با مجله اینترنتی برگک در یک مطلب تازه از فرزندان همراه باشید :
عشق، پدیده ای هیجانی و اعجاب انگیز است که بیشتر مردم جهان را درگیر خود می کند.
رابطه دوستی و صمیمیت یعنی توانایی در میان گذاشتن افکار و احساسات با یک دوست. در یک رابطه صمیمی، فرد احساس راحتی می کند و اطلاعاتی راجع به خود در اختیار دیگری قرار می دهد. گونه ای از این رابطه دوستی و صمیمیت مربوط به جنس مخالف می شود.
رویکردهای گوناگون، تلاش هایی برای تبیین دلایل و عوامل زمینه ساز گرایش به جنس مخالف داشته و هر یک از منظری به این مسئله نگاه کرده اند اما آنچه می توان در همه این رویکردها و نظریه ها یافت، بیان این است که «گرایش به جنس مخالف امری کاملا طبیعی و سالم است». با این حال در این مقاله سعی خواهیم داشت از منظر روانشناسی دلایل گرایش به جنس مخالف را برای شما شرح دهیم.
وارد شدن به سنین نوجوانی
عشق، پدیده ای هیجانی و اعجاب انگیز است که بیشتر مردم جهان را درگیر خود می کند. دلباختگی و عشق برای اولین بار در دوران بلوغ، احساس و معمولا با یک نگاه شروع می شود. از این رو، خاطرخواهی و تمایل به غیرهمجنس در نوجوانی طبیعی است و نوجوانان با فشار زیادی برای داشتن رابطه با غیرهمجنس روبرو هستند. بسیاری از آنان، ساعت ها درباره خاطرخواهی که حتی او را هم نمی شناسند، به خیالبافی می پردازند و این خاطرخواهی را به عنوان عشق قلمداد می کنند در حالی که این دلباختگی احساس درازمدت و پایداری نخواهد بود.
بیدار شدن تمایلات جنسی و میل به رابطه صمیمی
از دوران نوجوانی، احساسات جنسی با تاکید بیشتری نسبت به سنین قبلی افزایش می یابد و نوجوانان میل شدیدی برای برقراری رابطه صمیمی و عموما با غیرهمجنس پیدا می کنند. البته این گرایش در پسران و دختران متفاوت است، به طوری که پسران احساسات و تمایل روابط جنسی شدیدتری دارند، به سرعت تحریک می شوند و در روابط دوستی با غیرهمجنس بر جنبه های روابط جنسی تاکید می کنند، در حالی که نوجوانان دختر، تمایل زیادی به نشانه های عاطفی دارند.
رهایی از هیجانات منفی
دوره نوجوانی و جوانی پر از هیجان است، هیجاناتی که گاهی مانند افسردگی و اضطراب جنبه منفی دارند. برخی از مشاوران سلامت روان، فرض می کنند افسردگی و اضطراب با گرایش به جنس مخالف ارتباط دارد. مطالعه ای در این زمینه نشان داد افسردگی در تعدادی از دختران و مصرف مواد مخدر در تعدادی از پسران عامل خطرناکی برای تجربه جنسی در رابطه با غیرهمجنس است. در واقع برخی از نوجوانان و جوانان برای کنترل اضطراب و افسردگی به سمت برقراری رابطه با جنس مخالف رو می آورند و این روابط راه فراری برای آنان می شود.
دستیابی به هویت مردانگی و زنانگی
در اواخر نوجوانی و اوایل جوانی، فرد به دنبال کسب هویتی است که متناسب با جنسیت خود باشد، گرایش به جنس مخالف می تواند برای هر دو جنس احساس هویت مردانگی و زنانگی را تقویت کند. در تحقیقی، نوجوانانی که به دنبال هویت بوده اند، انتخاب دوست دختر و پسر آنها اتفاقی تر و تصادفی صورت می گیرد اما نوجوانانی که ایده های نسبتا روشنی از هویت خود داشته اند، بیشتر به دنبال صمیمیت و اعتماد در روابط بوده اند.
کسب شناخت برای ازدواج
برخی از افراد به خصوص دختران، صرفا برای ایجاد زمینه های شناخت بیشتر که منجر به ازدواج و رابطه ای متعهدانه و بلند مدت شود، به سمت برقراری ارتباط با جنس مخالف می روند. در این موارد دختر و پسر با طرح مسئله ازدواج با یکدیگر سعی می کنند نیازهای عاطفی همدیگر را برآورده کنند و به شناخت بیشتر یکدیگر مبادرت ورزند. گرچه در شرایط کنونی جامعه ما، بسیاری از این روابط با مخالفت خانواده، در نهایت منجر به ازدواج نخواهد شد.
فشار همسالان
در سنین نوجوانی و جوانی برای هر دو جنس فشار زیادی از طرف دوستان و همسالان برای برقراری رابطه نزدیک با غیرهمجنس ایجاد می شود. به طوری که دختران داشتن دوست پسر را نشانه جذابیت و پسران داشتن دوست دختر را نشانه قدرت و احساس مردانگی می دانند.
فرصت های اجتماعی بیشتر
در تحقیقات مشخص شده است گاهی صرف نمایش مکرر یک محرک معین، رفته رفته نگرش خوشایندتری نسبت به آن پدیده به وجود می آورد. شاید به وجود آمدن بیشتر زمینه های آشنایی، مجاورت، اوقات خوش، دیدن مداوم و طولانی افراد در طی یک دوره و … یکی از دلایل به وجود آمدن و به خصوص شیوع علاقه و گرایش به جنس مخالف باشد. البته این بدان معنا نیست که به وجود آمدن زمینه های حضور زنان و دختران در عرصه های اجتماعی مانند مردان، بد و نکوهیده است، بلکه بدین معناست که در روند طبیعی این موضوع، پیدایش و شیوع بیشتر گرایش به جنس مخالف به دلیل فراهم شدن زمینه های مناسب، افزایش می یابد.
شیوه های فرزند پروری والدین
نوع روابط با غیر همجنس در نوجوانی و جوانی، رابطه نزدیکی با پیوند بین والدین و نوجوان در کودکی دارد. اگر فرد در کودکی حضور فعال، حساس و همیشگی والدین را تجربه کند، بر روابط نوجوانی او تاثیر مطلوبی می گذارد.
در یک پژوهش در آمریکا، نشان داده شد حمایت والدین از نوجوانان خود و درگیر شدن در زندگی آنها، تاثیر مهمی بر رفتار دوستی نوجوان دارد. در بین نوجوانانی که می گویند آنها هرگز درباره مشکلات خود با اعضای خانواده بحث و گفتگو نمی کنند، احتمال گرایش به جنس مخالف و اعمال رفتارهای پرخطر جنسی شایع تر است.
نوجوانان پسر، که حمایت عاطفی بسیاری از والدین خود دریافت می کنند، و دخترانی هم که با مادرانشان صحبت می کنند، کمتر در معرض خطر برقراری روابط خطرناک با غیرهمجنس قرار دارند. نوجوانی که در دوره کودکی خود پاسخ های مناسبی به نیازهای عاطفی و جسمی اش از سوی والدین دریافت نکرده، ممکن است به دلیل احساس طرد از سوی والدین در صورت ارتباط با غیر همجنس به سرعت در روابط درگیر شود تا احساس کند به دوست پسر یا دختر خود بسیار نزدیک است.
همچنین نداشتن علاقه برای تشکیل خانواده، بالا رفتن سن ازدواج، کمبود محبت، نیاز به همدلی و ابراز عاطفه، زندگی در خانواده با روابط ضعیف عاطفی، ناآگاهی از خود و جنس مخالف، چشم و هم چشمی و … از جمله عوامل تاثیرگذار بر افزایش گرایش به روابط احساسی بین دختر و پسر در این دوران است.
منبع : مجله سپیده دانایی
سیمرغ