با مجله اینترنتی گلثمین در یک مطلب تازه از زنان همراه باشید :
خیلی ناراحت کننده است و دلیل بروز این مشکل را نمی دانند. بیشتر زنان در سنین ۴۷ تا ۵۱ سالگی و با توجه به شرایط محیطی و فردی، یائسه می شوند اما اگر یائسگی در زمانی زودتر از موعد طبیعی رخ دهد، مثلا در سنین زیر ۴۰ سال، یا در مواردی قبل از ۳۰ سالگی، دیگر یائسگی طبیعی محسوب نمی شود.
در حقیقت این افراد دچار «یائسگی زودرس» شده اند. اما یائسگی زودرس چیست و چرا یائسگی گاهی قبل از زمانی که باید رخ می دهد و دلیل آن چه می تواند باشد؟
در همین رابطه، با دکتر اسدااله کلانتری، متخصص زنان و نازایی و عضو هیئت مدیره کلینیک نازایی اصفهان به گفتگو نشسته ایم.
آقای دکتر کلانتری، ابتدا درباره عارضه یائسگی زودرس، توضیحاتی ارایه فرمایید.
به یائسگی در لاتین منوپوز یعنی ایست کردن یا قطع شدن قاعدگی می گویند. در جوامع شرقی و از جمله جامعه ایران از آن بیشتر به عنوان یائسگی نام می برند.
که البته ای کاش این اسم حذف می شد. این کلمه به معنای یأس و ناامیدی است و کلمه زیبایی نیست. خانمی که یائسه می شود برای او این مسئله فوری تداعی می شود که شکلی از زندگی در حال محقق بودن است و در جریان و در سیر بوده است اما ناگهان این فرد از این سن مشخص به بعد که قاعدگی او قطع می شود باید دچار مرحله ناامیدی شود.
این کلمه زیبایی نیست و بزرگانی که در حوزه واژه شناسی فارسی مانند آقایان حداد عادل و ولایتی و سایرین فعالیت می کنند این کلمه را در فرهنگ ایرانی برای آن جایگزینی پیدا کنند.
در کشورهای خارجی به این عارضه منوپوز می گویند، یعنی قاعدگی، ایست یا مکث می کند و دیگر اتفاق نمی افتد. بعد از این یائسگی، زندگی همچنان ادامه پیدا می کند، امید جریان دارد. این مرحله ای از زندگی است یا جزئی از زندگی است. ابتدای امر قصد داشتم که این شبهه و شک را از دامن نیمی از آحاد جامعه که خانم ها هستند، حذف کنم.
در منوپوز یا قطع شدن قاعدگی که اصطلاح لاتین آن POS است، تخمدان زودتر از حد معمول، دیگر کار خود را انجام نمی دهد. در افرادی که یائسگی اتفاق می افتد یعنی اینکه قاعدگی مجدداً برگشت داده نمی شود. اما در POS، تخمدان ها به صورت زودرس عملکرد خود را از دست می دهند. در یائسگی زودرس، خانم هایی در زیر سن 40 سالگی یا 40 سالگی دچار قطع شدگی یا POS یا یائسگی زودرس می شوند. حدوداً یک درصد از آحاد جامعه را شامل می شود.
اگر به گذشته های دور نگریسته شود، خانم هایی که در سن بالای 40 سالگی زایمان می کردند فراوان بودند ولی اکنون بارها مشاهده می شود که در سن 35 سالگی به بالا یا حدود 35 سال آرام آرام ذخیره تخمدان ها از حد معمول کمتر شده است.
در بروز این عارضه، آیا عامل ژنتیک هم نقش دارد؟
عوامل ژنتیکی منجر به کاهش ذخیره تخمدان های زنان می شود. در این خصوص می توان مثال هایی عنوان کرد.
بیماری وجود دارد تحت عنوان سندرم ترنر که افراد مبتلا یک کروموزوم کم دارند و به جای اینکه خانم xx باشد، xo است یا خانم هایی که یکی از کروموزوم های x آن ها شکننده است یا خانم هایی که یک کروموزوم اضافی دارند مثلا خانمی که باید xx46 باشد، در این عارضه ژنتیکی xxx47 است یا اصطلاحاتی است تحت عنوان کراس لوکیشن که مثلا بازوی یک کروموزوم به نقطه دیگری انتقال پیدا می کند.
اما مشکلات دیگری مانند بیماری های اتوایمول(خود ایمنی)، که برخی از بیماری های اتوایمول از قبیل لوپوس یا بیماری حاشیموتو می تواند ذخیره تخمدان را کاهش دهد و منجر به یائسگی زودرس شود.
در بیماری حاشیموتو، فرد بیمار بر علیه غده تیروئید خود موادی را می سازد که به دلیل وجود مشکلات ایمنی، عملکرد غده تیروئید مختل می شود. بیماری های دیگری مانند سندرم آدیسون یا موارد متعدد دیگر اتوایمول هستند.
چه افرادی مستعد ابتلا به عارضه ی یائسگی زودرس هستند؟
خانم هایی که مجبور شده اند به هر علتی روی شکم و لگن خود اعمال جراحی انجام دهند. به علتی مثلاً اگر خانم دچار فیبروم یا میوم رحم یا توده های رحم داشته باشد که باید در محوطه لگن جراحی صورت گیرد.
خانم هایی که به دلیل سرطان اعم از سرطان های رحم، تخمدان، پستان، خون، لنفوم، هوچکین و انواع دیگر که زنان مجبور می شوند که درمان های رادیوتراپی یا شیمی درمانی برای آنها تجویز می شود، هر مکانی از بدن زن که سلول های زاینده وجود داشته باشد که از جمله داخل تخمدان ها است آسیب می بینند و رادیوتراپی یا شیمی درمانی که برای این بیماران تجویز می شود، بیماران را دچار یائسگی زودرس می کند.
در مواردی که می دانیم بیماران باید رادیوتراپی یا شیمی درمانی شوند، در این موارد باید به مراکز درمان نازایی و ناباروری مراجعه کنند که از تخمدان یا تخمک های این زنان، جنین های حاصل شده را خارج و آنها را فریز کرد تا سال ها باقی بماند و هنگامی که مسئله شیمی درمانی سرطان آنها مرتفع شد و بعدها که تخمدان آنها عملکردی ندارد و یائسه نیز شده اند از جنین آنها که فریز شده است استفاده شود.
بیمارانی که پزشکان مجبور می شوند به علتی رحم آنها را بردارند و اصطلاح این عمل پزشکی را هیسترکتومی (برداشتن رحم) می گویند. با اینکه تخمدان ها وجود دارند اما ممکن است زودتر از حد معمول به رگ هایی که به تخمدان خونرسانی می کنند آسیب وارد شود، احتمال اینکه یائسگی زودرس اتفاق افتد، زیاد است.
خانم هایی که اقدام به استعمال سیگار و مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر می کنند بیشتر در معرض ابتلا به یائسگی زودرس هستند. امروزه متأسفانه دامنه مصرف مواد دخانی و یا مواد اعتیادآور جدید مانند شیشه، مواد افیونی و سیگار و تریاک در کشورمان افزایش یافته و به وفور در جامعه یافت می شوند، و مصرف این مواد می تواند یکی از علل یائسگی های زودرس باشد.
– چاقی، یکی از علل مهم یائسگی زودرس و کم شدن ذخیره تخمدان است.
– نرسیدن نور کافی خورشید به سطح بدن باعث می شود که ویتامین D بدن کاهش پیدا کند. ویتامین D در حفظ ذخیره تخمدان به صورت مطلوب بسیار نقش آفرین است.
– خانم هایی که کم خونی از نوع کمبود آهن داشته باشند و املاح دیگری مانند روی «زینک» وقتی در بدن کاهش پیدا می کند می تواند منجر به کم شدن ذخیره تخمدان شود.
– مواد شیمیایی مختلف که کم و بیش امروزه در همه جا یافت می شوند مانند مواد شویند و سموم آفت کش می توانند منجر به یائسگی زودرس درخانم ها شوند.
– برخی ویروس ها و بیماری های عفونی می توانند منجر به یائسگی زودرس در زنان شوند.
– خانم هایی که داخل تخمدان های آنها ذخیره فولیکول ها کاهش پیدا کرده است در تخمدان این افراد تعداد فولیکول های کمتری وجود دارد. فولیکول ها، تخمک های اولیه ای است که در تخمدان وجود دارد. خانم هایی که به صورت مادرزادی و یا خانم هایی که به صورت فامیلیال(خانوادگی) زودتر از حد معمول یائسه شده اند، باید بدانند که عارضه یائسگی زودرس نیز در کمین دختران آنها می باشد. بنابراین خانمی اگر خود 27 و 30 سالگی یائسه شده است، باید به دختران خود توصیه کند که زودتر نسبت به فرزندآوری به تعداد دلخواه اقدام کنند.
– برخی بیماری های متابولیکی نیز می توانند باعث یائسگی زودرس در خانم ها شوند.
– خانم هایی که دچار نارسایی زودرس تخمدان(POF) هستند در معرض این عارضه هستند. در این نارسایی، تخمدان ها به صورت زودرس از فعالیت باز می ماند. البته ممکن است بعدها تخمدان ها دوباره بازگشتی داشته باشد و تخمک گذاری زن آغاز شود.
آیا آلودگی های محیط زیست مانند آلودگی آب و آلودگی هوا می تواند در بروز عارضه یائسگی زودرس تأثیرگذار باشد؟
اگر منظور از آلودگی آنچه باشد که امروز در جامعه وفور دارد، قطعاً همینطور است. امروزه کلیه فاضلاب های شهری به مقادیر زیادی شامل مواد شیمیایی، مواد آلی سمی، فلزات سنگین مانند سرب، جیوه و آرسنیک و مواد شوینده می باشد و این فاضلاب ها نهایتاً پس از تصفیه ناقص به بیرون از شهرها هدایت شده و کشاوران از آن کود شیمیایی و یا کود انسانی استخراج می کنند.
فاضلاب های شهری متأسفانه به صورت قاچاقی در مزارع کشاورزی و باغ ها در اقصی نقاط کشور استفاده می شود. به یاد داشته باشید این آب فاضلابی که امروز مصرف می شود با آب فاضلابی که در گذشته وجود داشت، متفاوت است. فاضلاب گذشته شامل فضولات دستشویی ها، توالت و مواد مدفوعی و ادراری بود. فاضلاب های گذشته بیشتر از موادی مانند کربن، ازت و مواد دیگری که در طبیعت وجود داشت تشکیل شده بود که مجدداً به چرخه طبیعت بازگشت پیدا می کرد.
کربن، ازت، اکسیژن، هیدروژن و سایر مواردی مانند لاشه حیوانات در فاضلاب های شهری وجود داشت که به چرخه طبیعت بازگشت پیدا می کردند. اما متأسفانه امروزه مواد جدیدی مانند: فلزات سنگین، شوینده ها و سایر مواد سمی در فاضلاب های شهری وجود دارد و همین فاضلاب آلوده مورد مصرف کشاورزان و باغداران قرار می گیرد. مواد موجود در فاضلاب های آلوده و سمی به مرازع کشاورزی و صیفی و باغ ها هدایت شده و مردم به صورت سبزی و محصولات کشاورزی و میوه جات همین مواد موجود در فاضلاب های شهری را مورد استفاده قرار می دهند.
این مسئله فاجعه بار است و باید فکری اساسی برای آن کرد. ریزگردها و آنچه در طبیعت پیش از این وجود داشته است و دست بشر به آن نرسیده و انسان ها دخالتی در آن نداشته اند و وارد چرخه طبیعت نشده است، آنچنان نقشی در عارضه یائسگی زودرس ندارند.
افرادی که در محیط طبیعی و طبیعت حضور دارند کمتر به عوارضی مانند یائسگی زودرس مبتلا می شوند. برخی مسمویت ها مانند مسمویت های با سرب، مس و سایر مواد مانند جیوه و آرسنیک می تواند مزید بر علت باشند و عوارضی را در بدن ایجاد کنند.
فلز سنگین مانند سرب می تواند ده ها سال داخل مغز استخوان و قسمت های دیگر بدن انباشته شود و عوارضی را در فرد ایجاد کند، یا مواد شیمیایی مانند آفت کش ها و شوینده ها می توانند فاجعه آمیز باشند.
آلودگی هوا نیز در خصوص بروز عوارض مختلف در شهروندان مناطق آلوده نقش دارد؟
شما بگویید آلودگی هوا در چه چیزی می تواند نقش نداشته باشد؟! فرد افسرده و منزوی و کسی که محیط زندگی اش، محیط کاری اش، تحت آلودگی های مختلف هوا مانند: تابش های خاص، امواج مایکروویو مانند امواج تلفن های همراه، پارازیت ها و موادی که از دستگاه های مختلف مانند کامپیوتر ها ساطع می شوند، می باشد، این آلودگی ها مسلماً می توانند در جای جای مختلف بدن نقش آفرین باشند و شکی به آن نیست.
علایم عارضه یائسگی زودرس چیست؟
بنابراین هر وقت در عالم طب خانمی مشاهده شود که بیش از چهار ماه قائدگی او به تأخیر افتاده است، پزشکان متخصص زنان و زایمان را حساس می کند که بررسی های لازم بعدی را انجام دهند.
این بررسی ها شامل معاینات بالینی، انجام سونوگرافی، انجام آزمایش های خون و آزمایشات خون می باشد و پزشک متخصص تشخیص می دهد که آیا ذخیره تخمدان خانم رو به کاهش است یا نمی باشد.
تشخیص این عارضه چگونه است؟
خوشبختانه امروزه دستگاه ها و امکانات و وسایلی وجود دارد که پزشکان را نسبت به تشخیص یائسگی زودرس یاری می کند. چنانچه این عارضه زود تشخیص داده شود، به ویژه در مورد بارداری، می توان نسبت ذخیره تخمدان، ذخیره تخمک ها و یا ذخیره جنین ها برای روز مبادا اقدام کرد. در این صورت، تذکرات لازم به خانم ها ارائه می شود تا در آینده نسبت به فرزندآوری دچار مشکل نشوند.
پیشگیری و درمان یائسگی زودرس چگونه ممکن است؟
خود عارضه یائسگی زودرس مسائلی را برای فرد ایجاد می کند؛ فرد را می تواند دچار افسردگی، تبیین اعصاب، گر گرفتگی و کاهش خلق و خو کند. هورمون استروژن به عنوان یک هورمون زنانه، هورمونی است که وجود آن منجر به رشد بهتر استخوان ها، بازسازی و بهسازی پوست بدن، پیشگیری از پیری زودرس، پیشگیری از پوک شدن یا شکستگی استخوان، پیشگیری از خشکی محیط واژن برای مسائل زناشویی می شود.
وقتی این هورمون وجود نداشته باشد و یا مقدار آن کاهش پیدا کند، در بیمار، آفت زا خواهد بود. اختلال در تمرکز حواس، کاهش میل جنسی، تاری دید، خشکی چشم، کم کاری تیروئید، پوکی استخوان و سایر عوارض دیگر تبعات مختلف کاهش هورمون استروژن در زنان است.
به عنوان پیشگیری باید اینگونه مطرح کرد که هر میزان انسان ها خود را از محیط یا زمینه صنعتی در داخل شهرها دور کنند، کلیه عوارض جسمی و روحی در شهروندان کاهش پیدا می کند.
منظور این نیست که البته مردم همگی روستانشین شوند، بلکه منظور آن است که انسان ها خود را به محیط طبیعی یا به طبیعت نزدیک کنند.
وقتی مشاهده می شود که ماده غذایی مانند شیر که در گذشته مصرف می شد، اما امروز این ماده غذایی در داخل پاکت یا قوطی مقوایی به مدت 6 ماه الی یک سال ماندگاری دارد، مواد نگهدارنده ای که به این ماده غذایی سالم اضافه می شود یک موضوعی است و از طرف دیگر آیا این ماده غذایی خاصیت اصلی خود را خواهد داشت؟ آیا ویتامین C موجود در داخل شیر و یا در داخل سبزیجاتی که کنسرو شده هستند، خاصیت خود را خواهد داشت؟ مقاومت ویتامین C نسبت به حرارت و گذشت زمان کم است و از بین می رود. نخودفرنگی که به طور طبیعی استفاده می شود با آنچه که در داخل قوطی های کنسرو شده پس از چندین ماه مورد استفاده قرار می گیرد آیا خاصیت یکسانی دارد؟ مسلم است که این طور نیست.
یک مرغ خانگی که در زمان های قدیم از مواد طبیعی که کاملاً در محیط وجود داشت و قابل بازیافت بود استفاده می کرد و یک سال الی دو سال طول مدتی بود که مرغ وزن 2 کیلویی پیدا می کرد، امروزه با مصرف قرص های هورمون، مکمل و مواد دیگر در طول زمان چند ماه به دو کیلو و سه کیلو می رسند.
پیش از این، صیفی و میوه هایی مانند خیار و سیب درختی بعد از چند ماه وزن مناسبی پیدا می کرد، اما امروزه بعد از چند روز و به صورت روزشمار به وزن و رشد آنها اضافه می شود؛ آیا دیگر این محصولات می تواند تأثیر یکسانی با خیار یا سیبی که به صورت طبیعی عمل می آید داشته باشد؟ مسلم است که این طور نیست.
در اکثر کشورهای جهان، بر میوه ها دو نوع قیمت گذاری انجام می شود. میوه های ارگانیک و میوه های غیرارگانیکی که در دسترس مردم قرار دارد.
میوه های ارگانیک، میوه هایی هستند که کاملاً در محیط طبیعی گذشته رشد می کنند و اندازه آنهاکوچک تر است و عوارض آنها کمتر است یا اصلاً عارضه ای ندارند و مسلماً طبیعی است که قیمت آنها نیز گران تر است. اما آیا می توان نیازهای تعداد انبوه جمعیت جهان را با غذای طبیعی و ارگانیک تأمین کرد. برخی افراد، خانواده ها و جوامع مجبور هستند که از مواد غذایی مانند محصولات کشاورزی و میوه های غیرارگانیک استفاده کنند.
ارگانیک یعنی میوه ها و غذاها و موادی که در طبیعت بدون دخالت های جنبی و به وسیله رشد طبیعی خود یافت می شوند، اما غیر ارگانیک ها مسلم است که اینطور نیست و عوارضی را در جامعه به بار خواهند آورد.
هرچه انسان ها خود را به طبیعت نزدیک تر کنند، بالطبع عوارض و تبعات و مسایل مختلف آن کمتر خواهد بود و یکی از عوارض شهرهای امروزین مسئله یائسگی زودرس است که می تواند کاهش پیدا کند.
درمان زنانی که به عارضه یائسگی زودرس دچار می شوند، چگونه انجام می شود؟
درمان ها عمدتاً درمان های علامتی(سمپتوماتیک) است. مثلاً بیماری که به طور مداوم دچار گر گرفتگی بدن است، دچار عذاب می باشد. باید افرادی را که به شدت دچار گر کشیدن هستند با تزریق هورمون ها آنها را تسکین داد. اما در جایگزین کردن ها هورمون ها باید دقت کرد. هورمون های جنسی ساخته شده وجود دارد ولی باید در جایگزین کردن هورمون ها مراقب بود که اگر قرار است هورمونی برای بیمار تجویز شود، بیماری ها و عارضه های بعدی مانند سرطان پستان، ضایعات و مشکلات قلبی، سکته های مغزی و افزایش فشار خون محتمل است و باید از بیمار مواظبت کرد.
هورمون های جایگزینی که برای بیماران تجویز می شود ممکن است تبعاتی برای آنان درپی داشته باشد.
اگر قرار بر این شد که هورمونی برای بیمار تجویز شود و به ویژه در مورد سرطان پستان به عنوان یکی از سرطان های شایع در زنان باید توجه شود که درمان گر گرفتگی با هورمون ها ممکن است عوارضی برای بیماران سرطانی(سرطان پستان) ایجاد کند.
در عین حال پزشکان باید کلسیم بیماران را تأمین کنند. بیمارانی که دچار یائسگی زودرس می شوند کمبود کلسیم پیدا می کنند. رژیم های کم چرب و بیشتر رژیم های لبنی و گیاهی برای آنها تجویز می شود تا وزن بیماران اصلاح شود. در سنینی که خانم دچار یائسگی زودرس شده است، اگر افزایش وزن ایجاد شود، عوارض بیمار تشدید می شود.
پوکی استخوان از عوارض حتمی یائسگی زودرس است و اگر با این وجود، وزن افزایش پیدا کند، عوارضی مانند: فشار خون، بیماری دیابت و عوارض قلبی و عروقی به وجود می آید.
بنابراین وزن بیماران باید از طریق رژیم غذای مناسب، ورزش منظم، پیاده روی مداوم، کوه پیمایی، رقصیدن و ورزش های متعدد دیگر مانند ورزش های سیکلیک اصلاح شود.
ورزش های سیکلیک ورزش هایی هستند که در هر هفته به صورت چندبار تکرار می شوند و ممتد هستند.
بیمارانی که مجبور به بارداری هستند و تمایل به فرزندآوری دارند چاره ای جز اینکه از تخمک های اهدایی یا فریز شده استفاده کنند، ندارند.
در عارضه یائسگی زودرس، کلسیم و ویتامین D بدن بیماران کاهش پیدا می کند و این مسئله بیماران را به سوی پوکی استخوان هدایت می کند. ورزش، مسافرت و فعالیت های بدنی منظم از ضرورت هایی است که باید بیماران آنها را انجام دهند.
بیماران حتماً باید از روانشناسی خانوادگی استفاده کنند و تیم ها یا گروه هایی باید در دسترس خانواده های بیماران باشند تا بیماران را مورد ارزیابی قرار دهند.
مجامع یا میتینگ هایی باید برگزار شود تا خانم هایی که دچار یائسگی زودرس می شوند در کنار هم بوده با هم صحبت کنند و مراوده داشته باشند و به اصطلاح در جمع یا جامعه قرار گیرند تا دچار حالت های افسردگی نشوند. و به طور کل باید بیماران را یاری کرد.
جناب آقای دکتر کلانتری؛ به عنوان پرسش پایانی، بفرمایید آیا یائسگی را می توان به پایان عشق تعبیر کرد؟!
هر چیزی یک نیمه عمری دارد. قدیم ها تا 50 سال پیش به دلیل بیماری های عفونی، سرطان ها و ضایعات دیگر بحث بر سر این بود که نیمه عمر افراد حدود 40 سال است. از بچه های کوچکی که فوت می کردند تا افرادی که در سنین بالاتر به دلایل مختلف فوت می کردند، چیزی وجود داشت به نام نیمه عمر که مثلاً حدود 50-45 سال بود و اکنون در کشورهای پیشرفته و صنعتی مانند ژاپن و… مشاهده می شود افرادی که سن بالای 87 سال هم داشته باشند بسیار افزایش پیدا کرده اند. در اروپا و آمریکا و کانادا دلواپس آن هستند که انسان ها بیشتر عمر می کنند و مطرح کرده اند که کشورها در حال پیری هستند.
در کشور ایران نیز قبلاً نیمه عمر افراد 50-45 بود، اما امروز نیمه عمر افراد 60 سال است و افزایش یافته است. بحث این است که آیا عشق و محبت نیز نیمه عمری دارد؟ قدیم ها نیمه عمر انسان ها 45-40 سال بود و امروز وقتی افراد به 80-70 می رسند، پس نیمه عمر عشق چگونه است؟
معتقد هستم اگر نیمه عمر انسان افزایش یافته است، اما نیمه عمر عشق کاهش یافته است.
شعری داشته ام در مورد نیمه عمر عشق.
پیرزنی را فکر کنید که همسر او طی سال های گذشته فوت کرده است و هر زمانی این پیرزن در کنار بستگان و فرزندان و نوه های خود می نشیند همیشه صحبت از خاطرات خود با همسر سابق خود می کند و می گوید هر زمان من فوت کردم کنار شوهرم مرا خاک کنید.
افراد، امروز زنده هستند و در کنار هم هستند اما همدیگر را مایل نیستند و یا اصلاً نمی خواهند ببینند. زن و شوهر و فرزندان و حتی سایر افراد چنین حسی را دارند. من این مسئله را در قالب سه بیت شعر مطرح کرده ام.
وقتی که جواز دفنش امضا کردند
وز مردن او دو دیده دریا کردند
طبق وصیتش که دایم می گفت
در خاک سیه عنیس بابا کردند
در مجری کهنه اش به خط بابا
یک نامه عاشقانه پیدا کردند
این یادگار دوستی یک زن مسنی است که سال ها است که شوهرش فوت کرده است و نامه ای عاشقانه که در دوران جوانی خود با شوهرش رد و بدل کرده بود را پیدا می کنند.
این نامه عاشقانه را کنار دست خودش و در مجری کهنه خود به عنوان یادبود همسر قدیم خود حفظ کرده و آن را نگاه داشته و امروز چقدر باعث تأسف است که الآن انسان ها می بینند که در زمان های قدیم نیمه عمر عشق تا پس از مرگ نیز وجود داشت و امروز چقدر نیمه عمر عشق ها آنچنان کم شده که کنار هم هستند و یکی از زن و شوهر هم فوت نکرده است اما چرا همدیگر را نمی بینند؟ حس نمی کنند و از وجود همدیگر هم لذت نمی برند؟
یکی از دلایل مهم آن، ورود فرهنگ وارداتی است. از طرفی پدران، مادران و بزرگترها دیگر جایگاهی در حضور فرزندان خود ندارند. جامعه به سرعت رشد کرده است، پرش اندیشه ها اتفاق افتاده است. فرزندان فکر می کنند که تند شده اند و به صورت کامپیوتری و اینترنتی رشد می کنند و حس می کنند پدران و مادران آنها پا به پای آنها رشد نکرده اند. فکر می کنند پدر و مادرها باید با سرعت نور به آینده حرکت کنند و در نتیجه حرف، آرمان و انتظار و عقاید و افکار پدر و مادر را قبول نداشته و در نتیجه سنت شکنی های فرزندان نیز همین مدل شده است و باید این مسائل را ارزیابی کرد چون این پدیده ها در بهتر شیرازه شدن کانون خانواده ها که امروز شیرازه کانون خانواده ها در حال گسسته شدن است، بسیار نقش آفرین هستند.
منبع:
http://www.bartarinha.ir/fa/news/300174/افزایش-یائسگی-زودرس-در-زنان-ایرانی
امیدواریم از این مطلب بهره کافی را برده باشید ، بزودی با شما همراه خواهیم بود در یک مطلب تازه تر از دنیای زنان
مجله اینترنتی گلثمین آرزوی بهترینها را برای شما دارد.