با مجله اینترنتی برگک در یک مطلب تازه از زناشویی همراه باشید :
۱. تغییر عقیدهتان از نظر او بیاحترامی است.
“تو گفتی ساعت ۶ به سینما میروی. اما حالا میگویی ساعت ۸ میروی. چهطور میتوانی به این راحتی برنامهها را عوض کنی؟” چون شما یک چیز شگفتانگیز به نام قدرت اختیار دارید. انسانها حق دارند در هر زمانی و به هر دلیلی تغییر عقیده بدهند. وقتی عقیدهتان را دربارهی چیزی تغییر میدهید، باعث میشوید خودشیفته احساس کند سلطهی خودش را از دست دادهاست. همانطور که در بخش اول این مقاله متوجه شدید، خودشیفتهها سعی میکنند با حربهی سکوت، القای احساس گناه، و پدیدهای به نام چراغ گاز سلطهی خود را بازیابند. دربارهی چراغ گاز در ادامه خواهیدخواند.
۲. مصرانه چیزی را که گفتهاست یا کاری را که کردهاست انکار میکند، و باعث میشود با خودتان بیندیشید در حال دیوانه شدن هستید.
حاضر هستید قسم بخورید خودشیفته به شما گفتهاست امروز جان را از مدرسه به خانه میرساند. در واقع، این را ۲ بار با او هماهنگ کردهاید. اما حالا خودشیفته میگوید هرگز چنین چیزی به شما نگفتهاست.ممکن است با خودتان فکر کنید شاید من فقط خیال کردهام. کمکم برداشت خودتان از واقعیت را زیر سوال میبرید. حتی اگر مدرک مستدلی دارید که خودشیفته چیزی را گفتهاست یا کاری را انجام دادهاست، به شما میگوید اشتباه فهمیدهاید، یا گستاخانه دروغ میگوید و ادعا میکند هرگز چنین چیزی نبودهاست. یکی از روشهای خودشیفته برای سلطه یافتن این است که شما را وادار میکند دائم به سلامت عقلی خود شک کنید. برای سلطه یافتن بر شما چه راهی بهتر از این است که به شما القا کند( یا صراحتا بگوید) دیوانه هستید.
این پدیدهی انکار یا تغییر حقیقت چراغ گاز نامیده میشود، و یکی از نشانههای یک خودشیفته است. این اسم از فیلمی در ۱۹۴۴ به نام چراغ گاز گرفته شدهاست، که در آن یک مرد ذهن همسرش را دستکاری میکند تا او فکر کنید در حال دیوانه شدن است. یکی از روشهای او کم کردن نور چراغ، و سپس زیاد کردن آن در خانه است. وقتی همسرش درمورد تغییر میزان نور با آن مرد حرف میزند، او ادعا میکند نمیداند همسرش از چه حرف میزند.
۳. در نظر دیگران خوشرو و خوشبرخورد است.
خودشیفتهها دوست دارند خوب به نظر برسند و رفتاری داشتهباشند که خوب پنداشته میشود. با این حال، پشت درهای بسته داستان چیز دیگری است. احساس میکنید هیچ شخصیت واقعی فردی را که با او زندگی میکنید نمیشناسد. در مشاورهی خانواده، حتی ممکن است مشاور نپذیرد او همان فردی است که شما میگویید. به یاد داشتهباشید، خودشیفتهها استاد بازیدادن هستند.
۴. اگر او را ترک کنید دوباره شما را به سوی خودش میکشد.
بیشترین ترس خودشیفته این است که بفهمد او را ترک کردهاید. خودشیفته توجه میخواهد، اینکه توجه مثبت باشد یا توجه منفی اهمیتی ندارد. در بخش اول دانستید خودشیفته از حربهی سکوت استفاده میکند تا در رابطه سلطه داشتهباشد. اگر سعی کنید با خودشیفته ارتباط برقرار کنید یا نشان دهید از حربهی سکوت ناراحت هستید، توجه مورد نیازشان را دریافت میکنند. اگر به حربهی سکوت بیتوجهی کنید، خودشیفته سعی میکند شما را دوباره به سوی خودش بکشد. گاهی به این روش”مکش” میگویند، مثل یک جاروبرقی. خودشیفته به قدری قوی عمل میکند که شما اکنون دوباره به همان روال رابطه بازگشتهاید. همانطور که در بخش اول دانستید، یک تجدید دیدار شاد با یک فوران خشم جایگزین میشود که حتی از قبل هم شدیدتر است.
۵. خودشیفته صرفهجو نیست، خسیس است. مگر اینکه برای خودش چیزی بخرد.
خودشیفته به شما میگوید امسال آنقدر پول ندارد که هدیهی خوبی برای تولدتان بخرد. بعدا میبینید یک بغل لباس جدید در کمدش است. وقتی با هم برای تفریح بیرون میروید از شما انتظار دارد هزینهها را بپردازید، و اگر نپردازید، احساس گناه را به شما القا میکندو از تمام دفعاتی که هزینهی یک فعالیت را پرداختهاست با شما حرف میزند. دوباره با بیمیلی کیفپولتان را بیرون میآورید، چون نمیخواهید با عواقب بدی که میدانید در پی مقابله با خودشیفته وجود دارد سر و کار داشتهباشید.
۶. هدایایی به شما میدهد که حیرت میکنید
خودشیفته برای تولدتان هدیهای به شما میدهد که هیچ ربطی به علایقتان ندارد. در واقع، هدیهای که به شما میدهد آنقدر بیربط است که با خودتان فکر میکنید شاید هدیهتان با هدیهی فرد دیگری اشتباه شدهاست. انگار آن هدیه چیزی است که بدون فکر از قفسهی فروشگاه برداشته شدهاست. این هدایا را وقتی به شما میدهد که جز خودتان دو نفر کسی در خانه نیست. اگر در حضور دیگران هدیهای به شما بدهد، شاید یک هدیهی گرانقیمت باشد که میدانید در وسع هیچیک از شما دو نفر نیست. به یاد داشتهباشید خودشیفته دوست دارد در مقابل دیگران خوب دیده شود.
۷. تعطیلاتتان معمولا خراب میشود.
انگار همسرتان وقتی با شما است واقعا ناراحت است یا درست قبل از تعطیلات مهم مثل کریسمس، غیباش میزند. حتی نمیتوانید به یاد بیاورید دعوا سر چه موضوعی بودهاست، اما یک دعوا بزرگ بودهاست. در ذهنتان بارها و بارها مرور میکنید چه کاری کردهاید که باعث ناراحتی خودشیفته شدهاید.
حقیقت این است که ممکن است اصلا هیچ کاری نکردهباشید. خودشیفتهها از اینکه تمرکزتان روی آنها نباشد نفرت دارند، شما واقعا به خاطر میهمانیهای مربوط به تعطیلات در محل کارتان و سازمانهای اجتماعیتان مشغلهی زیادی داشتهاید(که باید داشتهباشید). همچنین خودشیفته با این موضوع که همسرش، مستقل از او شاد باشد، مشکل دارد. برای همین، اکنون در تعطیلات با خودتان فکر میکنید خودشیفته کجا رفتهاست، و خودتان به خاطر آن آزار میدهید.
۸. به همه میگوید شما واقعا دیوانه هستید.
به یاد بیاورید خودشیفته به شما گفتهبود همسر قبلیاش واقعا دیوانه بودهاست، و عاقبت با فردی باثبات(یعنی شما) هستند. حالا از طریق دوستان و اقوام پی میبرید همسر سابقتان به همه میگوید شما دیوانه هستید. و از آنجا که همه او را خوشرو میپندارند(مورد ۳ را در بالا ببینید)، نگران هستید این آدمها حرفهای خودشیفته را دربارهی شما باور کنند. حتی ممکن است دوستان یا اقوامی داشتهباشید که طرف خودشیفته را میگیرند. متوجه میشوید آن آدمها به هر نحو دیگر واقعا نمیخواهند با شما باشند. دوستان واقعیتان حقیقت را میدانند. احتمال بروز این رفتار ناشی از خودشیفتگی بعد از یک دعوا یا بعد از پایان رابطهتان بیشتر میشود. در بخش سوم این مقاله، یاد میگیرید چهطور با خودشیفتهای که با او رابطه دارید کنار بیایید.
امیدواریم از این مطلب بهره کافی را برده باشید ، بزودی با شما همراه خواهیم بود در یک مطلب تازه تر از دنیای زناشویی
مجله اینترنتی برگک آرزوی بهترینها را برای شما دارد.