با مجله اینترنتی برگک در یک مطلب تازه از ضرب المثل و سخنان پند آموز همراه باشید :
داستان ضرب المثل درون مرا می کشد از بیرون شما را
در مورد کسانی گفته می شود که با سیلی صورت خود را سرخ نگه می دارند و مورد رشک و حسد دیگران واقع می شوند .
آورده اند که …
مردی دهاتی به شهر آمد یک نفر از دوستان شهری او که دختری بسیار زشت داشت با همکاری دو سه نفر از دوستان خود، اطراف او را گرفتند و با تشویق و ترغیب های بسیار ،دخترک را به عقد زناشویی او در آوردند .
دهاتی وقتی فهمید چه حقه ای به او زده اند که کار از کار گذشته بود. پس تن به قضا داد و او را پذیرفت .
دو روز بعد همسرش را سوار الاغش کرد و به سوی ده روان شد زن چون شهری بود، چادری زرق و برق دار بر سر داشت و کفش پاشنه بلند پوشیده بود و قروفری تمام عیار از خود نشان می داد .
این وضعیت ظاهری او ،توجه دهاتی ها را به خودش جلب کرد و اتفاقا چون از نظر قد و قامت هم، بلند و کشیده بود، بیشتر نظرها را به سوی خود جلب می کرد .
او چون در کوچه های دهکده بارویی گرفته و صورتی پوشیده حرکت می کرد ،کسی نمی توانست چهره اش را ببیند و همگان خیال می کردند که صورتش هم، مثل اندامش نیکوست!
اتفاقا روزی با شوهرش و جمعی از اهالی ده ،مطابق معمول روی سکوی دکان بقالی، نشسته بود و سرگرم خوردن چای بود که زن را با همان چادر قروفری دید که از آنجا می گذرد و دو سه نفری از جوانهای اوباش ده هم به دنبالش روان هستند .
ظاهر جذاب و سر وضع دلفریب زن، تعدادی از دهقانان دیگر را هم که آنجا نشسته بودند جلب کرده بود و سر و کله همه به طرف او کشیده می شد.
شوهر وقتی آن عده جوان را در تعقیب زن خود روان دید و دل اطرافیان خود را هم،از کف رفته مشاهده کرد ،بی اختیار از جای برخاست و چادر از سرش کشید و چهره زشت و پر آبله و سرطاس و کم موی او را در معرض تماشای آن جمع گذاشت و گفت:شما را به خدا، ببینید و دقت کنید که چگونه او از درون مرا می کشد از بیرون شما را !
منبع:vista.ir