با مجله اینترنتی برگک در یک مطلب تازه از سینما همراه باشید :
« تارزان » یکی از عناوین محبوبی بوده که از زمان پیدایش سینما تا به امروز بیش از 200 عنوان اثر از آن ساخته شده که یا مستقیما در مورد شخص تارزان بوده یا اقتباس آزاد و… از این داستان بوده است. معروف ترین « تارزان » اکران شده در سینما تا به امروز، انیمیشن محبوب کمپانی دیزنی با همین نام است که در سال 1999 اکران شد و برنده اسکار نیز گردید. اما « افسانه تارزان » که تازه ترین اقتباس از این داستان کلاسیک به شمار می رود، پرهزینه ترین تارزان تاریخ محسوب می شود که شرایط سختی هم برای موفقیت در گیشه خواهد داشت.
جان کلایتون یا همان آقای تارزان ( آلکساندر اسکارسگارد ) پس از اینکه بیشتر سالهای عمرش را در جنگل و نزد حیوانات سپری کرد، حالا زندگی متمدنانه ای را در شهر لندن در پیش گرفته و در کنار عشق زندگی اش جین ( مارگوت رابی ) به دنبال تجربه کردن افقی نو در زندگی اش می باشد. اما پس از اینکه وی برای یک ماموریت به کشور کنگو باز می گردد، متوجه می شود که همه ماجرا حیله مردی به اسم کاپیتان لئون ( کریستوف والتز ) بوده که انگیزه های مشخصی برای اعمال شریرانه خود دارد. از این رو، جان کلایتون کت و شلوارش را در در می آورد و مجددا با سِمت تارزان، به جنگل و آویزان شدن از شاخه و درختان مبادرت می ورزد تا هم بتواند جین را که گرفتار شده نجات دهد و هم سر و سامانی به جنگل دهد.
شاید اولین سوالی که برای مخاطب فیلم پیش می آید این هست که چرا باید به تماشای « افسانه تارزان » بنشیند که تا به امروز حداقل چندین بار اقتباس های گوناگون از این داستان را در سینما شاهده بوده ؟ شاید محتمل ترین پاسخ برای این سوال این باشد که این اقتباس سینمایی قرار هست تجربه ای سه بعدی و تواٌم با هیجان مضاعف را به همراه جلوه های ویژه جذاب در اختیار مخاطب قرار دهد اما آیا همه اینها برای لذت بردن از این داستان تکراری کفایت خواهد کرد ؟
دیوید یتس که کارگردان سری فیلمهای « هری پاتر » بوده و تخصص بالایی در حماسی کردن داستان های اقتباسی دارد، تغییرات محسوسی در روند داستان ایجاد کرده و اینبار تارزان را نه از جنگل به شهر، بلکه مستقیما در میانه تمدن معرفی می کند که قرار هست بر حسب اتفاقاتی به دل جنگ بزند و با رفقای قدیمی اش مواجه شود. اما پرتره تارزان در فیلم « افسانه تارزان » جذابیتی در فردیتش ندارد و اسکارسگارد نیز در پروش این تارزان بی حال و بی حوصله نقش بسزایی داشته است.
دیویت یتس بطور مشخص برای اینکه « افسانه تارزان » را به نسخه پولسازتری مبدل نماید، از تارزان شخصیتی در حال و هوای اَبَرقهرمانن کنونی سینما ساخته که دیگر به بالا رفتن از شاخه و درخت کفایت نمی کند بلکه به راحتی در کسری از ثانیه فواصل صد متری را طی می کند و باکی هم از جهت پریدن از ارتفاعات بسیار بلند ندارد چراکه می داند هرگز حتی کوچکترین تهدیدی متوجه او نخواهد بود. این تارزانِ جدید سینما خیلی شباهتی به یک آدمیزاد ندارد و بیش از هر زمان دیگری به یک اَبَر انسان شباهت پیدا کرده است.
شخصیت جین نیز که در طول سالیان گذشته معمولاً ظریف و آماده به ربوده شدن بوده، در اینجا چنین ویژگی ندارد و علی رغم اینکه مثل همیشه دزدیده می شود اما آنقدری توانا هست که بتواند خودش را بی نیاز به تارزان از مهلکه نجات دهد. مارگوت رابی برخلاف تارزان بی حال و بی حوصله، در اغلب صحنه هایی که حضور دارد حواس تماشگر را معطوف به خود می کند و صحنه را در اختیار می گیرد. البته دیوید یتس هم به خوبی از ویژگی های آشنای رابی برای جلب توجه نیز استفاده کرده است! با اینحال داستان نجات دادن او توسط تارزان اینبار بی مزه تر از هر زمان دیگری می باشد که با دیالوگ های ضعیف و نم پس داده مواجه بوده.
اما در میان شخصیت های فیلم، ساموئل ال جکسون بهترین حضور را تجربه کرده و با حضورش به افزایش بارِ کمیک فیلم کمک کرده است. وی که در فیلم با نام طعنه آمیز ” جورج واشینگتن ویلیامز ” حضور دارد، شوخی های بامزه ای را به کار می گیرد که یادآور حضورش در فیلم « کینگزمن » می باشد. شاید تنها این ساموئل ال جکسون هست که « افسانه تارزان » را از یکنواختی داستان رهانیده و اندکی جذابیت به داستان می بخشد. شخصیت منفی داستان هم که از امتیاز حضور کریستوف والتز در این نقش برخوردار بوده، حرف مشخصی برای گفتن ندارد. او منفی است اما دلیل عصبانیت او چندان مشخص نیست! او پلید است اما حتی پلیدی اش هم قابل باور نیست! لئون سردرگم ترین شخصیت فیلم به شمار می رود.
« افسانه تارزان » در بخش جلوه های ویژه با توجه به بودجه هنگفت 180 میلیون دلاری اش، خوش رنگ و لعاب تر از تمام تارزان هایی می باشد که تابحال در سینما اکران شده است. با اینحال « افسانه تارزان » در مقایسه با آثار شاخص جنگل محور که تازه ترین آن اخیرا با نام « پسر جنگل » به اکران درآمده، از کیفیت CGI به مراتب کمتری برخوردار است و مخصوصا در صحنه هایی با حضور حیوانات فراوان این ضعف ها بیشتر به چشم می آید. سکانس حمله کردن گروهی حیوانات به سازه ها از جمله این سکانس ها هست که به مراتب ضعف کیفیت جلوه های ویژه در آن به چشم می خورد.
« افسانه تارزان » در مجموعه تجربه ای ناموفق از بازسازی عنوانی است که بعد از اقتباس 200 باره از آن، شاید لازم بود دلایل زیادی برای اختصاص بودجه ای 180 میلیون دلاری و زنده کردن مجدد آن مطرح شود. تارزانِ دیوید یتس شکل و شمایلی اَبَرقهرمانی به خود گرفته که در داستانی بدون چالش و بی رمق، سعی دارد تماشاگران امروزی را به سینما بکشاند بی آنکه حرف جدیدی برای گفتن داشته باشد. با اینحال با تمام ضعف های فیلم نمی توان این نکته را هم انکار کرد که « افسانه تارزان » خوش رنگ و لعاب و هیجان انگیزترین تارزانی است که تابحال ساخته شده و دیدنش برای یکبار نمی تواند خالی از لطف باشد.
منتقد : میثم کریمی
افسانه تارزان :
The Legend of Tarzan
کارگردان : David Yates
نویسنده : Adam Cozad ، Craig Brewer
بازیگران :
Alexander Skarsgard… John Clayton / Tarzan
Christoph Waltz … Leon Rom
Samuel L. Jackson … George Washington Williams
Margot Robbie … Jane Clayton
رده سنی : PG-13 ( مناسب برای افراد بالای 13 سال)
ژانر : اکشن
زمان : 110 دقیقه
امیدواریم از این مطلب بهره کافی را برده باشید ، بزودی با شما همراه خواهیم بود در یک مطلب تازه تر از دنیای سینما
مجله اینترنتی برگک آرزوی بهترینها را برای شما دارد.