با مجله اینترنتی گلثمین در یک مطلب تازه از گفتگو با ورزشکاران همراه باشید :
در انگلیس به جز فوتبال مشغول چه کارهایی هستید و وقت تان را به چه شکل می گذرانید؟
– بیشتر وقتم را که تمرین و اردوها می گیرد اما آخر هفته ها با دوستانم بیرون می روم و در کافه ها و رستوران ها دور هم هستیم. به خانه هم می رویم و از با هم بودن مان لذت می بریم.
برای هم آشپزی هم می کنید؟
– من که اصلا چون استعدادی در آشپزی ندارم و می ترسم کار را خراب کنم. به همین دلیل اگر بخواهم دوستانم را ناهار یا شام میهمان کنم، قطعا آنها را به رستوران می برم.
در اروپا غذای چه کشورهایی خوب است؟
– من غذاهای ایتالیایی و فرانسوی را به دیگر کشورها ترجیح می دهم.
بیشتر چه غذایی می خورید و از بین غذاهای ایرانی کدام یک را بیشتر دوست دارید؟
– استیک و غذاهای کبابی را دوست دارم. البته شام من سبک است و بیشتر با سالاد خودم را سیر می کنم اما هیچ چیزی آبگوشت نمی شود. هر وقت به ایران بیایم و اگر در اردوی تیم ملی نباشم، به طور حتم آبگوشت می خورم و به نظرم بهترین غذای دنیاست.
آبگوشت با دوغ؟
– من که با نوشابه می خورم! آبگوشت را در حدی دوست دارم که می توانم هر روز این غذا را بخورم. در کنارش استانبولی هم از غذاهای دوست داشتنی ایرانی است.
وقتی آبگوشت دوست دارید، باید کله پاچه خور هم باشید؟
– راستش را بخواهید، خیلی وقت است که کله پاچه نخورده ام.
حالا به جز این کار، زمانی که در تهران باشید کجاها می روید؟
– دوست دارم کنار خانواده باشم و زیاد فرقی ندارد کجا بروم. کنار خانواده بودن برای من از همه چیز جذاب تر است و زمانی که در تهران هستم از فرصت استفاده می کنم و نهایت لذت را از لحظاتم می برم.
در ترافیک هم مانده اید و ترافیک تهران اذیت تان کرده است؟
– من که در تهران زندگی نکرده ام و وقتی هم به اینجا می آیم زیاد اذیت نمی شوم چون کمتر در خیابان های پرتردد هستم و بیشتر هم شب با خانواده و اهالی فامیل بیرون می روم. خیلی اذیت نمی شوم.
ترافیک تهران با ترافیک لندن قابل قیاس است؟
– خب من ترافیک در نقاط مختلف دنیا را دیده ام، همانطور که گفتم در تهران در ترافیک نمی مانم اما در لندن ترافیک را دیده ام. بالاخره لندن هم شهر شلوغ و پر رفت و آمدی است. من در تهران بیشتر لذت می برم.
در اردوهای تیم ملی هم لذت کافی را می برید؟
– صددرصد؛ حضور در تیم ملی که برایم یک افتخار است و در کنار بچه های تیم ملی بودن به اندازه کافی لذتبخش است. هواداران هم به من لطف دارند و همیشه در اردوهای تیم ملی من را شگفت زده می کنند. وقتی از تمرین به هتل برمی گردیم تعداد زیادی از هواداران مقابل هتل ایستاده اند که برای عکس گرفتن آمده اند و برای من هدیه هم می آورند. هدایای آنها برای من خیلی با ارزش است و همیشه از آنها ممنون هستم.
این اندازه محبوبیت اذیت تان نمی کند. به طور حتم وقتی در تهران و کنار خانواده هستید، دوست دارید از حضور در کنار آنها لذت ببرید؛ وقتی بیرون می روید هواداران برای عکس گرفتن شاید جمع تان را به هم بریزند؛ این مسئله باعث اذیت شما نمی شود؟
– نه، به هیچ وجه اذیت نمی شوم و مشکلی هم با این مسئله ندارم. این مسئله هم بخشی از کار من محسوب می شود و باید همیشه در برنامه ام باشد و برای آن وقت بگذارم. حالا فرقی ندارد در چه شرایطی باشد. فوتبال برای شاد کردن مردم و هواداران است و شغل ما هم فوتبال است پس چه فرقی دارد ما به چه شکلی هواداران را خوشحال کنیم.
اهل موسیقی ایرانی هم هستید و این را بارها نشان داده اید؛ البته دوستان خواننده هم دارید!
– بله. خودم آهنگ های محمد علیزاده و رضا صادقی را گوش می کنم و صدای آنها را دوست دارم. دوستانی هم دارم که کارشان در موسیقی یک است.
می گویند برخلاف چهره جدی تان، بسیار شوخ هستید؛ درست است؟
– خب هر چیزی سر جای خودش باید باشد. خنده و شوخی سر جای خود، جدی بودن و فوتبال هم جای خود را دارد. من در فوتبال همیشه جدی هستم و با کسی شوخی ندارم، دوست دارم رقابت کنم و انرژی ام را بگذارم اما شوخی و خنده هم به آدم انرژی می دهد.
بیشتر از همه هم با آندو شوخی می کنید…
– آندو در تیم ملی بمب روحیه است و خیلی به اطرافیانش انرژی می دهد. او چه داخل و چه بیرون زمین همیشه شاد و پر انرژی است و من هم از این رفتار او لذت می برم. البته آندو هم مثل من در زمین خیلی جدی است و از این مسئله خوشم می آید. به نظرم همیشه باید یک نفر مانند آندو در تیم باشد و حضورش در تیم ملی نعمت است.
البته با کاپیتان قبلی تیم ملی هم رابطه خوبی داشتید و جواد نکونام یکی از دوستان بسیار نزدیک تان بود، درست است؟
– جای خالی جواد در تیم ملی بسیار احساس می شود. او با همه بازیکنان مثل برادر بود و به نظرم زود هم از فوتبال خداحافظی کرد. البته این یک تصمیم شخصی بود که جواد گرفت و نباید کسی دخالت کند. حالا هم امیدوارم او برگردد و به عنوان مربی به تیم ملی کمک کند، هر چند هنوز هم می تواند به عنوان بازیکن در تیم ملی حضور داشته باشد.
به خاطر همین نزدیک بودنت به نکونام و تیموریان خیلی ها می گفتند رضا قوچان نژاد استقلالی است. بعد که برای تماشای دربی به تهران آمدی و پرسپولیس برنده شد همه گفتند قوچان نژاد طرفدار قرمزهاست؛ خودت کدام تیم را بیشتر دوست داری؟
– خب شایعه که زیاد است. همیشه از این صحبت ها می شود اما من هیچ وقت نگفته ام طرفدار کدام تیم هستم و بیشتر سرم در کار خودم است. دوست دارم در هر تیمی که بازی می کنم، برای تیمم بهترین باشم. درباره دربی هم آن موقع فرصت شد که به تهران بیایم و دربی را از نزدیک تماشا کنم. بازی خیلی زیبایی هم بود و از بازی لذت بردم.
چون پرسپولیس برنده شده بود لذت بردید؟
– نه، واقعا بازی زیبا بود. برای من که فرقی نداشت، چون دوستانم در هر دو تیم بودند اما پاقدم من برای دربی هم خوب بود و بعد از مدت ها این بازی یک برنده داشت.
مدتی هم بحث حضورتان در پرسپولیس مطرح شده بود.
– درست است، خودم هم شنیده بودم اما من صحبتی در این باره نداشتم چون در حال حاضر دوست دارم در اروپا فوتبالم را دنبال کنم و به بازی در ایران فکر نمی کنم.
خودتان دوست دارید برای کدام تیم بازی کنید.
– ابومسلم.
واقعا؟
– بله، بالاخره ابومسلم تیم شهرم است و خیلی دوست دارم برای این تیم بازی کنم. البته در حال حاضر که ابومسلم وضعیتش مشخص نیست و من هم مثل خیلی از مشهدی ها از این مسئله ناراحتم. حالا همانطور که گفتم فعلا به بازی در ایران فکر نمی کنم و هر وقت نیاز بود در این خصوص صحبت خواهیم کرد.
رضا قوچان نژاد بعد از حضور در تیم ملی مسیر زندگی اش به کلی تغییر کرد و حالا بین هواداران تیم ملی هم یک بازیکن محبوب و چهره خاص هستید.
– مسیر زندگی ورزشی من تغییر کرد و به لحاظ زندگی تغییر نکرده است. من به همان سبک زندگی می کنم که قبل از آن هم زندگی می کردم اما واقعا خوشحالم که به تیم ملی آمدم و این افتخار نصیبم شد که پیراهن ایران را بپوشم.
شاید بعد از گلی که به کره جنوبی زدید، این شرایط تغییر کرد و گل شما که ایران را به جام جهانی رساند، محبوبیت تان را چند برابر کرد.
– دست است و آن گل خیلی مهم بود. من مهاجم هستم و باید گل بزنم و از این کار هم خیلی خوشحال می شوم، حالا وقتی گل شما با اتفاقات مهم همراه شود، ارزشش بیشتر هم می شود. البته من چند گل حساس دیگر هم از جمله گل مقابل قطر را زدم. در جام ملت ها هم مقابل عراق گلزنی کردم که مهم بود اما از بدشانسی در پنالتی حذف شدیم و گلم تلخ شد نه شیرین.
بیشتر کدام گلی که به ثمر رساندید را دوست دارید؟
– گل مقابل کره جنوبی که باعث شد به جام جهانی برویم.
می دانید به خاطر همین گل خیابان های تهران بسته شده بود و همه مردم از صعود به جام جهانی خوشحال بودند؟
– در این خصوص چیزهایی شنیدم. البته هر جای دنیا می روم، ایرانی ها از این گل و لحظه ای که در آن قرار داشتند، یک خاطره شیرین تعریف می کنند. حالا اینکه این خیابان ها شلوغ بود هم یکی از خاطرات است که از مردم شنیدم.
البته یک بار هم می توانستید حسابی مردم را خوشحال کنید و آن هم در بازی مقابل آرژانتین بود جایی که پاس استثنایی علیرضا جهانبخش را نتوانستید تبدیل به گل کنید و شاید خیلی ها هنوز حسرت آن صحنه را می خورند.
– فوتبال همین است و شما نمی توانید همه موقعیت ها را تبدیل به گل کنید. آن موقع دقیقه 85 یا 86 بازی بود و در طول بازی خیلی دویده بودم. خسته شده بودم و اگر بدانید با آن خستگی از کجا و چگونه خودم را به محوطه جریمه آرژانتین رساندم تعجب می کنید.
از کجا؟
– از محوطه جریمه خودمان موقعیت ضد حمله را دیدم و شروع به دویدن کردم. وقتی به محوطه جریمه آرژانتین رسیدم دیگر نفس نداشتم که ضربه پرقدرت تر و دقیق تری به سمت دروازه حریف بزنم اما قول می دهم اگر یک بار دیگر این موقعیت را به دست آوردم تبدیل به گل کنم.
البته مردم با وجود باخت مقابل آرژانتین هم به خیابان ها آمدند. شاید اگر در بازی با آرژانتین آن توپ را گل می کردید اتفاقات جالب تری می افتاد.
– خدا می داند در این صورت چه می شد. خودتان مردم ایران را بهتر می شناسید و می دانید که چگونه عمل می کنند. خودم فکر می کنم اگر توانسته بودم گل بزنم می توانستم ایران را منفجر کنم و در صورت شکست آرژانتین همه مردم بیرون می آمدند. البته قبل از آمدنم به ایران یک چیزهایی می گفتند که برایم عجیب بود و بعدها با چشم خودم دیدم که همه چیز برعکس است.
مثال می زنید؟
– درباره مسائل اجتماعی ایران، فوتبال و … خیلی چیزها می گفتند و تبلیغات منفی می شد اما وقتی به ایران آمدم دیدم اصلا اوضاع آنطور که تعریف کرده اند نیست. خوشبختانه در ایران به من خوش گذشته است.
شما خیلی خوب برای تیم ملی گلزنی کرده اید و آمارتان قابل قبول است. از گل های مهم مقابل قطر، کره جنوبی و عراق تا گل در جام جهانی مقابل بوسنی.
– من گلزنی را دوست دارم اما وقتی در یک تیم هستید فرقی ندارد چه کسی گل می زند. من به آمار توجه نمی کنم اما همه دوستدارند زیاد گل بزنند و من هم همینطور هستم. دوست دارم تعداد گل های ملی ام بالاتر برود.
فکر می کنید به تعداد گل های علی دایی هم برسید؟
– علی دایی خیلی گل زدن و غیرممکن است کسی بتواند مثل او 120 گل بزند. خیلی سخت است و بزرگترین مهاجمان دنیا هم نتوانسته اند به این رکورد نزدیک شوند. علی دایی و رکوردش استثنایی هستند.
اهل موسیقی هستید و حتی در سالن های موسیقی هم آهنگ نواختید، درست است؟
– من به ویولن علاقه دارم و این علاقه از بچگی همراهم بود، به همین دلیل آن را یاد گرفتم و الان هم نه به صورت حرفه ای اما بلد هستم ویولن بزنم.
درس را هم خوب دنبال کردید و در رشته حقوق تحصیل کردید اما آن را ادامه ندادید، چرا؟
– من زمانی که هلند بودم درس می خوانم چون وقتم بیشتر بود اما وقتی به بلژیک رفتم و حالا هم در انگلیس هستم، زیاد وقتی برای درس خواندن ندارم و به این دلیل که باید فوتبال را حرفه ای دنبال کنم، نمی توانم ادامه تحصیل بدهم. البته9 هیچ وقت برای من دیر نیست و به طور قطع یک روز ادامه تحصیل خواهم داد.
باز هم در رشته حقوق؟
– تحصیل در این رشته چیزی بوده که همیشه دوست داشتم. من فوتبال را هم دوست دارم اما فوتبال یک روزی تمام می شود و با این شرایط نباید من زندگی ام را تمام کنم. به همین دلیل عاشق یادگیری هستم و دوست دارم بعد از پایان فوتبالم دوباره ادامه تحصیل بدهم اما در خصوص آینده باید بعد از پایان فوتبال تصمیم بگیرم و هنوز تصمیمی نگرفته ام.