رنگ طلسم مانند ایرانیان، فیروزه ای آبی روشن است که بهترین نمونه اش را به روی خرمهره هایی که به چارپایان گران قیمت و نیز به کودکان برای دفع چشم بد می آویزند می توان دید.
این آثار در مقابر ایرانی از هزاره نخست تا دوره ساسانی دیده می شود و پیکره ها و نظر قربانیهای کنده کاری شده ای نیز در روزگاران هخامنشی و اشکانی رواج داشته است. هر مهره ای چون شکافته شود، حاوی بلور دانه دانه سفید رنگی است که به جای گل رس از خمیره سنگ ساخته شده ولی سخت تر و خشن تر است. رازی را که همه سازندگان این مهره ها سعی در حفظ آن دارند این است که چگونه لعاب آبی رنگ یکدستی را به روی مهره، می توان ایجاد کرد بی آنکه هر مهره را روی سوزنی سوار نمود یا مهره ها را به یکدیگر چسباند یا اثری از شن یا خاکستر روی آنها به جا گذاشت.
بدنه مهره از گرد ریگ رودخانه ساخته می شود که نوع مرغوبی از کوارتز با محتوای کلرید است.
در قدیم خرمهره را به گردن خر و برخی از حیوانات دیگر می آویختند و به همین دلیل به”خرمهره” معروف شد. تغییر شکل دادن و افزودن فلز زرد در کنار دو سوراخ اطراف آن سبب شد که به شکل گردن آویز درآید و آمریکاییها از آن استفاده کنند. خرمهره به شکل صلیب و ماه و ستاره و قلب هم ساخته شده اما نوع دایره ای شکل و گرد و آن خرمهره نامیده می شود. نام دیگر خرمهره”کوسوجی” است که برای دفع چشم زخم آن را به کلاه بچه می دوختند.
بنا بر شواهد تاریخی سابقه تولید خرمهره های رنگین به مصر باستان بازمی گردد و این مهره ها از ارزش تزئینی و مذهبی خاصی برخوردار بوده است. این مهره های رنگین به خمیر مصری معروف می باشند
سابقه قالی بافی در قم به قبل از جنگ جهانی دوم می رسد. توجه بازارهای جهانی به قالی ایران سبب شد تا قم مرکز مهمی جهت عرضه تولیدات قالی در روستاها و توابع آن در شهرستان قم باشد.
محصولات تولید شده با گره فارسی درابتدا با پشمی نه چندان ظریف راهی بازار می شدند، در برخی از این تولیدات بخشهایی از قالیچه تولید شده با استفاده از ابریشم دارای درخشندگی بیشتری می شود. این نوع قالیچه ها تحت عنوان گل ابریشم بزودی بازار انواع دیگر را تحت الشعاع خود قرار داد. لکن برخی از بافندگان پا را از این نیز فراتر نهادند و به بافت قالیچه هایی تمام ابریشم همت گماشتند.
قالیچه های تمام ابریشم و یا قالیچه های کرک و ابریشم به لحاظ قداست، مناسب زیر پا نبودند و تنها بر دیوار آویخته می شدند. لذا مناسب ترین طرح برای اینگونه قالیچه ها طرحهای سجاده و یا محراب بود. لیکن این روند الزامی بود و رفته رفته نقشها و طرحهای دیگر نیز بدون آنکه در قالبی سجاده ای باشند بدین امر اختصاص یافت.
طرحهای قالی قم همانند رنگهای مورد استفاده از تنوع و گستردگی خاصی برخوردارند. نقش بته همانقدر که در روستاهای ترک زبان همدان با حالت خاص منطقه مورد استفاده است در روستاهای فارس زبان قم نیز در زمینه های کرم در اندازه های دوزرع تا هفت متر یافت می شود.
طرحهای اسلیمی و ختایی، لچک ترنج دار و نیز طرحهای درختی همانند قالیچه های اصفهان از جمله طرحهای مورد نظری است که بیشترین تولیدات را به خود اختصاص می دهند.
نقشهای کومه ای (درختی، حیوانی، بوته ای) و شاه عباسی، گل فرنگ به لحاظ امکاناتی که طراح دررنگ آمیزی آنها دارد از زیبایی چشمگیری نسبت به رنگهای بدیع بهره مندند. طرح قالیهای شکارگاهی نیز گر چه از اصفهان نشأت گرفته لیکن نمونه های فراوانی از این طرح را در قالیچه های ابریشم بافت قم می توان مشاهده کرد و بالاخره با توجه به تنوع نقوش و مهارتی که در بافنده هنرمند قم سراغ داریم تعجبی نخواهد داشت اگر شاهد تولید طرحهایی هندسی و نیمه هندسی در بافتهای این منطقه باشیم، لذا بافت طرحهای هندسی همانند قالیهای قفقاز و نقشهای هراتی موسوم به ماهی درهم که در مدالیونی چند ضلعی متن قالی قم را بخود اختصاص می دهند گهگاه تعجب بیننده را که همواره به اصالت طرحهای هر منطقه می اندیشیده است برمی انگیزند.
آقایان حاج داوود کلهر، علی اولیایی، عباسی ملک و واقفی از جمله طراحان قم هستند که در طراحی قالیهای گومه ای و نقش شاه عباس تبحر دارند. رنگها نیز نقش عمده ای در ابراز وجود بافته های قم در بازارهای جهانی داشته اند
در این صنعت که سابقه چندانی ندارد و طی سالهای اخیر در پاره یی از بخشهای استان های قم و گیلان رواج یافته، به کمک ترکه های باریکی که “مروار” نام دارد و کشت آن در اطراف تهران رایج است، مصنوعاتی مانند سبد، جامیوه یی، مبل، میز، کلاهک آباژور، حباب چراغ، جای نان و غیره تولید می شود که از نظر شکل و ظاهر بسیار شبیه به محصولات بامبو است.
در مروار بافی علاوه بر ترکه های مروار از مواد دیگری مانند تخته سه لایی، انواع میخ، روغن جلا، مفتولهای سیمی نیز استفاده می شود و ابزار آلات تولید مروار عبارت است از: اره، رنده، چکش، انبر دستی، گاز انبر، قیچی باغبانی و …
رنگ کردن الیاف صنعت تکامل یافته ای است که صدها سال است در ایران رواج دارد حتی امروزه که کارخانه های بافندگی و نساجی منحصراً مواد رنگی مصنوعی به کارمی برند بازهم صنعت رنگرزی با مواد رنگی حیوانی و نباتی برقرار است.
هنگامی که در پایان سده گذشته و آغاز سده بیستم رنگهای مصنوعی آنیلی برای نخستین بار در قالیهای ایرانی به کار برده شد. این قالیها بسیاری از ویژگیهای اصلی خود را از دست دادند. اول به این علت که دامنه رنگها نامتناسب بود و دیگر آنکه که قالیباف ساده دل روستایی یا چوپان نمی توانست دستور العمل پیچیده این رنگها را به خوبی به کار برد
چاقو سازی و ساخت انواع کارد، مقراض، قند شکن و گز لیک از صنایعی است که در بعضی از شهرهای ایران رواج داشته است.
قدیمی ترین اشیای ملیله کاری ایرانی به روایت اکثر محققان تعلق به سالهای 550 تا 330 پیش از میلاد دارد. چه آنکه طی سالهای یاد شده به دلیل رواج استعمال ظروف گران قیمت از سوی طبقات ثروتمند، صنعتگران به اشیاء مصرفی حالتی تزئینی نیز می دهند و با آنکه بر اثر تاراج اسکندر و سپاهیان او، از ظروف و اشیاء فلزی گران قیمت این دوره که غنائم کم وزن و پر بها بودند اثر چندانی باقی نمانده ولی آنچه طی یکی دو قرن اخیر در اثر کاوشهای باستان شناسی یا به طور تصادفی از زیر خاک بیرون آمده نظیر گنجینه جیحون، همدان و شوش استادی و مهارت صنعتگران مؤید وجود ملیله کاری در ایران پیش از تاریخ است.
نقوش رایج در ملیله سازی همانند سایر پرنقوش صنایع دستی اکثراً ذهنی و ملهم از طرحهای قدیمی و سنتی است. نقشهای معروف ملیله عبارتند از: ماشین مله سی(ماشین ملیله)که معمولاً پس از دیواره چیده می شود و مشخص تر از بقیه است و به صورت حاشیه کار می شود.
برگ فرنگ که به گفته یکی از اساتید این فن در زنجان در زمان قاجار اواخر دوره فتحعلیشاه قاجار شخصی به نام حاج اسدالله طراح برگ فرنگ را در ملیله ابداع کرده است و سپس سبک چینی را تغییر داده و سبک خاصی را شروع می نماید، ریزجقه، غنچه، سر، چهار چشمه را می توان نام برد که هر یک دارای ویژگی خاصی است.
منبع : صنایع دستی و هنرهای سنتی ایران