با مجله اینترنتی گلثمین در یک مطلب تازه از تلویزیون همراه باشید :
چند سالی است که در کنداکتور ماه مبارک رمضان نام برنامه «ماه عسل» وجود دارد. برنامهای که دقیقههای قبل از افطار را به خود اختصاص میدهد و فضای معنوی و گاه غمگین دارد. برنامهای که وسعت بینندگانش با برنامه شاد و پرانرژی خندوانه که تقریبا با چند ساعت تفاوت با هم از شبکه نسیم پخش میشود، مقایسه میشود. در این شماره با دکتر مصطفی اقلیما، جامعهشناس و متخصص آسیبهای اجتماعی گفتوگو کردیم تا گزارش مفصلی درباره آسیبشناسی این برنامهها داشته باشیم.
«خندوانه» یا «ماه عسل»، مسئله این است
«ماه عسل» به قول مجری برنامه، برنامهای است برای مردمی که رسانهای برای صحبت کردن ندارند. این برنامه مهمانانی دارد که زندگیهای عجیبوغریب و در اکثر مواقع معنوی خاصی دارند. مهمانانی که بسیاری از آنها درد کشیده هستند و توانستهاند سربلند باشند. «ماه عسل» در این سالها حاشیههای زیادی داشته است. برخی مردم از فضای غمگین، اشکآور و بیان سرگذشت دردناک مهمانان برنامه انتقاد میکنند و برنامهای مثل «خندوانه» که از شبکه نسیم پخش میشود را میپسندند.
تا آنجا که این روزها همان برخی از مردم، نام برنامه «ماه عسل» را در تضاد با «خندوانه» با عنوان «گریهوانه!» بیان میکنند. عدهای دیگر معتقدند که برنامه شادیآفرینی مثل «خندوانه» مناسب فضای روحانی و معنوی ماه مبارک رمضان نیست و لازم است با تماشای «ماه عسل» اندکی بیش از روزهای دیگر سال، به خود بیاییم و با درد دیگران شریک شویم. در حقیقت این روزها در اکثر جوامع رسانهای صحبت از مقایسه این دو برنامه است و نظرات مختلفی وجود دارد. در این میان، مجله «سیب سبز» نظر دکتر مصطفی اقلیما را در این باره جویا شده است.
رمضان، برنامه شاد میطلبد
ماه رمضان همه مسلمانان از سحر تا افطار روزهدار هستند، زبانشان به سخن بد باز نمیشود، چشمشان به بدیها نگاه نمیکند و کارهای خیر انجام میدهند، یعنی ماهی است که بندگان سعی میکنند بهتر از تمام سال باشند و برای بهتر بودن تمرین کنند. این موضوع شادیآفرین است. انسان وقتی کار خوبی انجام میدهد یا اتفاق خوبی میافتد شاد میشود، جشن میگیرد و… در تمام کشورهای عربی که مسلمان هستند زمان افطار جشن میگیرند و خوشحال هستند، روز بعد دوباره روزه میگیرند و عبادت میکنند و این دو را کنار هم دارند. در حقیقت به این دلیل جشن میگیرند که خوشحال هستند که سر سفره پروردگار خود حاضر هستند و توانستهاند یک روز تمام بنده خوب خدا باشند. در حقیقت ماه رمضان (البته جز چند روز ایام وفات حضرت علی (ع)) ماهی توام با شادی و عبادت است.
مردم کشورهای دیگر در ماه رمضان برنامههای شاد دارند و همه مردم در بیرون از خانه و به تفریح میپردازند، یعنی همه چیز در جای خود است. هیچ جا برای شادی در ماه رمضان ایرادی نگرفتهاند که مثلا نباید در ماه رمضان شاد بود یا حتما باید عزاداری کرد. دین اسلام رنگ مشکی برای لباس را مکروه میداند اما ما برای نشان دادن عقاید خود نسبت به برخی مسائل یک و دو ماهی مشکی میپوشیم. میتوان معتقد بود و رنگ شاد هم پوشید. اسلام توصیه میکند که لباسهای زیبا و تمیز بپوشید تا وقتی دیگران شما را میبینند شاد شوند. همه اینها نشان میدهد که شادی هیچ مغایرتی با دینداری و روزهداری ندارد، بلکه به شاد بودن سفارش هم شده است.
«خندوانه» و «ماه عسل» مغایرتی باهم ندارند
به نظر من این دو برنامه یعنی «خندوانه» و «ماه عسل» هیچکدام مغایرتی با هم ندارند و میتوانیم هر دو را در لیست برنامههای ماه مبارک رمضان داشته باشیم. چه کسی گفته که حتما یکی از این دو باید باشد؟ مردم باید همانطور که آسیبها و مشکلات موجود در جامعه را میبینند در عین حال شاد هم باشند. حتی نشان دادن آسیبها هم لزوما نباید غمانگیز و اشکآور باشد. هیچکدام از این برنامهها با فرهنگ و دین کشور ما مغایرت ندارد و میتوانند درراستای هم پیش بروند. اینها دو برنامه جالب هستند که از اساس موضوعات متفاوتی دارند؛ اما ممکن است به غلط تصور کنند که این دو به لحاظ مخاطب رقیب هم هستند و نباید با هم پخش شوند.
به نظرم اتفاقا با پخش هر دوی اینها در ساعات مختلف روزهای ماه رمضان، میتوان مخاطبان را راضی نگه داشت. مشکل ما این است که فکر میکنیم وقتی برنامهای پرمخاطب است نباید رقیب دیگری داشته باشد تا مخاطبان زیادی پای آن بنشینند. حتی اگر این دو برنامه رقیب هم باشند باز هم میتوانند در کنار هم وجود داشته باشند و انتخاب را به مخاطب بسپاریم. مخاطب شعور بالایی دارد و میتواند تشخیص دهد که کدام برنامه را میپسندد و برای حس و حالش در ماه رمضان مناسبتر است.
برنامهای مثل ماه عسل جریانساز است
ما مردمی هستیم که از جوان و پیر و کودک و خردسال، موسیقی غمگین را بیشتر میپسندیم و شنیدن آهنگ غمگین به ما احساس خوب میدهد. یا فیلم غمگین باعث همذات پنداری ما میشود و خود را جای شخصیت اصلی یک داستان غمانگیز و سراسر مشکل میبینیم، بعد میگوییم چرا مردم شادی نیستیم؟ وقتی آهنگ شاد گوش کنیم شادی را حس میکنیم. وقتی حرفهای شادیآور بشنویم روحیهمان شاد میشود، اما این قضیه به گفتن از مشکلات ربطی ندارد. میتوان مشکلات را گفت، به آدمهای درگیر نگاه کرد و پای صحبتهایشان نشست، میتوان به دیگران کمک کرد اما در عین حال شاد بود. اتفاقا برای انجام کارهای خیر باید شاد بود، زیرا داریم کار خداپسندانه و خوبی انجام میدهیم.
وقتی در یک فیلم یا برنامه، مشکلات مردم گفته شود احساس کمک به همنوع در ما برانگیخته میشود. خب برخی میگویند نباید از دردها گفت چون مردم ناراحت میشوند. برنامههای تلویزیون باید مطابق خواست مردم باشد. نمیتوان رای صادر کرد که فلا ن برنامه نباشد و فلان برنامه باشد. مخاطب باید تصمیم بگیرد که کدام را ببیند و کدام را نه. اختیار با مخاطب است که در ماه رمضان شاد باشد یا نه. گروه خاصی هستند که با دیدن برنامهای مثل «ماه عسل» احساساتشان برانگیخته میشود، ممکن است در کارهای خیر شرکت کنند و… گروه دیگری هستند که اصلا علاقهای به چنین برنامهای ندارند. نمیتوان گفت این برنامه از اساس نباشد که عدهای از مردم آن را نبینند. با یک دکمه میتوانید کانال را عوض کنید و برنامه شاد و موردعلاقه خود را ببینید.
برنامههای خوب، مخاطب میلیونی دارند به هر حال سلایق مختلفی وجود دارد که صداوسیما باید بتواند همه انواع سلایق را تامین کند. مسلما وقتی هر نوع سلیقهای در برنامههای صداوسیما و تلویزیون ملی برای تمام افراد تامین شود، نیازی به تماشای برنامههای ماهوارهای وجود نخواهد داشت. همانطور که این موضوع را به وضوح دیدهایم که مثلا وقتی برنامه «خندوانه» یا «ماه عسل» یا «دورهمی» و دیگر برنامههای جذاب تلویزیون شروع میشود، مردم پای تلویزیون مینشینند و تماشا میکنند، بنابراین اگر مردم ماهواره را ترجیح میدهند بهدلیل ضعف در برنامههاست وگرنه که برنامه خوب میتواند مخاطب میلیونی داشته باشد.
گفتن از مشکلات لزوما به معنای غم نیست
همه ما مشکل داریم؛ در جامعه، خانواده، محل کار، مدرسه و… همه جا مشکل داریم. کودکان کار میبینیم، زنان بیسرپرست میبینیم و… همه ما باید برای حل مشکلات کمک کنیم و به فکر همدیگر باشیم. در این موضوع شکی نیست و در تمام طول سال باید همینطور باشد، اما برای ما که درگیر زندگی خود و مشکلاتمان هستیم چه فرصتی بهتر از ماه مبارک رمضان برای کمک کردن است؟ اما انسان برای تمام این کارها نیاز به انرژی دارد. نیاز دارد که مثل غذاخوردن انرژی روانی کسب کند تا بتواند در این کارهای خیر شرکت کند و حتی اگر کار خیر انجام نمیدهد، درد دیگران را هم ببیند.
خب این انرژی روانی از کجا باید تامین شود؟ پس از یک روز سخت کاری و روزهداری، باید یک برنامه شاد تحویل مردم داد تا مغز و بدن و روان استراحت کنند تا بتوانند روز بعد هم دوباره روزهدار باشند و به کار و زندگی خود بپردازند. حالا عدهای از مردم با دیدن برنامه پرهیجانی مثل «خندوانه» انرژی روانی کسب میکنند و عدهای دیگر با دیدن «ماه عسل» به آرامش و فضای معنوی میرسند. اصل قضیه کسب آرامش است که ممکن است در هر انسانی به شکل متفاوتی به وجود آید. این موضوع به ذات و شخصیت هر فرد بستگی دارد و نمیتوان گفت کدام خوب است و کدام بد و باید به تفاوتهای فردی تا آنجا که قوانین و مذهب را خدشهدار نکند، احترام بگذاریم. نمیتوان یک برنامه را از نگاه مردم حذف کرد زیرا من میگویم این برنامه شاد نیست، این نظر من است و شاید نظر دیگران متفاوت باشد. زیبایی، شاد بودن، آرامش داشتن و… یک موضوع نسبی است و نمیتوان مطلق درباره آن نظر داد.
دنیای متفاوت احسان و رامبد
ما رقیب هم نیستیم
احسان علیخانی و رامبد جوان به واسطه کارهای خلاقانهای که ساختهاند در صدر انتخابهای مردم قرار میگیرند و مردم بارها خواستار دیدن آنها از قاب تلویزیون بودهاند. همین موضوع باعث شده که هر دوی این هنرمندان سریهای دیگر برنامه های خود را هم تولید کنند. این تولید دوباره به معنای تکرار نبوده و هربار ایده جدیدی از این دو شاهد بودهایم. امسال هم به خواست مخاطبان، «ماه عسل» در ماه رمضان و «خندوانه» در طول فصل گرم سال مهمان خانههای شماست. بررسی عملکرد این دو نفر به واسطه محبوبیتشان خالی از لطف نیست.
مهمانانی از جنس ما
مهمانانی که در برنامه «ماه عسل» دعوت میشوند لزوما هنرمند، معروف، نابغه یا دانشمند نیستند. این مهمانان، قهرمانانی نیستند که همه مردم آنها را بشناسند و تمایل داشته باشند از داستان زندگیشان خبر داشته باشند. مهمانان «ماه عسل» قهرمانان زندگی خود و گمنام هستند؛ در حقیقت کسانی که زندگی، شغل یا داستان عجیبوغریب دارند و به این واسطه برای مردم جالب هستند. این افراد ممکن است کنار ما زندگی کرده باشند اما تا به حال توجهی به آنها نداشتهایم. همین قضیه باعث جذابیت بیشتر «ماه عسل» میشود زیرا مخاطب همانقدر که دوست دارد از اسرار زندگی افراد موفق باخبر باشد، از شنیدن داستان زندگی افراد شبیه خود هم لذت میبرد.
گزیده کار اما پرتوان
احسان علیخانی یک مجری کمکار است که در ایام خاصی از سال او را در قاب تلویزیون میبینیم. او مثل بسیاری از مجریان دیگر در برنامههای مختلف تلویزیونی و مناسبتی حاضر نمیشود و بیشتر وقتش به «ماه عسل» میپردازد. بهعلاوه برنامه ویژه تحویل سال هم یکی دیگر از برنامههایی است که به او پیشنهاد میشود و ممکن است آن را بپذیرد. پیشنهاد برنامه زنده چندساعتی تحویل سال نو که جزء پرمخاطبترین برنامههای سیماست، بهدلیل تسلط و توانایی فوقالعاده او در اجراست که در کنار «ماه عسل» به آن میپردازد.
دیدن و شنیدن، نه حاشیهپردازی
«ماه عسل» بر دیدن و شنیدن تمرکز دارد، دیدن و شنیدن دردها، آسیبها و مشکلاتی که مردم با آن دست و پنجه نرم کردهاند. این برنامه مهمانمحور و روایتگونه، مختص صحبتهای مردمی است که در برابر دوربین مینشینند و کمتر به حاشیهسازیها و ایجاد جذابیتهایی میپردازد که معمولا در برنامههای اینچنینی شاهد هستیم. جذابیتها و بازیهای اجرا در این برنامه شکل دیگری دارد و بیشتر داستانگونه است. به این معنا که بیشتر از ایجاد جذابیتهایی استفاده میکند که در داستانپردازیها میبینیم.
هدایت آگاهانه روند برنامه
احسان علیخانی از آن دست مجریانی است که بهواسطه سالها تجربه، هوش بالا، تسلط بر برنامه و دانستن اهداف، میتواند به بهترین وجه ممکن و با کمترین میزان خطا اجرای یک برنامه زنده پرمخاطب را پیش ببرد. او دقیقا میداند از کجا باید آغاز کند، کجا از ادامه بحث جلوگیری کند، کجا مهمان را به صحبت کردن تشویق کند و کجا نقطه پایان برنامه را بگذارد. او به موضوعی که قرار است درباره آن صحبت شود آگاهی دارد و با تحقیق و مطالعه روی صندلی اجرا مینشیند. البته شاید برخی افراد اشکهای او را که گاهی حین اجرای زنده جاری میشود چندان حرفهای ندانند.
تو هم میتوانی مهمان «ماه عسل» باشی
تیم «ماه عسل» در طول یک سال (از این رمضان تا رمضان بعدی) همراه با برنامهریزی و البته معرفی از طرف افراد مختلف، با دقت و وسواس زیاد مهمانان خود را انتخاب میکند. ممکن است مهمان برنامه کسی باشد که در دورترین نقطه یک شهر دورافتاده زندگی کند و کسی او را به «ماه عسل» معرفی کرده باشند. یکی از جذابیتهای این برنامه این است که خود شخص هم میتواند بهواسطه داستان زندگی خود، درخواست حضور در برنامه داشته باشد. این مهمانان در طول یک سال هماهنگ میشوند، روند ساخت برنامه سریع و آنی نیست و همه چیز بعد از تحقیقات و بررسیهای زیاد انجام میشود.
هوشمندی در زمان پخش
برنامه «خندوانه» که بر محور خنداندن مردم میچرخد، با هوشمندی زیاد، در زمانی آنتن شبکه نسیم را به دست گرفت که واقعا نیاز به آن احساس میشد. درست زمانی که احساس میشد جو غالب جامعه چندان شاد و پرانرژی نیست، مدتها بود که یک برنامه شاد که واقعا و بدون بهانه مردم را بخنداند در سیما دیده نمیشد. مردم و جامعه که نیاز زیادی به خندیدن و شاد بودن در خود احساس میکردند بهزودی جذب این برنامه شدند و شبهای خود را با خنده و شادی بیبهانه پر کردند. همین استقبال مردم باعث شد که او سریهای بعدی «خندوانه» را هم بسازد.
جسارت و جرات یک مجری کارآزموده
رامبد جوان سالها در نقشهای مختلف بازی کرده و کارگردانی را در کارنامه دارد، اما تجربه او در مجریگری به سنگینی فعالیتهای او در سینما و تئاتر نیست. با این حال او بهخوبی توانست با جرات و جسارت به عنوان یک مجری کارآزموده و توانا ظاهر شود. رامبد ریاکاری و تصنعی بودن در خنداندن مردم را نمیپسندد و با مردم، با زبان مردم سخن میگوید. دغدغه رامبد شاد کردن مردم است و برای این کار از هیچ چیز نمیترسد تا آنجا که با انرژی فراوان بالا و پایین میپرد، شیطنت میکند، قهقهه میزند و آنجا که لازم باشد کنار مردم مینشیند و گوش میکند.
همه چیز در کنار هم
وقتی کار، هنر و تجربه بازیگری درکنار یک ایدهپردازی، ذهن خلاق و البته تم کمیک شخصیتی قرار بگیرد برنامهای مثل «خندوانه» میدرخشد. رامبد جوان مدتها بعد از ایدهپردازی و پروراندن ایده خود توانست به فکر خود جامه عمل بپوشاند. رامبد جوان در درجه اول یک هنرمند است، یک بازیگر و یک ایدهپرداز خوب. او به واسطه هنر بازیگری خود توانست برنامهای بسازد که مردم قسمت عمدهای از آن را تشکیل میدهند و با حضور زنده مردم شکل میگیرد. خلق شخصیتهای مختلفی مثل جنابخان و دیگر کاراکترهای جذاب برنامه میتواند مکمل همه ایدههای دیگر باشد.
شخصیت کاریزماتیک رامبد
«خندوانه» به هماهنگیهای زیادی بین مردم، عوامل برنامه، مهمانان و مجری نیاز داشت که شاید بهتر از هرکس دیگری، رامبد جوان بود که میتوانست از عهده مدیریت آن برآید. او با شخصیت کاریزماتیک خود که بهواسطه سالها درخشیدن کسب کرده، میتواند همه چیز را آنطور که میخواهد پیش ببرد. با آنکه برنامهاش ازجمله برنامههای ضبط شده است اما با این حال سختیهای خاص خود را دارد که جوان توانسته از پس آن برآید.
مهر و امضای رامبد جوان
او که دغدغه خنداندن مردم را دارد، از هیچ ایده و خلاقیتی فروگذار نمیکند. از دعوت بازیگران طنز و اجرای استندآپ کمدی گرفته، تا در آخرین سری این برنامه که مسابقه و بازی بین دو گروه مهمانان است. رامبد جوان سعی میکند همزمان با اینکه یک روند ثابت و از پیش تعیین شده را برای برنامه پیگیری میکند، تنوع و ایدههای جدید را هم چاشنی کار کند. گاهی او را به تقلید از برخی برنامههای آنطرف آبها متهم کردهاند، اما همه میدانیم که ایدههای رامبد جوان تقلیدی نبوده و مهر و امضای او پای کار است.
منبع:
http://www.bartarinha.ir/fa/news/339667/خندوانه-یا-ماه-عسل
امیدواریم از این مطلب بهره کافی را برده باشید ، بزودی با شما همراه خواهیم بود در یک مطلب تازه تر از دنیای تلویزیون
مجله اینترنتی گلثمین آرزوی بهترینها را برای شما دارد.