فرش بختیاری با نقش کاملا ویژه و متفاوت خود در میان فرشهای ایرانی مشخص است.
قالیهای بختیاری به طور عمده دارای گره ترکی و معمولاً دو پوده است. در این نوع بافت، نخ خامه از روی دو تار مجاور به عقب رفته و بعد از دور زدن تارها از زیر قسمت کمانی روی تارها بیرون آمده به سمت بالا کشیده می شود و سر آن را قیچی می کنند و بعدازهر ردیف بافت، دو پود روی قسمتهای بافته شده قرار می دهند و با کلکیت (دفتین) آن را می کوبند.
معروفترین نوع قالیهای بختیاری، قالیهایی موسوم به “بی بی بف” است. که هم از نظر ابعاد و هم از نظر نقش و مواد اولیه مصرفی با سایر فرشهای ایرانی تفاوت کلی دارد این قالیها را منحصرا بی بی ها که از امکانات مادی بالایی برخوردار بودند می بافتند. در حال حاضر بافتنی بی بی بفها در چالشتر در منطقه شهر کرد پیگیری می شود. اما توسط اجتماعات روستایی و آن هم در چهار چوب صنایع دستی و به نام قالی خشتی.
نقش های مورد استفاده در قالی بی بی بف که به خشتی نیز معروف هستند، نقش های گیاهی و شکارگاهی می باشند که به آن جانوری نیز می گویند. در طرح خشتی از انواع پرنده، سرو کاج و حیوانات و گیاهان استفاده می شود.
از مناطق مهم بافت قالی درمنطقه بختیاری می توان از شهرکرد، چالشتر، بخش شوراب و روستاهای فارسان، باباحیدر و چلگرد و اردل نام برد. اکثر قالیهایی که به نام قالی بختیاری شهرت دارد، در منطقه چهارمحال بافته می شود.
قالیهای چالشتر از معروفیت جهانی برخوردار است و اصالت نقشه و ثبات رنگ و دقت در بافت از مشخصات آن است.
قالی یلمه: این قالیها توسط عشایر یلمه بافته می شود دارای رنگ ثابتی است و معمولاً از نه رنگ در بافت آنها استفاده می شود که عبارت است از: آبی، لاکی، سبز، سرمه ای، سفید، بنفش و سیاه. و دارای تار و پود پشم هستند.
گل پتو: این فرش که با استفاده از گلهای پهن بافته می شود به گل فرنگی هم معروف است. در فرادنبه از بخش های شهرستان بروجن بافت این فرش توسط زنان انجام می شود و نقشه آن معمولا ذهنی است.
کف ساده: فرشی است بدون نقش و با زمینه سفید که بیشتر در چالشتر بافته می شود.
گل مینا: نقشه این فرش توسط شخصی به همین نام که اهل تبریز بوده است طراحی شده است. بافنده در انتخاب رنگ آن آزاد است و معمولا از رنگهای گیاهی و با پود پشم هم بافته می شود. و در متن فرش رنگ مینایی و گلهای ریز به کار می رود. نقشه گل مینا، لچک ترنج و هندسی است که گاهی به شکل گرد یا بیضی هم بافته می شود و در فرش رنگ مینائی و گلهای ریز به کارمی رود. از مشخصه های طرح این فرش این است که یک قسم از آن در کلیه نقشه تکرار می شود.
چهار رنگ: این فرش حدود 50 سال پیش در روستای دستنا توسط یحیی خان بختیاری طراحی شده است و در بافت آن فقط چهاررنگ به کار می رود.
گبه: نوعی قالی گره دار با پرز بسیار بلند به بلندی دست کم یک سانتیمتر و پود فراوان از سه تا هشت پود در هر رج معمولا درشت بافت. هر گاه شمار رشته های پود در هر رج از سه تجاوز نکند و پرزهم کوتاهتر باشد دستباف را قالی گبه می خوانند.
خرسک: قالیچه هایی با پرز بلند و درشت بافت که مرغوبیت چندانی ندارد و خود مصرفی است. دارای نقشه های ساده مرکب از مثلث و لوزی است و بیشتر در ایل بافته می شود.
گلیم های عشایری که اصطلاحا به آنها “لی یا سرانداز” گفته می شود، برای پوشاندن رختخواب و وسایل داخل چادر که روی چل قرار می گیرند به کار می رود. و دارای بافت “رندی” است که بافتی بسیار مشکل و وقت گیر است.
خورجین یا به گویش بختیاری “هورژین” از صنایع دستی مهم عشایر بختیاری است که به دست زنان ایلیاتی روی دارهای افقی بافته می شود. خورجین پوششی تزیینی است که وسایل زندگی عشایر در آن قرار می گیرد و چون در هنگام کوچ و در زمان زندگی در سیاه چادر در معرض دید قرار دارد جنبه زیبا شناختی و تزیینی و اعتقادی قوم بختیاری در نقوش و بافت آن تجلی می یابد. خورجین حکم صندوقچه ای را دارد که با اتصال بندینک های آن به یکدیگر و زدن قفل به آخرین بندینک در آن کاملا بسته شده و قابل حمل روی چاپار می شود. (هنگام کوچ) یا در گوشه ای از چادر(به هنگام اطراق) قرار می گیرد. معمولا از نقوش هندسی برای تزیین خورجین استفاده می شود. لبه های طرفین کیسه ها ی خورجین پس از دوخت با موی بز شیرازه دوزی می شود.
“چرک” یا تار خورجین از نخ پنبه و پود آن در قسمتهای مختلف تماماً از پشم است.
طرح کلی آن که چند نوع تکنیک بافت در آن به کار می رود شبیه به قطعه کف پوشی است که یک قسمت آن (روی هر طرف) دارای بافت رندی “رندی بافت” و قسمت دیگر (پشت هرطرف) دارای بافت ساده و قسمتی دیگر با تکنیک “گندی بافت” مانند قالی بافته می شود و این قسمت قالی باف در پایین و گوشه های خورجین قرار می گیرد تا به هنگام کوچ در ایل راهها و در برخورد با سنگهای کوهستان مقاومت بیشتری داشته باشد.
قطع خورجین پس از دوخت در حدود یک متر در 70سانتیمتر می شود
هورژ (خورج) بافته ای است که از وسایل زنان محسوب می شود. یک کیسه دوطرفه که دو روش ساده بافت و قالی باف در آن به کار رفته است. تکنیک ساده بافت در قسمت پشت هر طرف از کیسه ها و تکنیک ساده بافت در قسمت روی هر طرف از کیسه ها. هورژ نیز از هر طرف بطور جداگانه قفل و کلید می شود. اندازه هورژ کوچکتر از هورژین است و از بافته هایی است که منحصرا در ایلات مصرف دارد.
مهده در ایل بختیاری جزو وسایل زنان محسوب می شود که وسایل خودرادر آن جای می دهد. پس از اتمام بافت، از یک ضلع تا زده می شود و با موی بز آن را می دوزند. مهده نیز مانند هورژ قفل و کلید دارد. از مهده گاهی اوقات به جای بالش ویابه قول خود بختیاریها زیرگوشی استفاده می شود.
این وسیله که مانند هورژ از یک کیسه دوطرفه به اندازه تقریبی هرطرف 25 × 20 سانتیمتر ساخته می شود از بافته هایی است که در قدیم بیشتر بافته می شد. وسیله ای مردانه است. مردان ایل پول و اشیاء مردانه مانند وسایل اصلاح صورت خود را درآن جای می دهند و قفل و کلید می کنند. تار در خورج ترک از ترکیب پشم و مو و گاه از پنبه است و پود تماما از جنس پشم است. روی هر طرف آن با بافت رندی نقش می اندازند
هور کیسه ای است دوطرفه که به طور عمده برای حمل گندم و آرد و گاهی برای غلات دیگر و حبوبات به کار می رود. از خورجین کمی کوچکتر است و اطراف جیبهای آن کاملا دوخته می شود. گوشه یکی از لبه های آن را بدون اینکه بدوزند باز می گذارند به این دلیل که از این گوشه دوخته نشده برای پرکردن و خالی کردن مواد غذایی ذکر شده استفاده کنند.
در قدیم از 3 روش بافت(ساده، رندی، گندی) در آن استفاده می شده است. ولی امروزه نقشها به روش ساده بافته می شود و در قسمت پایین طول هر طرف، گندی بف(قالی بافت) بافته می شود تا همانند خورجین در هنگام حمل و کوچ از ساییدگی آن جلوگیری شود.
اندازه هر طرف آن 80 × 60 سانتیمتر است که هر دهانه در حدود 50 کیلوگرم ظرفیت دارد.
یک کیسه دوطرفه ساده بافت است که گاهی تماما از نخ بافته می شود. تار آن همیشه از جنس پنبه است. برای جابجایی مشک، سنگ، و چوب به کار می رود و هیچ گونه نقشی روی آن به چشم نمی خورد. در آن نیز باز می ماند
محصول دیگری که عشایر بختیاری با شیوه های بافتی ذکر شده تولید می کنند توبره و یا به گویش بختیاری «توربه»؛ که حالتی کیسه مانند دارد و شبیه کوله پشتی است. برای نگهداری و حمل مواد غذایی یا ملزومات چوپانان از قبیل نان فطیر، چای، قند، پیاز، استکان، مشکول و دیگر مایحتاج آنها به کار می رود.
پشت توبره معمولا ساده بافت(گاهی، با نقوش پراکنده) است و روی آن دارای زمینه ساده و نقشهای رندی بافت است.
بافته ای است مرکب از سه روش ساده، رندی، گندی(بافت گره ای) در ابعاد 60 × 40 سانتیمتر که در آن نمک می ریزند. تارو پود مابین رجهای رندی بافت و گندی بافت از جنس پنبه و بافت قسمت رندی و گندی پشمی است . روی نمکدان رندی بافت و قسمت پایینی آن، سه تا پنج سانتیمتر به سبب سایش کمتر ته نمکدان، گندی بافت است. پشت نمکدان ساده بافت است. دوطرف نمکدان با موی بز بافته می شود وروی شانه ها، تارهای اضافی دسته دسته به هم پیچیده یا گیس بافی شده یا به صورت منگوله تزیینی در می آید.
پوششی است که روی حیوان می اندازند و بار روی این پوشش قرار می گیرد. جل بافته ای چهار گوش در ابعاد50/1 × 10/1 متر و معمولا دو قسمتی است و با تسمه سینه بند، تنگ شکم بند، و یک زیر دم مجهز به یک تکه نمد به نام رفیده به پشت حیوان بسته می شود. به هنگام تزیین حیوانی که مختص عروس یا بی بی (زن خان) است، “رفیده” را با پارچه ساده ای می پوشانند و روی آنرا با مهره های رنگی و دکمه تزیین می کنند.
نقش های جل با توجه به نوع استفاده آن، بافتهای متفاوتی دارد. گاهی زمینه ساده و نقش ها قالی بافت است، گاه زمینه ساده و نقش ها رندی بافت، و گاهی زمینه ساده و نقش ها رندی بافت و قالی بافت است. زمانی تماماً قالی بافت است و زمانی کاملا ساده بافت و بدون نقش است. تار جل از نخ پنبه یا پشم و قسمتهای رندی بافت و قالی از جنس پشم است.
روزینی بافته قالی بافتی است که روی زین قرار می گیرد و عشایری که وضع مالی خوبی دارند از آن استفاده می کنند. دور تا دور روزینی منگوله های رنگی بزرگ و کوچک آویزان می کنند.
نان، غذای اصلی عشایر بختیاری را تشکیل می دهد و آرد که ماده اولیه پخت نان است بسیار مقدس است و به طور گندم که قوت اصلی عشایر بختیاری است بسیار مقدس و از منزلت بالایی برخوردار است. پس نان باید جایگاه خاصی برای خود داشته باشد. به همین دلیل سفره مخصوصی برای آن بافته می شود که در گویش بختیاری به «سرفه آردی» معروف است. سفره آردی دارای بافت گلیمی یک رو یا رندی بافت است که گاهی وسط آن ساده بافت با حاشیه ای نقشدار است. تار آن پنبه ای و پود آن از پشم است و به شکل مربع 1 × 1 متر و گاهی مستطیل است. متن سفره آردی ساده، یک قسمتی نقشدار، دو قسمتی نقشدار و چهار قسمتی نقشدار دیده شده است
بختیاریها پیش سینه را برای تزیین و افزودن زیبایی حیوان می بافند و مانند گردنبندی به دور گردن مادیان حلقه می کنند. احتمالا در تزیین حیوانی که عروس یا بی بی بر آن سوار می شود نیز به کار می رود. این بافته تماما روش “رندی” بافته شده و جنس تار آن از پنبه و جنس پود آن از پشم است. بافت وسط پیش سینه با عرض حدود 25 سانتیمتر در طرفین متوقف می شود، ولی در وسط به شکل مثلثی ادامه می یابد و به راس آن ختم می شود.
وریس نوعی نوار منسوج و تسمه مانند است که در زندگی عشایر بختیاری کاربردهای زیادی دارد و اغلب به عنوان طناب (در عرضهای متفاوت برای مصارف مختلف) مورد استفاده قرار می گیرد. بختیاریها برای بافت این نوع محصول از شیوه خاصی بهره می گیرند.
بافت سیاه چادر به عنوان محصولی خود مصرفی در بین تمام عشایر ایران مرسوم است و طبعاً بختیاریها نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
عشایر بختیاری از سیاه چادر با عنوان “بهون” یاد می کنند و هر بهون به تناسب کوچکی یا بزرگی اندازه اش مرکب از 14 تا 20 ” لت ” (قطعه) است که طول هر کدام از لت ها شش تا ده متر و عرض آن 40 تا 6 سانتیمتر است که برای بافت آن به همکاری دو نفر بافنده به مدت ده تا پانزده روز مورد نیاز است.
لت های چادر به شکلی خاص از پهنا کنار هم گذاشته شده با موی بز به هم دوخته می شود، در نتیجه روزهای آفتابی شعاعهایی از خورشید از محل درزها به داخل می تابد و در روزهای بارانی نیز قطراتی از باران از محل درزها به داخل نفوذ می کند، در حالیکه سایر قسمتهای چادر به دلیل خاصیت ویژه مو در برابر رطوبت متورم می شود، در نتیجه آب به داخل چادر نفوذ نمی کند. سیاه چادر در مقابل باد مقاوم است و در زمستان داخل آن گرم و تابستان خنک است. دستگاه بافت بهون همان دستگاه معمول عشایری است.
یکی دیگر از دست بافتهایی که در زندگی بختیاریها مورد استفاده قرار می گیرد “جاجیم” است که به شکل نوارهایی باریک به عرض 18 تا 35 سانتیمتر و طول 20 تا 25 متر تماماً از پشم بافته می شود. پس از بافت، آن را به قطعاتی با طول مناسب تقسیم می کنند و از پهلو به یکدیگر می دوزند، در نتیجه سطح یکپارچه ای حاصل می شود که به مصرف روانداز (تهیه لحاف) می رسد.
چله کشی جاجیم معمولا روی زمین صورت می گیرد. ضمن بافت آن تارها از روی کار دیده می شود، در حالیکه پود در زیر آنها مخفی است و برخلاف سایر منسوجات که در آنها نقش با پود شکل می گیرد، در جاجیم نقش ها به واسطه تارها ایجاد می شود.
افزون بر این، بختیاریها با استفاده از شیوه بافت جاجیم نوارهای تسمه مانندی نیز تولید می کنند که به آورآرتهده شهرت دارد و برای حمل گهواره بچه برپشت مادر هنگام کوچ به کار می رود
موج نوعی رختخواب پیچ و شبیه جاجیم است که مانند سایر بافته های بختیاری جنبه خودمصرفی دارد. با این وجود بافت آن چندان رایج نیست و فقط عده بسیار کمی از عشایر آن را تولید می کنند و اغلب در شرایطی که به موج احتیاج داشته باشند آن را از موج بافان دزفولی یا شوشتری می خرند. طول دستگاه موج بافی پنج تا هفت متر در نوسان است ( طول تارها حدود 7 متر و عرض موج بین 80 تا 100 سانتیمتر ) یعنی بین سردار و زیردار آن حدود پنج تا هفت متر فاصله است. بعد از اتمام بافت موج (با توجه به اندازه آن) آن را دو یا سه قسمت کرده از پهنا به هم می دوزند. تارو پود موج تماماً از پشم است از موج برای بستن رختخوابها و همچنین روانداز استفاده می شود.
چوقا که گاهی چوخا نیز تلفظ می شود، نوعی عبای دهقانی است که زنان از پشم سفید طبیعی می بافند و دارای خطوط عمودی آبی تیره یا مشکی است که مردان بختیاری آن را روی لباسهای خود می پوشند. ماده اولیه چوقا پشم است که زنان بختیاری آن را به گونه ای بسیار نازک و ظریف می ریسند و روی دستگاههای ساده بافت، نواری با عرض حدود 50 تا 70 سانتیمتر (بسته به اندازه مورد نظر) و طول 5/2 متر، می بافند. این نوار از دو قسمت مساوی و متفاوت تشکیل می شود. بلندی چوقا تقریباً تا سر زانو می رسد و جلوی آن کاملا باز است. چوقا فاقد آستین است. بهترین نوع چوقا که توسط زنان کیارسی بافته می شود به “کیارسی بف” معروف است و دارای بافت بسیار ظریف بوده و تار آنها از جنس پنبه است. و از بازار خریداری می کنند. دار چوقا به صورت افقی و تک نفره است. برای اینکه نخ پشمی مورد استفاده در بافت چوقا ظریف و یکنواخت ریسیده شود، آن را به هنگام پره گرداندن (نخ ریسی) از سوراخی که روی ناخن بلند انگشت شست تعبیه شده است می گذرانند.
نمد مالی از ابتدایی ترین شیوه های نساجی است که بشر به آن دست یافته است. ماده اولیه آن از پشم است که در اثر رطوبت و فشار در هم تنیده شده و نوعی منسوج را به وجود می آورد. استحکام، انعطاف پذیری و ارزان و در دسترس بودن مواد اولیه از مزایای آن محسوب می شود ابزارکار برای تهیه نمد ساده و ارزان است و نمد مالان مزد اندکی برای تولید آن دریافت می کنند. مجموعه این عوامل باعث شده است که نمد منسوجی ارزان و قابل دسترس باشد. حتی زمانی که صرف تولید نمد می شود کوتاه است. یک زیر انداز نمدی به هر اندازه ای که باشد یک روز وقت می گیرد و 3 تا 4 روز طول می کشد تا خشک شود. حتی نمدهایی که قسمت هایی از آنها کهنه و فرسوده می شوند قابل تبدیل به نمدهای کوچکتر برای مصارف دیگری هستند. شیوه کار آن که از زمانها قدیم تا کنون تغییری نکرده است آسان است. نیش گزندگان و چنگ و دندان درندگان و حتی اشیاء تیز و برنده کمتر به آن کارگر است.
نمد در ایالات و عشایر و در روستاها و حتی در شهر مصرف دارد. گاهی از نقش ها و رنگهای زیبایی برای نقشدار کردن آن استفاده می شود. برای کپنک که نوعی پوشش چوپانی است، زیراندز، جلیقه، شنل، زیرمنقلی و پوشش اسب و قاطر کاربرد دارد. شهرکرد مهمترین مرکز ساخت نمد است درمناطق دیگر استان چهارمحال و بختیاری از جمله فارسان و لردگان نیز تولید می شود.
نقوش مورد استفاده در نمد عبارتند از: ترنج، حقه، خشت، سه جام، یک جام
کلاه مالی که بیشتر در شهرستانهای شهر کرد و بروجن تولید می شود از صنایع دستی بومی منطقه چهارمحال و بختیاری است. مردان بختیاری معمولاً از کلاه نمدی که جزیی از لباس محلی آنان است استفاده می کنند. کلاهها به رنگهای مشکی، قهوه ای و سفید هستند و نوعی از آن به کلاه خسروی معروف است. مواد اولیه این کلاهها کرک بز، پشم، صابون و رنگهای شیمیایی و گیاهی است.
از دیگر فعالیتهای چهار محال و بختیاری گیوه دوزی است که بیشتر در شهرستانهای شهرکرد و بروجن رایج است. بروجن مهم ترین مرکز فعالیت گیوه دوزی است. گیوه که پاافزاری مقاوم و راحت و متناسب با منطقه کوهستانی این استان و گذرگاههای صعب العبور آن بخصوص در فصول کار و فعالیت است، در سالهای اخیر از رواج و رونق آن کاسته شده است که یکی از مهم ترین دلایل آن کمبود جنس و گرانی آن است.
گیوه های بافته شده از تخت پارچه ای و گاهی لاستیکی و رویه آن از نخ و نوارهای متصل کننده از چرم گاو است. رویه گیوه معمولاً از شهرضا و آباده و تخت گیوه بیشتر از شهرضا و شیراز وارد می شود. در یک کارگاه با یک نفر استادکار روزی یک جفت گیوه دوخته می شود. انواع گیوه های این منطقه عبارت است از: گیوه تخت ملکی، تخت لاستیکی و غلاتی
قفل سازی در چالشتر از شهرهای استان چهار محال بختیاری از دیر باز رواج داشته است. قفل سازان چالشتری این حرفه را از پدران خود آموخته اند و می شود گفت که شغلی ارثی است. ساخت آن به این شکل است که ابتدا تنه قفل که حاوی دستگاه قفل است ساخته می شود و سپس زبانه آن را که از حلقه در یا جعبه آن می گذرد جوش می دهند و سوراخ قفل را با مته کمانی حفر می کنند. سپس کار سوهان زدن رویه قفل و حلقه را انجام می دهند که نیاز به ظرافت خاصی دارد و در آخر تمام قفل را پرداخت می کنند.
به طور کلی در چالشتر که مرکز فلزکاری بوده است کلیه ابزار فلزی مانند چاقو، قیچی، کلاه خود، شمشیر و دیگر ابزار مورد نیاز در بافت گلیم و قالی و خیاطی توسط هنرمندان قفل ساز انجام می شده است. همچنین انواع انبر، درکوب و وسایل تزیینی مورد استفاده در درها و پنجره ها با ظرافت و سلیقه های خاصی ساخته می شد. تزئینات و نقوش روی درهای چوبی بوسیله میخ های تزئینی به استحکام و زیبایی درها کمک می کرده است. از دیگر محصولات دست ساز این بخش تفنگ بوده است که بنام استاد این کار احمد نیکزاد (احمد قفل ساز) معروف است.
همچنین این رشته ها جزء صنایع دستی این استان می باشد: نمد مالی، جاجیم بافی، خورجین بافی، سیاه چادر، لباسهای محلی، نمکدان بافی، چنته بافی، سرانداز بافی، موج بافی، ماشه بافی.
منبع : صنایع دستی و هنرهای سنتی ایران