه‌های بزرگ کشور همچون دانشگاه تهران ، دانشگاه شهید بهشتی ،‌ دانشگاه فردوسی و … راه یابد.

2-4- افول معنویت: اگرچه در بسیاری موارد ، ایران اسلامی در جایگاه بالاتری از معنویات قرار دارد . ‌لکن سیر جهانی و فراگیر تلاش های قدرت‌های بزرگ فرامنطقه‌ای برای استحاله فرهنگی و از سوی دیگر ماشینی و صنعتی شدن مناسبات جاری و تاثیرپذیری مردم کشورمان از شرایط جهانی زمینه‌ای برای رشد چنین جریاناتی را فراهم نموده است .

باید توجه داشت روند رو به رشد استفاده از شبکه‌های ماهواره‌ای نیز عامل تعیین‌کننده در جذب و گرایش یافتن به این گروه‌ها می‌باشد.

3-4- سرمایه‌گذاری: در بخش‌های قبل اشاره کردیم که سازمان های جاسوسی کشورهای غربی تلاش سازمان یافته‌ای را برای استحاله فرهنگ جمهوری اسلامی ایران تدارک دیده و مدت‌هاست که می‌کوشند تا به ” تهی‌سازی فرهنگی ” جوانان کشور عزیزمان بپردازند . دشمن در این راه مبالغ هنگفتی را نیز تدارک دیده‌است

4-4- اینترنت: رشد تعداد مخاطبین شبکه جهانی اینترنت طی سالیان اخیر آسیب‌هایی را متوجه نظام فرهنگی کشور نموده است که از جمله می‌توان به فعالیت شیطان گرایان اشاره کرد. اما عمده فعالیت این افراد در قالب وبلاگ‌نویسی صورت می‌پذیرد، این دست از وبلاگ‌ها همزمان با اعلام موجودیت “جنبش شیطان‌گرایان ایران” فعالیت خود را آغاز کرده و اظهار می‌نمایند که توسط فردی به نام مستعار “اهریمن” در ایران هدایت می‌شوند. روند ارتباط‌گیری و فعالیت وبلاگ‌های مذکور بدین صورت است. افراد پس از تکمیل فرم ثبت‌نام یک ایمیل در صندوق پست الکترونیک خود با موضوع خوش آمد‌گویی دریافت می‌کنند و پس از برقراری ارتباط با ایشان و در صورت جلب اعتماد به برخی از مهمانی‌های شبانه و یا پارک‌ها برای آشنایی دعوت شده و مورد راهنمایی قرار می‌گیرند.

این وبلاگ‌ها عمدتا فعالیت خود را در چندین محور: انتشار عکس‌های شیطان گرایان جهان، انتشار نامه شبیه به نامه های مسیحیان شیطان‌پرست خطاب به خداوند متعال که بار سیاسی نیز دارد ، دنبال می‌نمایند . به عنوان مثال وبلاگ شیطان در این خصوص می‌نویسد: “چرا چیزهایی را که به اطرافیانم دادی به من ندادی؟ و چرا می‌خواهی بدبختی مرا ببینی؟ چرا منو ازین دنیای کثیف و از بین کسانی که ازشون نفرت دارم رها نمی کنی؟ حالم از زندگی بین این لجن به هم می‌خوره. جلوی پای من کم سنگ انداختی؟ کم آدمهایی رو مثل من بدبخت کردی.”

5 . شیطان‌پرستی به مثابه یک تهدید:

1-5- همکاری‌های جاسوسی: با توجه به اینکه در 4 کشور آنگلو ساکسون مکان‌های مقدس شیطان‌پرستان با نام ” کلیسای شیطان” واقع شده است و در همین کشور‌ها نیز بنابر بر دلایل سیاسی از گروه‌های ناهنجار اجتماعی و سیاسی مهاجر و مسافر بهره برداری جاسوسی می شود لازم است که به صورت ویژه به همکاری‌های جاسوسی عناصر مربوط اشاره داشت.

2-5- جرائم باندی: در جهان کنونی جرایم در دو دسته‌بندی کلی یعنی جرایم فردی و غیر‌سازمانی و جرایم باندی یا سازماندهی شده ،‌ ارزیابی و تحلیل می‌شوند.

مصادیق جرایم باندی یا سازمانی بمب‌گذاری ، اقدام برای ترور ،‌قاچاق مواد مخدر علی‌الخصوص مواد مخدر شیمیایی، ‌راه‌اندازی مراکز فساد و… می‌باشد که طبق تحقیقات به عمل آمده شیطان‌پرستان با تمامی جرایم مذکور ارتباط داشته و عمدتا از طریق مشارکت در آنها بودجه‌هایی را دریافت می‌نمایند .

3-5- روابط سازمانی: روابط سازمانی در ادامه جرایم سازمانی و بلکه به عنوان عامل زیربنایی بر آن تعریف می‌شود . از سوی دیگر ایجاد برخی ناامنی‌های عمومی و اجتماعی در اثر عنصر روابط سازمانی جهت می‌یابد. البته نگاهی جامع‌تر به سایر بخش‌های مورد اشاره در پژوهش می‌تواند هرچه بیشتر گویای این مطلب باشد ، لکن تاکید بر این نکته ضروری است که اعضای این گروه‌ها عمیقاً سازمان‌گرا و سازمان‌محور می‌باشند.

4-5- ارتباط خارجی: همانطور که در بند اول اشاره شد ، شیطان‌پرستان در 4 کشور آنگلوساکسون ، یونان و رژیم صهیونیستی دارای تشکیلات سازمانی، اماکن مقدس و … می‌باشند که زمینه‌ساز ارتباطات مختلف از مجراهای گوناگون را برای ایشان فراهم می‌آورد .

حجم روابط به خودی خود می‌تواند منشا تهدیدات امنیتی متعددی برای کشورهای اسلامی بخصوص نظام اسلامی باشد. همچنین نباید از نظر دور داشت بقا و استمرار فعالیت اینگونه گروه‌ها به لحاظ ماهیت و اهداف عمیقاً نیاز به روابط با خارج از کشور دارد. در این باره باید عنایت ویژه‌ای نیز به ارتباط این افراد با خانواده‌هایشان در سایر کشورها علی‌الخصوص کشورهای آمریکایی و اروپایی داشت .

یکی از دانشجویانی که به تازگی از فرقه شیطان‌پرستان خارج شده نیز در این رابطه می‌گوید: “عناصری از رژیم صهیونیستی که درکشور امارات حضور دارند شبکه اصلی هدایت گروه‌های هوی متال در ایران را به دست دارند.”

به گفته او بر اساس اسناد ارائه شده در حساب‌های ارزی این گروه در شبکه بانکی کشور که از طریق شبکه اینترنت هدایت می‌شود، در سال گذشته حدود “هشت میلیون دلار آمریکا” واریز شده است که بین گروه‌های شیطان پرست در شهرهای مختلف ایران توزیع شود.

وی با بیان اینکه تعداد اعضای این گروه در برخی شهرهای کشور به دو هزار نفر بالغ می‌شود، اضافه می‌کند: مطالب ارائه شده نشان می‌دهد که برخی فعالیت‌های ضد امنیتی نیز توسط برخی عناصر خاص در این گروه‌ها برای رژیم صهیونیستی انجام می‌شود.

(ظلمات است بترس از خطر گمراهی…، شبکه خبری برنا، 2/11/1386.)

5-5- سرقت: اغلب جوانان که به شیطان‌پرستان می پیوندند حتی چنانچه از خانواده های ثروتمند نیز باشند از اعضاء مطرود خانواده به حساب می‌آیند ، ‌لذا حضور ایشان در جمع گروه اجتماعی می‌تواند زمینه جرایمی را همچون سرقت برای تامین منابع مالی فراهم آورد که این سرقت‌ها در ابعاد مسلحانه طبیعتا تهدیدی برای امنیت اجتماعی به شمار می‌آیند. در این خصوص مجدداً تاکید می‌شود که هرگونه دامن زدن به فساد چون از باورهای شیطان‌گرایان می‌باشد . بدیهی است که بخشی از این مفاسد نیز در پوشش سرقت‌های متعدد انجام می‌پذیرد ، باید در نظر داشت که سرقت نیز عاملی است برای نزدیکی به شیطان.

6-5- تجاوز جنسی: در جمع شیطان‌پرستان اصولا تجاوز جنسی یک ارزش و شرط برای ورود و استمرار حضور در گروه به حساب می‌آید. این تجاوز که عمدتا با قتل، تجاوز به همجنسان و کودکان نیز همراه است، عنصر اصلی ایراد خسارت و انتقام‌گیری از فرد متجاوز جنسی است. تصور شیوع یافتن این ضد فرهنگ مخرب نیز می‌تواند مرزهای امنیت اخلاقی را در جامعه در‌نوردد.

تجاوز جنسی از ضدارزش‌های تبلیغی این دست گروه‌هاست که دائماً با ساخت نماهنگ ، تنظیم آلبوم‌های موسیقی، ترویج فکری و از طریق فیلم‌های مبتذل دنبال می‌شود. در حقیقت شیطان‌گرایان مدعی‌اند ” تجاوز ” تنوع در کسب لذت جنسی است .

جهانگیر سعادت، جامعه شناس و استاد دانشگاه اعتقاد دارد که تمایل بعضی افراد به بی‌بندوباری دلیل اصلی گرایش آنان به این فرقه است.

او با بیان اینکه نوع متفاوت لباس پوشیدن و چهره‌ی اعضای این گروه و همچنین موسیقی‌های خاص آنان ممکن است برای این افراد جذاب باشد می‌افزاید: بسیاری از جوانان علاقه‌ی زیادی به متفاوت بودن دارند و همین عامل آن‌ها را به سوی این گروه‌ها جذب می‌کند.

سعادت با بیان اینکه اغلب این افراد پایه‌های اعتقادی ضعیفی دارند می‌افزاید: البته خیلی از جوانان با اینکه دوست دارند ویژه باشند به این گروه‌ها روی نمی‌آورند چرا که اعتقادی راسخ دارند و قادرند گمراهی را از هدایت تشخیص دهند.

او می‌افزاید: عوامل دیگری مانند عدم توجه و نظارت والدین بر فرزندان، افسردگی و تنهایی می‌تواند آنان را به پیوستن به این گروه‌ها ترغیب کند. (ظلمات است بترس از خطر گمراهی…، شبکه خبری برنا، 2/11/1386.)

7-5- قتل: قتل یک عمل شیطانی بزرگ به حساب آمده و شیطان‌پرستی که تعداد و کیفیت قتل‌هایش بیشتر باشد به درگاه شیطان نزدیک‌تر خواهد شد . ناگفته پیداست که این مولفه نیز تاثیرات سوء امنیتی را به همراه خواهد داشت. افزایش تعداد قتل در جوامع مختلف یکی از معیارهای بین‌المللی و تعیین‌کننده درخصوص وضعیت امنیتی هر کشور به شمار می‌آید ، حال اگر این جرم کلان با یک اندیشه سازماندهی شده و تقدس‌زا همراه شود و حاشیه‌هایی چون تجاوز جنسی را نیز با خود همراه سازد ، ناگفته پیداست که می‌تواند تاثیرات گسترده‌ای را در خدشه‌دار نمودن مقوله مهم امنیت به همراه داشته‌باشد.

6 . وضعیت فعلی شیطان‌پرستی در ایران:

وضعیت فعلی این گروه‌ها در ایران در 5 بند خلاصه می‌شود:

1- تحرک در اینترنت

وبلاگ‌نویسی،‌ گفتگو در شبکه های اجتماعی، دریافت خبرنامه‌ها و … از جمله تحرکات اینترنتی شیطان‌پرستان ایرانی است که تاکنون نیز ادامه دارد.

2- ترویج نمادها

مغازه‌ها و اصناف فروشنده زیور‌آلات نقره‌ای، فروشگاه‌های پوشاک جوانان و بانوان علی‌الخصوص در شهر تهران وظیفه عمده ترویج شیطان‌پرستی در داخل کشور را بر عهده دارند. در برخی موارد حتی می‌توان اظهار کرد که فروشندگان و مدیران حتی اطلاع اندکی از محتوای عمل خود ندارند. همچنین گفتنی است برخی از چهره‌های مطرح موسیقی پاپ و متالیکا در تهران و شهرستان‌ها به کرات و از طرق مختلف این نمادها را حمل و معرفی و به صورت مستقیم و غیرمستقیم به ترویج آنها می‌پردازند. سایت‌ها و وبلاگ‌های فارسی‌زبان نیز نقش عمده‌ای را در گسترش و معرفی این نمادها ایفا می‌کنند.

3- ترویج متالیکا

گروه‌های موسیقی متالیکا همچون گروه “رامان” و گروه (DSD) که توسط “بابک خواجه‌پور، ژانو باغومیان‌، لویک یومیان و کارن آراکلیان” اداره می‌شود به عنوان شاخصی از فعالیت رو به گسترش گروه‌های متالیکا قابل ذکر هستند.

4- پارتی‌های شبانه

پارتی‌های شبانه ” رپرها ” ، جشن‌های فارغ‌التحصیلی و مهمانی‌ها خاص دوستانه همواره به عنوان کانون فعالیت شیطان‌پرستان قابل ذکر هستند . در این مراسم و هر بار گروهی از جوانان با انواع و اقسام مختلف با اندیشه‌ها و ظواهر شیطان‌گرایی آشنا و یا جذب آنها می‌شوند.

5- همکاری با سلطنت‌طلب‌ها

اوایل سال گذشته میلادی خبری در وبلاگ‌های وابسته به شیطان‌پرستان ایران منتشر شد که‌ ” اهریمن ” سر کرده ایشان پیوستن گروهش را به ” انجمن پادشاهی ایران ” اعلام می‌کرد. (نحوه ورود و شکل گیری گروه‌های شیطان‌پرستی در ایران (2)، خبرگزاری فارس، 11/10/86.)

نقد شیطان‌پرستی

اعوذ باالله من الشیطان الرجیم. انما ذلکم الشیطان یخوف اولیاء فلا تخافوهم وخافون ان کنتم مومنین.

«در واقع این شیطان است که دوستانش را می ترساند پس اگر مومنید از آن نترسید و از من بترسید.»

(سوره مبارکه آل عمران / آیه 176)

نخستین گام شیطان‌ و شیطان‌پرستان بزرگ‌نمایی قدرت شیطان است. ترس از قدرت شیطان مقدمه شیطان‌پرستی است و هر که از شیطان در هراس باشد در حقیقت بندگی او را گردن نهاده است. راز غلبه بر شیطان نترسیدن از اوست و غرب با ترساندن مخاطبین خود از شیطان در حقیقت پرستش خود را رواج می‌دهد! (مقاله شیطان‌پرستی، مهندس مهدی حق‌وردی طاقانکی، وبلاگ مجاهد مجازی.)

توصیه ای که شیطان‌پرستان برای اطرافیانشان دارند شنیدن آهنگ‌های تند همراه با خشونت است که وحشت و نفرت را با خود همراه دارند. آنها خود را بی‌خانمانی بیابان‌گرد می‌پندارند که از عشق و محبت متنفرند. در اصل آنها به جنگ با واقعیت خود پرداخته و به خیال خود به دنبال حقیقت گمشده و حقیقت واقعی هستند. این افراد خوانندگان بسیار خشنی که در صدایشان می‌توان غرش را شنید، سمبل قدرت شیطان پرستی می‌دانند و معتقدند که این آنها پیام شیطان را به دیگران می‌رسانند. شیطان پرستان می‌خواهند کمبود و نیاز خود را با خشونت زیاد رفع کنند. (ظلمات است بترس از خطر گمراهی…، شبکه خبری برنا، 2/11/1386.)

اهانت به ادیان به عنوان آزادی بیان در تصنیف های خوانندگان گروه‌های شیطان‌پرست ترویج و تبلیغ می‌شود. امروز گروه های موسیقی شیطان پرست عملا پرچم جنگ با خدا را بر افراشته اند و مدعی هستند که:

“هدف ما دستیابی به یک قدرت جهانی است”

“هیچگونه محدودیتی برای حوزه فعالیتهای ما وجود ندارد”

“توده مردم باید صرفا به وسیله ما اداره شوند” (جامعه‌شناسی شیطان‌پرستی، مریم سعادتی، پایگاه اینترنتی جامعه‌شناسی ایران.)
در زمینه نقد شیطان پرستی بیشتر نقدها از ناحیه ادیان بزرگ و بویژه مسیحیت صورت گرفته است.

1- بسیاری از شیطان پرستان، شیطان را به عنوان یک نیروی سرکش معرفی می‌کنند. به هرحال آنها ادعا می‌کنند چنین هویتی بر مبنای قبول کردن اینکه شیطان موجودی یا قدرتی افضل است شکل می‌گیرد. حال گفته می‌شود با توجه به اینکه شیطان به عنوان موجودی شناخته می‌شود که با خداوند مخالفت می‌کند، در صورت قبول کردن او به عنوان راهنما، باید با خودش نیز مخالفت کرد. با این استدلال یک شیطان‌پرست عملا دچار تناقض می‌شود.

2- عالمان مسیحی بر این باورند که نمی‌توان هرگز از شیطان طبعیت نکرد (هیچ کس معصوم نیست) چرا که آنها باور دارند شر انسانی یک تلاش بیفایده برای انجام دادن کارهای خوب است (به طور مثال، برای رستگاری یا کسب امنیت برای خود، حتی با این شرط که به دیگیران ضرر رساند). حتی کسانی که از فلسفه خوش پرستی طبعیت می‌کنند، تلاش می‌کنند چیزهایی که به عنوان خوبی فقط برای خودشان شناخته شده‌اند را بدست آورند. این فلسفه دانان ادعا می‌کنند نتیجه این فلسفه اگر با قوانین خداوندگار تطابق نداشته باشند، تنها رنج، سردرگمی، انزوا و نا امیدی به همراه خواهد داشت.

3- شیطان پرستی یک “سراب فلسفی” و “علم بیان سنگین” است. چرا که گفته می‌شود لاوی در استفاده از لغاط تبحر خواستی داشته است. شیطان پرستی یک طلسم کم ژرفای عقلانی از خدای ساخته شده توسط بشر است.

4- “انسان موجودی اجتماعی است و به انسان‌های دیگر احتیاج دارد”. بعضی‌ها عقیده دارند شیطان پرستان درک اشتباهی از استقلال داشته‌اند و آن را به تنهایی تعبیر کرده اند. استقلال می‌تواند شما را قوی تر کند ولی این غیر ممکن است شما به تنهایی خدا باشید. آنها بر این باورند که اگر کسی خود را خدا معرفی کند و ضمن استفاده از لایق دانستن خود، می‌توان به عدم پذیرش حقیقت منجر شود.

5- یکی از نقدهای کاربردی‌تر شیطان‌پرستی این است که ضمن این که شیطان پرستی معمولا خود را به عنوان راه نجاتی برای توده‌های تسلیم شده مردم در مقابل دین‌های اصلی معرفی می‌کند، بر شایستگی‌های آنها در بی نیازی از دیگران و انزوا گرایی تاکید می‌کنند و انزوا گرایی می‌تواند به سوء استفاده‌های مختلفی ناشی شود که معمولا نیز چنین است. چرا که طبیعت انزواگرایانه شیطان معمولا در بازخورد جوامع ناکارمد است. و برای جبران این خلا از قوانین ادیان سنتی استفاده کرده است. (دانشنامه ویکی پدیا ذیل عنوان شیطان پرستی به نقل از پژوهش «نقدی بر انواع و گروه‌های شیطان پرستی»، محقق و مترجم: کیوان معمر، پاییز 84، دانشگاه علم و صنعت ایران.)

پایگاه اینترنتی مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه (اندیشه قم) نیز در بخش پاسخ به پرسش‌ها درباره نحله‌های جدید شرقی و غربی اقدام به درج یک پاسخ مجمل نموده است که به قرار ذیل است:

در سایت “شیطان پرست های تهران” به نقل از “کتاب شیطان” ص 52، آمده است که: “شیطان پرستی، روشنایی سپید یک مذهب نمی باشد، بلکه مذهبی بشری، دنیوی، و شهوانی است که همه این قاعده توسط شیطان می باشد و همه این ها در تاریکی مطلق یافت می شود.

تاریکی مطلق را یکی از رهبران گروه شیطان پرست اینگونه توضیح می دهد. “مراسم تاریکی تا تقریباً یک ساعت به طول می انجامد که انجام هر کاری برای رضایت شیطان در آن مُجاز است و مثلاً سکس یکی ازکارهایی است که باید در جمع و به بدترین و سخت ترین شکل ممکن صورت گیرد. برخی عقیده دارند کارهای ما وقیخانه، وحشیانه و البته وحشتناک است مانند اینکه برای مجازات بعضی از افراد گروه قسمتی از اعضاء بدن آنها را جدا و یا مجروح می کنیم و این کارها مورد پسند شیطان است و ما مجبور به پیروی از آن قوانین هستیم”. “در این مراسم هفته ای یک بار در یک شب خاص دور هم جمع می شویم و مراسم مذهبی نزدیکی به شیطان را انجام می دهیم و بعد از آن تا صبح به تفریح و رقص می پردازیم.”

در صفحه ای دیگر می نویسد: “حرف های شیطان حرف های خداست اما بی تعارف و بدون حاشیه، شیطان زبان صریح خداست. فرامین شیطان را بشنوید و به کار گیرید.” خدا شیطان را به خاطر جسارتش دوست دارد. شما نیز به شیطان به خاطر جسارتش عشق بورزید.”

Untitled-1

در “کتاب مقدس شیطان” مؤلف آن از زبان شیطان نُه بیانیه ذکر کرده که بیانیه پنجم به این شرح است:

“شیطان بازگو می کند کینه جویی و انتقام بهتر از گستاخی است.” (کتاب مقدس شیطان نوشته آنتون لاوی، سال 1969، سایت شیطان‌پرستان تهران.)

و در همان سایت آمده که: شیطان وجود ندارد، بلکه وجود، شیطان یک سمبل و نشانه است، تا اندازه ای فرازمینی، اصولاً وجود ندارد مگر اینکه در افکار شخصی احساس شود. شیطان پرستی بر شیطان استوار است همانند یک اصل فرجامین، ترجیحاً پرستش یک جسم بی‌روح، شیطان به مردم الهام می بخشد و باعث تحریک آنان می شود، شیطان یک نماد مستقل و مخالف خدا است. شیطان پرستی دارای فرقه های مختلف می باشد و در عرصه تغییر افکار (باز کردن افکار) تلاش می کند و شیطان جانشین خوبیهاست.”

این مطالب بیانگر ایدئولوژی و به عبارتی دیدگاه آنان به جهان و انسان می باشد. شیطان پرستها در ایدئولوژی خود برای انسان الزاماً تعریفی دارند که بیان شد.

به چند نقد اساسی که به این گروه، وارد است، اشاره می شود:

در دیدگاه آنان، انسان، دارای فطرت، حقیقت جویی، کمال طلبی، عدالت خواهی، و… نیست بلکه آدم و انسان را در یک مقطع و لحظه خاصی که از آینده و گذشته بریده است تعریف می کند، که جز شهوت چیزی برایش معنی ندارد. نگاه شیطان پرستان به انسان فقط مادی جنسی، و شهوی است یعنی از حیوان پَست تر و کمتر و آلوده تر. حتی مبارزه با ظلم و ستم و قتل و جنایت در اندیشه آنان هیچ جایگاهی ندارد و حتی ذکری از آن نیست، بلکه در صدد احیاء ضد آن هستند. به دلیل این که در برنامه هایشان تنبیه و مجازات بدنی در حد وحشتناک وجود دارد. رعایت احترام به حقوق دیگران، ایجاد زمینه رشد و ترقی دیگران، بحث خانواده و تربیت فرزند، نقش سازنده مادر و پدر در محیط خانواده و اجتماع، روابط اجتماعی گوئی هم اینها سه طلاقه شده اند. در این جا به تناقضات آنها با هم به اجمال اشاره می‌کنیم:

1. شیطان پرستی روشنایی سپید یک مذهب نیست، بلکه مذهبی بشری، دنیوی و شهوانی است. که در تاریکی مطلق یافت می شود.

سؤال: اگر این مذهب نبود بشر با چه خلائی روبرو بود. بدین گونه که وجود این مذهب آیا بر بدبختی بشر می افزاید یا از آن می کاهد؟ چگونه و حال آن که در تاریکی مطلق هر کسی مجاز به هر کاری است، جنسی، سکسی، و تجاوزگری… مگر خوی درندگی حیوانی غیر از این است. این گروه ها بر صفات منفی بشر (که دوست دارد یله و رها باشد و بر حریم دیگران پای گذارد،) می افزاید و زمینه را برای ارتکاب آن فراهم می کند و تشویق هم می نماید. لذا باید گفت این مذهب به شقاوت بشر بیشتر می اندیشد تا به سعادت او.

2. وجود مذهب و ایدئولوژی برای تصدیل افکار و رفتار بشر ابداع می شود. یعنی بشر به دلیل کمال خواهی گاهی به اشتباه افتاد به زیاده‌خواهی روی می آورد. مکتب و مذهب هست که با یک سری دستورالعمل هایی افزون خواهی بشر را تصدیل می کند. ولی متأسفانه مذهب مدعی (شیطان پرستی) و قیحانه می گوید: برای رضایت شیطان انجام کارهای سکسی به بدترین و سخت ترین شکل ممکن هم مُجاز است و هم صورت می گیرد.

3. انتقام جویی و کینه از جسارت بهتر است. حال آنکه قبلاً گفتند جسارت ارزش دارد و باید جسارت شیطان را دوست داشت چرا اینجا انتقام جویی و کینه توزی معیار عمل می شود؟!

4. از همه مهمتر اینکه شیطان وجود ندارد. بلکه وجود هستی است. شیطان سمبل است. اولاً اگر وجود ندارد، چگونه سمبل شد؟! سمبل و نشان چیزی است که وجود داشته باشد و قابل دسترسی باشد و قابلیت الگوپذیری داشته باشد. و اگر شیطان وجود ندارد چگونه الگو می‌شود؟! چگونه به او نزدیک شویم. مگر با مفاهیم صرف می شود زندگی کرد؟! از گزینه شیطان وجود ندارد استنباط می شود که یا از مفاهیم است یا از مصداقها، اگر مصداق شد پس وجود دارد و اگر از مفاهیم است یا باید از چیزی انتزاع شده باشد یا اعتباری صرف باشد که هر دو برای پرستش ناکارآمد و ناکافی است.

5. شیطان را یک جسم بی روح می داند. یعنی پرستش جسمی بی روح. آیا جسم بی روح قابل پرستش است آن هم از فردی که خودش روح دارد؟! آیا این ترجیح بلارجح نمی باشد؟!

6. شیطان سمبل مخالف خدا است. آیا پرستش او آدمی را به خدا نزدیک می کند یا به شیطان؟! اگر به خودش نزدیک می کند، پس از خدا دور می کند چون مخالف خدا است و اگر به خدا نزدیک می کند از خودش دور می کند که باز خلاف فرض و باطل است. اگر به هر دو، اجتماع نقیضین و محال است. خلاصه، ابداع و ترویج این پرستش ها چیزی نیست جز شهوت پرستی و کثافت کاری، و در حیوانیت خود فرو رفتن. شیطان پرستها در حالی چنین ادعاهای باطلی دارند که بسیاری از فرقه های مسیحیت، همانند بسیاری از ادیان دیگر اعتقاد دارند که موجود و یا هیولائی به نام ابلیس یا شیطان وجود دارد که منشاء تمام مصائب جهان و زندگی ماست. طبق گفته انجیل خداوند قدرت مطلق جهان است. و چیزهای خوب زندگی از خدا و چیزهای بد از شیطان. این نظریه در میان بابلی ها هم مطرح بود. بدین گونه که به دو خدا قائل بودند، خدای خوبی و روشنائی و خدای بدی و تاریکی. و این دو خدا تا نابودی یکدیگر با هم درجنگ می‌باشند.

بنابراین وجود شیطان، و دعوت او به شر و بدی امری اجماعی و بین المللی بین همه ادیان آسمانی است.

حتی در انجیل در آیه 24؛ 6، واژه “SATAN”که شیطان نامیده می شود و کلمه ای عبری است به این معنا آمده است. و واژه “DEVIL” هم به معنای ابلیس است.

در دین اسلام هم که به صراحت آمده که دشمن آشکار شما شیطان است. (سوره مبارکه اسراء، آیه 53 (.
خلاصه اینکه شیطان هم وجود دارد. هم بالذات منشاء خیر نیست. و دشمنی خود را با انسان های موحد بیان داشته است بنابراین پرستش این موجود با این خصوصیات و دشمنی آشکار او با انسان ها خاموش کردن چراغ فطرت و افتادن در دام مکر و حیله های اوست.

لینک منبع

امتیاز شما به این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این قسمت را پر کنید
این قسمت را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

keyboard_arrow_up