با مجله اینترنتی برگک در یک مطلب تازه از سینما همراه باشید :
خلاصه داستان:
نیلوفر دختر جوانی است که به همراه مادر بیمار و سالخورده اش زندگی می کند. وی ارتباط خیلی خوبی با برادران و خواهرانش ندارد اما این اختلاف زمانی به چشم می آید که مادر به دلیل پدیده وارونگی هوا به بیمارستان منتقل می شود و پزشک عنوان می کند که او باید در شمال کشور زندگی کند تا بتواند زندگی اش را ادامه دهد اما…
کارگردان
بهنام بهزادی : متولد سال 1351 در بروجن می باشد و تاکنون سه فیلم را در کارنامه کارگردانی اش ثبت کرده است. « تنها دوبار زندگی می کنیم » در سال 1386 ، فیلم موفق « قاعده تصادف » در سال 1391 که موفق به کسب جوایز بین المللی هم شد و « وارونگی » که سومین فیلم او می باشد.
درباره فیلم « وارونگی » :
بهنام بهزادی کارگردانی است که در دو اثر قبلی اش نشان داده چندان تحت تاثیر جریان اصلی روند فیلمسازی نیست و ترجیح می دهد به سبک و سیاق خود کارش را پیش ببرد. او در فیلم « قاعده تصادف » نیز روابط میان جوانان و خانواده هایشان را نه با متدهای رایج فیلمسازی بلکه با ساختار کلاسیک مقابل دوربین برد تا به این ترتیب مستقل بودنش را ثابت کند.
بهزادی در سومین تجربه کارگردانی اش به سراغ دختری رفته که قرار است قهرمان داستان باشد. در چند سال اخیر ساخت آثاری که در آن زنان به دنبال گرفتن حق خود از جامعه هستند افزایش پیدا کرده و با « وارونگی » نیز این مسیر ادامه پیدا کرده است. نیلوفر دختر جوان خانواده، وضعیتی مشابه سمیه در فیلم « ابد و یک روز » دارد. او بی آنکه از او درباره فداکاری هایش سوال شود و یا اینکه خودخواسته در این مسیر قرار گیرد، برای مراقبت از مادر گمارده شده در حالی که دیگر اعضای خانواده مسیرشان را جدا کرده اند و حتی در مسئله مربوط به ارث نیز برای نیلوفر تصمیم می گیرند.
کارگردان فیلم به خوبی توانسته با قرار دادن نیلوفر در موقعیت های صحیح، ضایع شدن حق زنان را به تصویر بکشد و نیلوفر را همانند یک قربانی بزرگ در جامعه معرفی کند. نیلوفر نماینده نسلی از زنان است که در تمام طول زندگی برایشان تصمیم گرفته شده و برایشان مسیر ترسیم شده است. بهزادی با مطرح کردن مسئله ارث و همراه مادر بودن در شمال، این فرصت را در اختیار نیلوفر قرار می دهد تا پس از چندین سال، در مقابل اعضای خانواده اش بایستد و درباره حق خود در تمام این سالها سوال کند.نیلوفر همانند دیگر زنان جامعه، دیگر نمی خواهد کودکی باشد که برای زندگی او تصمیم گرفته می شود و به هر شکلی که می خواهند با او رفتار شود.
« وارونگی » به خوبی موفق شده تا با پرهیز از شعارهای پر طمطراق که رنگ و بویی فمینیستی به خود می گیرد، صرفاً قهرمان اصلی داستانش را در موقعیتی قرار دهد تا همانند دیگر انسانها حق طبیعی خود را برای زندگی طلب کند. نیلوفر نه سهم بیشتری از زندگی می خواهد نه می خواهد از مسئولیت هایش شانه خالی کند. او فقط می خواهد در زندگی اش سهمی همانند دیگران برای او در نظر گرفته شود تا بتواند استقلال را تجربه نماید.
متاسفانه ضعف شخصیت پردازی برای بازیگران نقش مکمل، یکی از ضعف های « وارونگی » است که به چشم می آید، مخصوصاً نقش مادر که می توانست نقطه قوت فیلم باشد و با پرداخت مناسب از منفعل بودن خارج شود. شخصیت های برادر و خواهر نیلوفر نیز جز حضور در برخی صحنه ها و ابراز مخالفت با آنچه که نیلوفر بر زبان می آورد، نقش چندانی در داستان ایفا نکرده اند. داستان مردی که به نیلوفر علاقه مند هست نیز جزئیات مناسبی ندارند و بی هویت دنبال می شود. اما در این بین نقش آفرینی سحر دولتشاهی توانسته ضعف های فیلمنامه را تا حد زیادی بپوشاند.
با اینحال « وارونگی » در نهایت موفق می شود به مخاطب خود تلنگری زده و او را آگاه نماید تا نسبت به زنان سرزمینشان دیدگاهی کودکانه نداشته باشند و برای آنان شخصیتی مستقل قائل باشند. فیلم همچنین به زنان جامعه می گوید که خود را ارزشمند دانسته و اجازه ندهند برای آنان تصمیم گرفته شود. « وارونگی » تا حدود زیادی موفق می شود پیام خود را در قالب تصویر به مخاطبش ارائه دهد. اما این تصویر می توانست با پرداخت بهتر شخصیت های مکمل و البته زمان کمتر تاثیر بیشتری هم داشته باشد ( شاید بشود گفت 40 دقیقه از فیلم می توانست کوتاه تر باشد ).
منتقد : بابک مهرورز
نام فیلم : وارونگی
کارگردان : بهنام بهزادی
فیلمنامه : بهنام بهزادی
تهیه کننده : بهنام بهزادی
مدیر فیلمبرداری: بهرام بدخشانی
بازیگران :
سحر دولتشاهی
علی مصفا
ستاره پسیانی
شیرین یزدان بخش
علیرضا آقاجانی
امیدواریم از این مطلب بهره کافی را برده باشید ، بزودی با شما همراه خواهیم بود در یک مطلب تازه تر از دنیای سینما
مجله اینترنتی برگک آرزوی بهترینها را برای شما دارد.