با مجله اینترنتی گلثمین در یک مطلب تازه از نقد خودرو همراه باشید :
در این بین مردان آمریکایی وسواس بیشتری نشان میدهند. چون آنها خودرو را بهنوعی جزو ویژگیهایی فردی بهحساب میآورند و میتوانند بهوسیلهٔ آن بر دیگران تأثیر بگذارند. مردها معمولاً شاسیبلندها، تراکها و خودروهای اسپرت را انتخاب میکنند.
لسلی کندل میگوید:
ماشینهای ما تبدیل به لایه بیرونی لباس ما شده است. در نیویورک، شیکاگو و سانفرانسیسکو، مردم خودشان را با لباسهایشان ابراز میکنند. اما در لسآنجلس ماشینها جای لباسها را هم گرفتهاند. اولین چیزی که مردم متوجه آن میشوند و درباره شما یاد میگیرند ماشین شماست.
البته در شرق امریکا و شیکاگو همه چیز یک مقدار محافظهکارانه است. اما در غرب یعنی در کالیفرنیا مردم به دنبال ماشینهایی هستند که بسیار در چشم باشند. اما علاوه بر آبوهوا، وجود هالیوود در جنوب کالیفرنیا نیز در ذائقه ویژه این منطقه بیتأثیر نبوده است.
برخلاف اروپاییها که با داشتن کوچه و خیابانهای کوچک بیشتر طرفدار ماشینهای کوچک هستند، آمریکاییها همیشه ترجیح دادهاند ماشینهای بزرگ برانند:
ما سوار یک ماشین ۲۰۰۰ کیلویی میشویم، میرویم توی یک بزرگراه هشت باندی. میگذاریمش روی کروز کنترل که با سرعت ثابت حرکت کنه. انگار داریم یک تخت دونفره میرانیم. با یک انگشت رانندگی میکنیم و به هر جا بخواهیم میرویم. مردم آمریکا به این عادت کردند. آنها حتی جاده رو حس نمیکنند. رانندگی میکنند بدون آنکه احساس رانندگی کنند.
خلاصه آنکه ماشین وجه اشتراک همه مردم آمریکاست:
همه ما در طول زندگی خود به نحوی با ماشینهایمان در کنش هستیم. یا میخریم، یا میرانیم، یا وقتی از کنارمان رد میشود به آنها نگاه میکنیم. بعضی از شخصیترین و هیجانانگیزترین تجربههای زندگی ما در ماشین رخ میدهد. ما به ماشینهایمان خیلی وابسته هستیم.
با توجه به تمام این بحثها در طرف دیگر گروهی از خودروها قرار دارند که اصطلاحاً ” جوجه ماشینها ” (chick cars) نامیده میشوند. این خودروها سرعت کمی دارند و ظریف و سبک هستند و شما را از آنچه هستید نهتنها بالاتر نمیبرند بلکه پایینتر نیز میآورند.
در ادامه ما 25 خودرو را بررسی میکنیم که اگر به پرستیژ خود فکر میکنید نباید سوار این خودروها بشوید (البته طبیعی است که منظور نویسنده، مردم هر کشوری دیگری هم که باشد مردم کشور ما نیست!)
1- فولکسواگن بیتل
قبل از شروع توضیح در مورد اینکه چرا نباید سوار این خودرو شوید لازم است این تذکر را بدهیم که مدلهای دیگر فولکسواگن دارای ابعاد بزرگتری هستند و از این لیست فاصلهٔ بسیار زیادی دارند که هرگونه نگرانی را بین میبرد.
اگر شما میخواهید یکی از مدلهای فولکسواگن بیتل متعلق به سال 1998 بخرید. باید به شما بگویم که با سرلیست این فسقلیها طرف هستید که هیچ مردی نباید سوار آنها شود!
اولین فولکسواگنهای بیتل در جنگ جهانی دوم به دستور هیتلر طراحی و ساخته شدند و از آنها بهعنوان خودرویی مستحکم یاد میشد. دلیل آن هم علاوه بر بدنه، قرار داشتن موتور خودرو در عقب بود و به همین دلیل در حوادث کمتر خسارت میدید. محبوبیت این خودروها به حدی بود که کمپانی فولکسواگن با وجود چندین بار بمباران و وارد آمدن آسیب جدی به کارخانه، بازهم تولید این مدل را از سر میگرفت.
بعد از اشغال آلمان، سران انگلیس قصد داشتند کارخانه را به این کشور منتقل کنند، اما هیچ شرکت انگلیسی حاضر به پذیرش این کارخانه نشد و فولکسواگن در آلمان باقی ماند و روند تولید روال عادی خود را از سر گرفت.
بیتل پس از چندین سال وقفه در تولید در سال 1998 با یک طراحی جدید دوباره معرفی شد. که البته موتوری نهچندان قوی در زیر کاپوت خود داشت و کمکم توانست عنوان اولین جوجه اردک زشت را به خود اختصاص دهد!
بیتل های جدید نه از لحاظ ظاهری تغییر چندانی کردهاند و نه حتی از ویژگیهای خودروهای اسپرت بهرهای بردهاند. پس باید حق را به مردانی داد که هرگز حاضر به خریدن و سوار شدن بر این خودرو نمیشوند.
اگر این دلایل برای شما کافی نیست به این فکر کنید که اگر بخواهید برای هدیه تولد دخترتان یک خودرو بگیرید احتمالاً اولین چیزی که به ذهنتان میآید یک بیتل خوشگل است. که هرچند قدرت چندانی ندارد ولی طراحی مدرن خود و یک رنگ قرمز یا صورتی به سرعت میتواند در دل دخترتان جای بگیرد.
اگر از طرفداران پروپاقرص فولکسواگن هستید به شما توصیه میکنیم بروید سراغ یک مدل قویتر مثل فولکسواگن جتا یا پاسات.
2- هر نوع مینی ون!
مهم نیست که چه نوع مدل یا برندی در نظر شما باشد شاید بخواهید ثابت کنید که: نه این یکی فرق دارد!
ولی باید بدانید که یک آمریکایی ممکن است یک خودروی داج، شورلت و یا فورد را بخرد و یا حتی یک برند خارجی مانند هوندا یا تویوتا ولی اگر یک مرد واقعی باشد هیچ وقت سوار یک مینی ون نمیشود. این یک گناه نابخشودنی است حتی اگر آن مینی ون متعلق به همسرش باشد.
ماشین خودتان خراب باشد و برای خرید کردن هیچ چارهای نداشته باشید. شاید به یک مغازه در همان نزدیکی بروید و یا دخترتان را از مدرسه برگردانید. اما هیچکدام از این دلایل، توجه مناسبی برای یک مرد آمریکایی نیست!
در سالهای اخیر سازندگان مینی ونها تلاش زیادی برای تغییر این شرایط کردن اما نتوانستهاند موفقیت چندانی به دست بیاورند. بله مینی ونها، طراحی داخلی مجللی دارند.
بدنهٔ این خودروها مقاومت زیادی دارد و سیستم صوتی و تصویری نصب شده داخل آنها میتواند بچهٔ شما را در طول مسیر سرگرم کند. درحالیکه بچهها به هر صورتی که بخواهند در صندلی عقب لم میدهند. برای شما بهعنوان راننده لذت خاصی وجود ندارد.
3- مزدای میاتا (Mazda Miata)
وقتی که میاتا برای اولین بار آمد خیلی از مردانی که در دوران بحران میانسالی بودند. احساس میکردند که نیاز دارند که این خودرو را بخرند. البته هرکدام از آنها استدلال خاص خود را داشتن اما در مورد خریدن میاتا احساس مشترکی داشتند.
برخی از مردها تمام عمرشان را در مجردی میگذرانند. برای این دسته افراد خریدن یک سدان یا یک شاسیبلند هیچ لذتی ندارد و برای خریدن مدلهای دیگر نیز هیچ تمایلی نشان نمیدهند. اما میاتا برای آنها یک خودروی الهامبخش است.
برخی دیگر به دنبال سرعت هستند و قابلیت مانوری خودرو اهمیت بیشتری دارد تا داشتن سه ردیف صندلی برای نشستن بچههای کوچک. این خودرو میتوانست برای لحظاتی هرچند ناچیز آنها را از روزمرگیها جدا کند و تغییر کوچکی در سطوح انگیزشی آنها به وجود بیاورد.
و در آخر میرسیم به علت اصلی که چرا شما هرگز نباید سراغ میاتا بروید. اینکه بهصورت غمانگیزی در دو دههٔ اخیر اکثر کسانی که تصمیم به خریدن میاتا گرفتهاند در دورهٔ بحران میانسالی بودهاند. بله این خودرو یک کانورتیبل دو درب است که در اصل دو صندلی دارد.
جاده میتواند لذت رانندگی را برای شما به ارمغان بیاورد وقتی که برخورد باد را بر روی پوست صورتتان حس میکنید. مشکل اینجاست که میاتا در نظر آمریکاییها خودرویی خالی از احساس زندگی بهحساب میآید و با خریدن آن، پیشینهٔ یک آدم افسرده را یدک خواهید کشید!
با تغییر خودروی خانوادگی خود به یک کانورتیبل در دوره میانسالی شما به دنبال قدرت، سرعت و جذابیت هستید. اما باید این را بدانید که میاتا از نظر آمریکاییها، با طراحی خاص، ابعاد کوچک و عملکرد پایین تنها باعث بدنامی شما خواهد بود!
4- اسمارت فورتو (Smart Fortwo)
در طول بزرگترین بحران اقتصادی ایالاتمتحده، این خودروها در شهرهای مختلف آمریکا وارد خیابانها شدند. بیشترین تجمع اسمارت ها در پایتخت بود. هرچند که در هر بزرگراهی و کنار هر خیابانی میشد آنها را دید.
با توجه به قیمت بنزین 4.5 دلار در هر گالن، این خودرو باتوجه به استاندارد مصرف خودرو در 50 سال اخیر همچون الماس میدرخشید. اسمارت فورتو کوچک بود، راحتتر میشد آن را پارک کرد و نسبت به بقیهٔ مدلها در جادههای درونشهری ایدهآلتر بهحساب میآمد.
بههرحال مصرف بهینه باعث نشده که اسمارت فورتو در این لیست قرار بگیرد. بلکه کوچکی بیش از حد این خودرو باعث شده تا ما بگوییم هیچ مردی نباید سوار این خودرو شود.
اگر این مسئله را قبول ندارید به این فکر کنید که وقتی خودتان را به زور در اسمارت میچپانید چه چیز مردانهای را احساس میکنید. به نظر میرسد این خودرو بیشتر برای بچهها طراحی شده است تا افراد بالغ!
مصرف بهینه بهتنهایی نمیتواند رضایت کامل شما را به درست آورد بهخصوص اینکه تنوع زیادی را در انتخاب یک سدان با مصرف بهینه در اختیار دارید که از لحاظ ظاهری نیز جذابیت داشته باشند.
جذابیتی که نسبت به اسمارت بیشتر مردانه باشد. شاید با خودتان فکر کنید که این چیزها برای من مهم نیست ولی نکته اینجاست که شما نمیتوانید نسبت به مسئله ایمنی اسمارت در تصادفات بیتفاوت باشید، میتوانید؟
5- کرایسلر پی تی کروزر (Chrysler PT Cruiser)
سخت است که تصور کنیم که کرایسلر به چه چیزی فکر میکرد وقتی طرح تولید پی تی کروزر را در ایالاتمتحده به اجرا در میآورد. از یکطرف میدانیم که یکی از اهداف طراحی پی تی کروزر تولید خودرویی بهروز بود که بعضی از ویژگیهای طراحی خودروهای کلاسیک 1950 تا 1960 را داشته باشد.
در سالهای دور استیشن واگنهای کلاسیکی وجود داشت که در بدنه و داخل آنها مقدار زیادی چوب به کار رفته بود و در ابعاد بزرگ ساخته میشدند. بهجرئت میتوان گفت که آن خودروها یکی از زشتترین وسایل نقلیهای بود که تاکنون ساخته شده بود.
و پی تی کروزر انگار پدربزرگ آن خودروها بود. از گور برخاسته بود تا نفرین استیشن واگنها را زنده کند!
از طرف دیگر پی تی کروز بدون استفاده از چوب نوستالژی دوران بچگی را بهصورت شگفتانگیزی در مورد خودروهای دههٔ 1950 تا 1960 در آمریکا زنده میکرد.
این خودرو ویژگیهای متفاوتی از خودروهایی قدیمی و جدید در خود جمع کرده است اگر سوار بر پی تی کروزر از خیابانهای شلوغ عبور کنید آدمهایی را میبینید که با تعجب به شما و خودرویتان نگاه میکنند و گیج از سؤالهایی که در ذهن دارند سر تکان میدهند. راحتتر بگوییم با سوار شدن بر پی تی کروزر بهنوعی شما به مضحکهٔ خاص و عام تبدیل میشوید.
با توجه به گزینههای مناسبی که در دسترس هستند بهسادگی میتوان به این نتیجه رسید که بهراحتی میتوان یک خودروی 5 سرنشین را پیدا کرد که طراحی قابلتحملتری داشته باشند.
بهخصوص وقتی که در بازار کراس اوور و شاسیبلندها انتخاب کنیم حتی میتوانیم به یک خودروی مردانه و آبرومند برخورد کنیم که علاوه بر اینکه از لحاظ تعداد سرنشین همانند پی تی کروزر باشد بلکه فضای داخلی به نسبت بزرگتر و مصرف سوخت بهینهتری نیز داشته باشد.
در نهایت میتوانیم بگوییم که پی تی کروزر خودروی جالبی به نظر میرسد. البته از دور و به شما توصیه میکنیم که همان دور بمانید!