با مجله اینترنتی گلثمین در یک مطلب تازه از ماورای طبیعت همراه باشید :
بدون تردید باید گفت زندگی با بدن مادری، اولین دوران زندگی هر انسانی نیست. هر کس که در این دنیا زندگی میکند، زندگیهای دیگری نیز داشته و خواهد داشت. آنچه همه بدان معتقدیم، زندگی در جهان آخرت است؛ اما بحث فعلی ما در مورد جهان آخرت نیست. بلکه قصد داریم به عوالم قبل از این دنیا نظر کنیم.
عالم ذر چیست؟
همۀ انسانها قبل از ورود به عالم دنیا، حداقل در دو عالم دیگر نیز زندگی کردهاند. این دو عالم عبارتاند از:
1- عالم ارواح
2- عالم ذر
خصوصیت اصلی عالم ذر یا بهتر بگوییم عوالم ذرّ این است که روح انسان در آن عالم دارای بدنی ذرّه ای بوده است. به همین دلیل هم هست که به عالم ذرّ معروف شده است.
چه شد که به عالم ذر معتقد شدیم؟
شاید بتوان گفت که اعتقاد به عالم ذرّ از ویژگیهای مختص مسلمانان است. دلیل این امر هم وجود آیاتی در قرآن کریم است که دلالت بر وجود عالم ذرّ میکند.
اصلیترین این آیات، آیه ۱۷۲ سوره اعراف است :
وَ إِذْ اخذ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَهِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ.
و به خاطر بیاور زمانى را که پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذریه آنها را برگرفت؛ و آنها را گواه بر خویشتن ساخت؛ و فرمود: «آیا من پروردگار شما نیستم؟» گفتند: «آرى، گواهى مىدهیم!» چنین کرد مبادا روز رستاخیز بگویید: «ما از این، غافل بودیم؛ و از پیمان فطرى توحید بىخبر ماندیم»!
آیات دیگر :
آیات ۶۰ و ۶۱ سورهیس، آیه ۵۶ سوره نجم، آیه ۱۰۱ سوره اعراف، آیه ۱۵۸ سوره انعام، آیه ۱۱ سوره فصلت، آیه ۳۰ سوره روم، آیه ۷ سوره احزاب و چند آیه دیگر.
علاوه بر آیات فوق، روایات زیادی در منابع روایی شیعیان و اهل تسنن، وجود دارد که به صراحت بر وجود این عالم، تأکید میکنند.
آیا عالم ذر عقلی است؟
قبل از پاسخ به این سؤال باید بدانیم که نسبت عقل با گزارههای اعتقادی، سه گونه است:
۱- برخی گزارهها را ثابت میکند.
۲- برخی گزارهها را نفی میکند؛ یعنی میگوید امکان ندارد.
۳- نسبت به برخی گزارههای ساکت است؛ یعنی هیچ حکمی ندارد. چنین گزارههایی را «فرا عقلی» می نامیم. عقل در مورد این امور، نه میگوید «حتماً باید باشد» و نه میگوید «قطعاً درست نیست». به تعبیر بهتر، اساساً عقل نمیتواند حرفی بزند. این گزارهها، از دایره اثبات عقل خارجاند.
اکنون سؤال این است که حکم عقل در مورد «عالم ذرّ» چیست؟
باید بگوییم که نسبت عقل با گزارههای عالم ذرّ یک نوع نیست، یعنی برخی گزارههای آن در محدوده اثبات عقل است و برخی گزارههای آن در محدوده اثبات عقل نیست. اگر چه توسط عقل درک میشوند.
توضیح بیشتر اینکه، عقل ممکن است بتواند ثابت کند که عالم ذرّ وجود ندارد. بدین معنی که «اعتقاد به عالم ذرّ» مخالف احکام بدیهی عقلی است. اگر عقل چنین حکمیدهد، از اساس بحث عالم ذرّ منتفی میشود؛ اما اگر نتواند چنین حکمیدهد، سایر گزارههای مرتبط با «عالم ذرّ»، دیگر ارتباطی با عقل ندارد؛ یعنی عقل نمیتواند با تکیه بر خودش درباره آنها نظر دهد.
همان طور که گفتیم این حرف بدین معنی نیست که این اعتقادات مخالف عقل هستند بلکه به این معنی است که عقل ساکت است؛ زیرا اینها «فرا عقلی» هستند. درست مانند اتفاقاتی که در قیامت خواهد افتاد، عقل نمیتواند بگوید که مثلاً جزئیات واقعه محشر چگونه است. نه اینکه این جزئیات مخالف عقل هستند بلکه به این معنا که خارج از محدوده اثبات عقلی (و نه درک عقلانی) هستند.
نتیجه حرفهای ما این میشود که:
1- اگر عقل بتواند ثابت کند که اعتقاد داشتن به وجود عالم ذرّ، مخالف احکام عقلی است و مثلاً باعث میشود که ۲×۲ بشود ۵، دیگر نمیتواند حرفی از این عالم زد.
2- اگر عقل نتواند مورد الف را نشان دهد، از اینجا به بعد ساکت است. نه میتواند بگوید عالم ذرّ هست و نه میتواند بگوید نیست.
چه کسی میتواند بگوید عالم ذرّ وجود دارد؟
تنها کسانی میتوانند از عالم ذرّ سخن بگویند که از عالم غیب خبر دارند. کسانی که خداوند به آنها علومی مخصوص داده است.
گفتیم که منشأ اعتقاد به عالم ذرّ هم قرآن است. در این مورد، قرآن کریم ما را از امور غیبی آگاه کرده است.
جزئیات عالم ذرّ را هم عقل نمیتواند بگوید (مثلاً کجا بوده است، کی بوده است و …) و فقط رسولان الهی میتوانند در مورد آن حرف بزنند.