با مجله اینترنتی برگک در یک مطلب تازه از سینما همراه باشید :
سرگذشت خانم فلورنس فاستر جنکینز یکی از عجیب ترین و در عین حال تاثیرگذارترین وقایع تاریخ معاصر ایالات متحده می باشد که الهام بخش ساخت نمایش ها و فیلمهای متعددی در تاریخ سینما شده است. خانم جنکینز زنی اهل نیویورک و عاشق موسیقی بود که از ارث هنگفتی که به وی رسیده بود، بیشتر این مبالغ را صرف کمک به محل برگزاری کنسرت ها و به طور خلاصه امور موسیقیایی می کرد.
اما این عشق و حمایت جنکینز از موسیقی نبود که سبب شهرت او شد بلکه توهم تبدیل شدن به خواننده اُپرا بود که سبب شهرت ماندگار او در تاریخ معاصر آمریکا شد. جنکینز صدای آواز فوق العاده بدی داشت اما بطور عجیبی تاکید داشت که می تواند خواننده اُپرا باشد و در مجلل ترین سالن نیویورک یک کنسرت بی نظیر اجرا کند. جنکینس در این راه از حمایت های همسر خود نیز برخوردار بود که گفته می شود در خلوت، از موسیقی دانانی که اجرای همسرش را می شنیدند می خواسته تا عدم استعداد وی در خوانندگی را به رخش نکشند! پافشاری خانم جنکینز بر اجرای آواز در نهایت منجر به اتفاقی کم نظیر شد که به جهت لو رفتن پایان داستان فیلم از اشاره به آن خودداری می کنم و پیشنهاد هم می کنم که پیش از تماشای فیلم به دنبال جزئیات آن رویداد نروید! با اینحال شاید بد نباشد که به بخشی از آوازخوانی خانم جنکینز در قطعه ای از موزارت گوش کنید :
در فیلم « فلورنس فاستر جنکینز » ، نقش جنکینز را مریل استریپ ایفا می کند. وی که ساکن نیویورک است و وارث ثروت هنگفتی نیز شده، یک کلوب موسیقی دارد و حمایت های فراوانی نیز از موسیقی های شهر می کند. اما وی که دیوانه وار به موسیقی علاقه مند است، تصمیم می گیرد با حمایت های همسرش بیفیلد ( هیو گرانت ) تبدیل به خواننده اُپرا شود. جنکینز یک پیانیست به نام مک مون ( سایمون هلبرگ ) را استخدام می کند تا با او تمرین کند اما بزودی مشخص می شود که خانم جنکینز صدای گوشخراشی دارد و هیچکس هم قصد ندارد این موضوع را به او گوشزد کند و…
« فلورنس فاستر جنکینز » قصد دارد تلاش یک عاشق موسیقی برای اجرای زنده را به تصویر بکشد، آن هم در شرایطی که حداقل امکاناتی که می بایست در اختیار یک خواننده باشد در او وجود نداشت. فیلم علاوه بر اینکه در ترسیم مسیر تلاش خانم جنکینز برای رسیدن به خواسته هایش موقعیت های کمیک فراوانی ایجاد می نماید، از طرفی زندگی این بانوی پرتلاش را نیز در معرض دیدگان مخاطب قرار می دهد و از او می خواهد تا قضاوت خود را در مورد او بکار گیرند.
جنکینز در نگاه اول شخصیتی مضحک و ترحم برانگیز است که صدای آزار دهنده اش می تواند هر مخاطبی را از خود فراری دهد. وی بطور دیوانه واری اصرار بر تمرین های مکرر برای بهبود وضعیتش دارد و ابداً راضی به پذیرفتن این مسئله نیست که برای اُپرا ساخته نشده است. تلاش های بامزه خانم جنکینز و استفاده مکرر از صدای عجیبش و عکس العمل های همسر و مخصوصاً پیانیست همراه وی، صحنه های کمیک جالب و منحصر به فردی ایجاد کرده که توان نشاندن لبخند بر روی لبان مخاطب را دارد.
اما فیلم پس از مدتی رویه ای متفاوت را پیش می گیرد و اینبار بیشتر از اینکه موضوع اجرای زنده ی اُپرای خانم جنیکنز دستمایه تمسخر و ساخت موقعیت های کمیک قرار بگیرد، مباحثی همچون همدلی و تلاش جمعی برای ایجاد یک رویداد تاریخی را مطرح می نماید. یکی از شخصیت های موثر و جذاب فیلم همسرِ جنکینس یعنی بیفیلد می باشد که خود هنرمندی است که هرگز قدرش را ندانسته اند و به نوعی سرخورده دنیای هنر می باشد. وی برای سالیان متمادی علی رغم تمسخر بی وقفه اطرافیان خانم جنکینز، از او بطور کامل محافظت کرد تا اعتماد به نفس و شوق همسرش از بین نرود و وی به تواند به آنچه که می خواهد دست پیدا کند؛ هرچند که شاید او بدترین گزینه ممکن برای کاری بود که علاقه به انجام آن داشت.
از این حیث فیلم « فلورنس فاستر جنکینز » علی رغم بارِ کمیک قوی که بر جریان اصلی داستان استوار است، در لحظاتی تبدیل به یک درام قدرتمند و تاثیرگذار می شود که پیامهای اخلاقی فراوانی برای بیننده دارد بطوریکه بیننده را مجاب می کند تا هرگز به تصمیم جنکینز به دیده تمسخر نگاه نکند. شخصیت کلیدی که توسط کارگردان باهوش انگلیسی ، استفن فررز ، در بطن داستان قرار داده شده و ظرافت های پرداخت فراوانی نیز در آن انجام گرفته، پیانیستی است که به استخدام جنکینز در می آید. این شخصیت که قالب نقش آفرینی اش توسط نگاه های پُرمعنا به جنکینز و اطرافیانش ایجاد می شود، یکی از جذاب ترین شخصیت های داستان است که سکانس های دو نفره تماشایی با استریپ دارد.
ستاره فیلم بدون شک مریل استریپ است که صحنه های فیلم را از آن خود می کند و کمتر اجازه خودنمایی به دیگر بازیگران می دهد. استریپ سالها پیش آموزش موسیقی و آواز دیده و حتی در آثاری نظیر « مامامیا! » نیز به آوازخوانی پرداخته و به همین جهت در فیلم « فلورنس فاستر جنکینز » به خوبی می داند که چطور خارج بخواند و ناهماهنگی فراوانی در اجزای موسیقی ایجاد نماید. به احتمال فراوان باید امسال نیز مریل استریپ را یکی از نامزدهای اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی زن بدانیم. هیو گرانت هم که در این چند سال اخیر نشانی از محبوبیت بالای گذشته ندارد، در نقش همسر خانم جنیکینز می تواند بازگشت خود به نقش آفرینی مطبوعش که محبوب دل طرفدارانش نیز بوده را جشن بگیرد. سایمون هلبرگ سریال محبوب « تئوری بیگ بنگ » در نقش پیانیست، چالش بزرگی را پشت سر گذاشته که به نظر می رسد به خوبی نیز از پس آن برآمده باشد.
« فلورنس فاستر جنکینز » داستان یک تلاش مضحک برای رسیدن به قله ای است که هیچکس مطلقاً نمی توانست آن را پیش بینی نماید. فیلم از مخاطبش می خواهد که رویاهای خود – هرچقدر که حماقت آمیز و سطحی به نظر می رسند – را باور کرده و به آن جامعه عمل بپوشاند، هرچند که شاید او بدترین انسان روی زمین برای رسیدن به آن رویا باشد. سرگذشت واقعی خانم جنکینز می تواند الگوی بسیاری از افراد جامعه باشد که علی رغم داشتن حداقل های ممکن، مسیر را گم می کنند و هرگز به مقصد نمی رسند تا در نهایت این توانایی نباشد که ایده آل را مشخص می کند، بلکه پشتکار و استمرار باشد.
منتقد : میثم کریمی
فلورنس فاستر جنکینز :
Florence Foster Jenkins
کارگردان : David F. Sandberg
نویسنده : Eric Heisserer
بازیگران :
Meryl Streep… Florence Foster Jenkins
Hugh Grant … St Clair Bayfield
Simon Helberg … Cosmé McMoon
Rebecca Ferguson… Kathleen
رده سنی : PG-13 ( مناسب برای افراد بالای 13 سال)
ژانر : بیوگرافی
زمان : 110 دقیقه
امیدواریم از این مطلب بهره کافی را برده باشید ، بزودی با شما همراه خواهیم بود در یک مطلب تازه تر از دنیای سینما
مجله اینترنتی برگک آرزوی بهترینها را برای شما دارد.