تنش میان خواهر و برادر

با مجله اینترنتی برگک در یک مطلب تازه از فرزندان همراه باشید :

 

 

   تنش میان خواهران و برادران

 

دعوای میان بچه های یک خانواده حداقل در برخی از برهه ها یک اصل محسوب می شود.امکان دارد والدین میانفرزندان خود تبعیض قائل شوند که احتمالا اثرات منفی آن پس از مرگ آنها نیز باقی می ماند. در ضمن رقابت میان کودکان برای هویت یابی بخش غیرقابل اجتناب و ضروری در زندگی خانوادگی می باشد. در واقع دعوای میان بچه ها باعث ظهور شخصیت ها و هویت های متمایز می شود.

 

علی رغم اختلاف میان فرزندان یک خانواده، در بیشتر موارد رابطه آنها بادوام ترین رابطه ها می باشد. شاید دیگران در شکل گیری شخصیت ما نقش داشته باشند ولی تنها خواهران و برادران هستند که با تمام زیروبم زندگی ما آشنایی دارند و این مسئله گاهی نیز می تواند دردسرساز شود!

 

رابطه شما با خواهران و برادرانتان به هرصورتی که باشد همواره وجودشان را احساس می کنید و سرنوشت خود را با آنها گره می زنید. به علاوه نکته جالب اینجاست که ما تمایل داریم از نقش های یکدیگر الگوبرداری کنیم.

 

چه برادران و خواهران خود را دوست داشته باشید، چه نداشته باشید آنها تا ابد در زندگی ما حضور خواهند داشت.

 

زمانی که فرزندان یک خانواده کوچک هستند با خودشان بیشتر از هرکس دیگری تعامل دارند ولی به تدریج دامنه ارتباطات آنها گسترده تر می شود و در اوایل نوجوانی با شکل گیری روابط خارج از خانواده، از میزان این صمیمیت کاسته می شود.

 

در اوایل بزرگسالی خواهران و برادران به خصوص خواهران برای راز دل گفتن به یکدیگر روی می آورند.

 

آنها در پایان دهه ۲۰ زندگی بیشتر به فکر زندگی شخصی خود هستند و رابطه شان با یکدیگر کمرنگ تر می شود. یکی از روان شناسان می گوید: «حتی اگر شما برادران و خواهران خود را دوست داشته باشید رابطه شما یک رابطه کلیدی نیست، زیرا شما بیشتر به فکر خانواده خودتان هستید. بعد مسافت نقش مهمی در میزان صمیمیت میان خواهران و برادران ایفا می کند، مگراینکه بحرانی وجود داشته باشد.

 

خانم «الف» یک خواهر و برادر کوچکتر از خود دارد. وی می گوید: «خواهر و برادرم به ترتیب ۵ و ۶ سال کوچکتر از من هستند و به خاطر اختلاف سنی نسبتا زیاد، به نظر می رسد ما در دوخانواده متفاوت بزرگ شده ایم. ما خاطرات و شناخت متفاوتی از والدین خود داریم. خانم «الف» در خانواده ای سنتی با مادری خانه دار بزرگ شد ولی وقتی به دانشکده می رفت پدرش آنها را ترک کرد و خواهر و برادرش در کنار مادری تنها و شاغل رشد کردند. درنتیجه خواهر او به یک فمینیست دوآتشه تبدیل شد.

 

خانم «الف» با برادر و خواهر خود احساس صمیمیت نمی کرد. «خواهر و برادرم از نظر سنی به هم نزدیک بودند و آدم های مشترک زیادی را می شناختند ولی من همیشه احساس تنهایی می کردم.»

 

از نظر او خواهر و برادرش غیرقابل تحمل بودند. «ما مدام با یکدیگر دعوا می کردیم. با توجه به حرف های من و برادرم، خواهرم سالها فکر می کرد که والدینم در شهر دیگری او را خریده اند! برادرم حتی دراین رابطه یک سند جعلی را به او نشان داد.»

 

به اعتقاد خانم «الف» رابطه پرتنش او با خواهر و برادرش نشانه ای از ناکامی ازدواج پدر و مادر آنها بود.

 

خانم «الف» الگوی مناسبی برای خواهر و برادرش نبود، «من بسیار عصبی و عصیانگر بودم» او مدتی بعد به شهر دیگری اسباب کشی کرد و خواهرش نیز ده سال بعد به او ملحق شد و آنها رابطه صمیمانه تری با یکدیگر پیدا کردند.

 

خانم «الف» می گوید: «اکنون احساس امنیت بیشتری می کردم و اهمیتی به گذشته ها نمی دادم.»

 

سرانجام برادر آنها نیز به آن شهر انتقال یافت.

سال گذشته مادر خانم «الف» به طور ناگهانی در ۶۸ سالگی درگذشت.

 

وی می گوید: «این حادثه ما را به هم نزدیکتر کرد. سابقا مادرمان عامل جمع شدن ما محسوب می شد ولی برادرم با وجودی که درگیر مسائل خانواده خودش بود قول داد این نقش را برعهده بگیرد. او حقیقتا تلاش خود را می کند. ما تصمیم گرفته ایم سالی یک بار به سفرهای خانوادگی برویم.»

 

علت بادوام بودن رابطه خواهران و برادران این است که آنها با یکدیگر احساس نزدیکی می کنند. به علاوه اولین رابطه ای است که کودکان تجربه می کنند و درک اجتماعی آنها را شکل می دهد.

 

کودکان بدون اینکه بزرگسالان هیچگونه دخالتی داشته باشند به دنبال ایجاد رابطه ای گرم و صمیمی با خواهران و برادران خود هستند.

 

آنها زندگی روزمره خانوادگی را به یک نمایش تبدیل می کنند که در آن هرکس به دنبال نقش آفرینی است.

منبع:روزنامه کیهان

لینک منبع

امتیاز شما به این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این قسمت را پر کنید
این قسمت را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

keyboard_arrow_up