فیلم‌هایی که شیوه داستان‌گویی در سینما را تغییر دادند

با مجله اینترنتی برگک در یک مطلب تازه از سینما همراه باشید :

برترین ها – ترجمه از محمد کاملان: سینما رسانه‌ای است که دائم پیشرفت می‌کند، این پیشرفت‌ها را بیشتر به‌لحاظ بصری شاهد هستیم و انصافاً می‌توان گفت جلوه‌‌های ویژه‌ای که این روزها در فیلم‌های جدید می‌بینیم در گذشته برای سینماگران رؤیا و خیال بود، این پیشرفت‌های بصری در اولین نگاه به هر فیلمی قابل مشاهده است، اما گاهی اوقات جلوه‌های ویژه‌ و کیفیت بالای تصاویر در فیلم‌ها باعث می‌شود تا داستان‌گویی که یکی از مهم‌ترین قسمت‌های هر فیلمی به‌حساب می‌آید نادیده گرفته شود.

عدم توجه به داستان‌گویی در فیلم‌ها باعث شده تا شاهد فیلم‌های کلیشه‌ای زیادی باشیم که خط‌کلی داستان در این فیلم‌ها حرفی برای گفتن ندارد، اما این سکه روی دیگری نیز دارد و فیلم‌هایی را می‌شناسیم که سبک داستان‌گویی نوآورانه آنها باعث شد تا سایر سینماگران الهام‌های زیادی از این فیلم‌ها بگیرند.

در ادامه با هم نگاهی به فهرستی از فیلم‌هایی خواهیم داشت که شیوه داستان‌گویی در سینما را تغییر داده‌اند، به این ترتیب پیشنهاد می‌کنیم اگر شما هم به داستان در فیلم‌ها اهمیت زیادی می‌دهید تا انتهای این فهرست با ما همراه باشید.

فیلم زندگی شیرین (la dolce vita)

فیلم‌هایی که شیوه داستان‌گویی در سینما را تغییر داده‌اند

این فیلم محصول ایتالیا است و با نام لا دولچه ویتا نیز شناخته می‌شود، اگر سینمای ایتالیا را بشناسید حتماً به‌خوبی می‌دانید که سینمای این کشور کارگردان‌های بسیار بزرگی را به دنیا معرفی کرده است، اما در بین تمامی کارگردان‌های ایتالیایی انصافاً می‌توان گفت فلینی یک سر و گردن بالاتر است و در میان تمامی فیلم‌هایی که فلینی ساخته است، فیلم زندگی شیرین محصول سال ۱۹۶۰، یکی از تاثیرگذارترین آثار وی شناخته می‌شود.

در این فیلم شاهد روایت داستان یک هفته از زندگی روزنامه‌نگاری با نام مارچلو روبینی هستیم که برای مجله‌های زرد گزارش می‌نویسد، او در خیابان‌های رم به دنبال عشق و خوشبختی است و با فیلمی طرف هستیم که ضرب‌آهنگ پیوسته‌ای دارد و داستان آن با پیشرفت فیلم عمیق‌تر می‌شود. این داستان در هفت بخش ادامه پیدا می‌کند که هر کدام از بخش‌ها به بخش دیگر به‌زیبایی متصل می‌شود تا فیلینی ترکیبی از لحظه‌های شادی و غم را در فیلم زندگی شیرین به‌نمایش بگذارد.

سبک‌ داستان‌گویی فیلنی در فیلم زندگی شیرین به اندازه‌ای جذاب بود که پس از آن، سینماگران زیادی سعی در تقلید از این سبک داشتند اما این فقط فیلم زندگی شیرین است که توانست با این سبک داستان‌گویی در سینما جاودانه شود. زندگی شیرین از جانب بسیاری از بزرگان سینما تحسین شده است و مارتین اسکورسیزی در خصوص این فیلم گفت سینما به دو قسمت پیش و بعد از ساخت زندگی شیرین تقسیم می‌شود.

فیلم آپارتمان

فیلم‌هایی که شیوه داستان‌گویی در سینما را تغییر داده‌اند

این فیلم برای ما ایرانی‌ها اثری شناخته شده است و هنوز هم صداپیشگی زنده‌یاد منوچهر نوذری به جای جک لمون در فیلم آپارتمان را به‌خاطر داریم. فیلم آپارتمان آخرین فیلم سیاه و سفیدی بود که جایزه اسکار را دریافت کرد و بسیاری از سینماگران این فیلم را بهترین اثر بیلی وایلدر می‌شناسند. در این فیلم بیلی وایلدر با هنرمندی تمام توانست کمدی و درام را با هم ترکیب کند و ارزش فیلم آپارتمان را می‌توان با اثرگذاری این فیلم روی آثار دیگری که پس از آن ساخته شد مشخص کرد.

شیوه داستان‌گویی این فیلم به اندازه‌ای جذاب و هنرمندانه بود که حتی سریال‌های تلویزیونی را نیز تحت‌تاثیر قرار داد که در این زمینه می‌توان به سریال معروف «مردان دیوانه» (Mad Men)، اشاره کرد.

بسیاری از فیلم‌نامه نویسان بزرگ، سبک داستان‌گویی فیلم آپارتمان را الگویی تمام و کامل برای فیلمنامه‌نویسی می‌دانند و این موارد باعث شد تا فیلم آپارتمان در جایزه‌های زیادی را از آن خود کند و در گیشه‌ نیز فروش چشمگیری داشته باشد.

فیلم آنی هال (Annie Hall)

فیلم‌هایی که شیوه داستان‌گویی در سینما را تغییر داده‌اند

وودی آلن را با سینمایش می‌شناسیم اما این کارگردان برجسته، کتاب‌ها و فیلم‌‌نامه‌های زیادی نوشته و در مجموع می‌توان گفت از آن سینماگرانی است که در کنار کارگردانی، حرف‌های زیادی در فیلم‌نامه‌نویسی نیز برای گفتن دارد. شوخ‌طبعی و لطافت گفتار از هنرهای اصلی وودی آلن است و ردپایی از بزرگانی مانند برگمان و فلینی در فیلم‌های وودی آلن به‌چشم می‌خورد.

در این بین وودی آلن خواننده خوبی نیز هست و با نگاهی به فیلم‌ها و همچنین نوشته‌های او متوجه خواهید شد که تأثیر زیادی از داستایوفسکی گرفته است. وودی آلن سال‌هاست که در سینما فعالیت می‌کند اما طرفداران سینما وی را به‌خاطر ساخت فیلم‌های کمدی می‌شناختند تا اینکه فیلم آنی هال از جانب آلن روی پرده رفت. فیلم آنی هال ثابت کرد که وودی آلن نه‌تنها بازیگر و کارگردان برجسته‌ای است، بلکه نویسنده بسیار خوبی نیز هست.

آنی هال فیلمی کمدی رومانتیک است و در سال ۱۹۷۷ پس از اکران موفق شد چهار جایزه اسکار را از آن خود کند. دایان کیتون در این فیلم جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را از آن خود کرد و جالب است بدانید وودی آلن فیلم‌نامه، فیلم آنی هال را در ابتدا برای دایان کیتون نوشته بود.

فیلم آنی هال در کنار داستان جذاب، شیوه داستان‌گویی بسیار جالبی دارد و وودی آلن توانست با این فیلم‌نامه، جایزه اسکار بهترین فیلم‌نامه غیراقتباسی را نیز از آن خود کند.

فیلم‌ توت‌فرنگی‌های وحشی

فیلم‌هایی که شیوه داستان‌گویی در سینما را تغییر داده‌اند

حتی اگر اهل سینمای کلاسیک نباشید باز هم بدون شک نام اینگمار برگمان به گوش شما خورده است، این فیلمساز برجسته سوئدی در سال ۱۳۵۷ فیلمی را به پرده نقره‌ای سینماها برد که به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین آثار برگمان شناخته می‌شود.

فیلم توت‌فرنگی‌های وحشی همانند سایر کارهای اینگمار برگمان به مرگ، رؤیا و عذاب‌وجدان انسان‌ها می‌پردازد. در این فیلم شاهد داستان پیرمردی با نام پروفسور بورگ هستیم که به همراه عروسش راهی مراسمی برای دریافت دکترای افتخاری است. این پروفسور و عروسش در راه با سه جوان و یک زوج برخورد می‌کنند و در طول سفر، پروفسور بورگ خاطرات خوب و بد گذشته دوباره در ذهنش شکل می‌گیرد.

در این فیلم شاهد روایتی از زندگی پنج‌ نسل مختلف هستیم که با هنرمندی تمام تصویری کامل از تعامل انسان‌‌ها با یکدیگر به‌نمایش گذاشته شده است. برگمان در کنار کارگردانی، نویسندگی این فیلم را نیز بر عهده داشت و فیلم‌ توت‌فرنگی‌های وحشی به لطف خلاقیت برگمان در داستان‌گویی توانست نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم‌نامه غیراقتباسی شود. این فیلم در سال‌های بعد نیز تأثیر زیادی روی کارگردان‌ها و فیلم‌نامه نویسان گذاشت و رد پای شیوه‌ داستان‌گویی فیلم توت‌فرنگی‌های وحشی‌ را حتی در فیلم‌های اخیر نیز شاهد هستیم.

فیلم‌هایی که شیوه داستان‌گویی در سینما را تغییر داده‌اند

هر بار که به فهرست برترین فیلم‌های تاریخ سینما نگاهی داشته باشید بدون شک چشم شما به همشهری کین خواهد افتاد، این فیلم یک شاهکار جاوادنه است و بنیاد فیلم آمریکا، همشهری کین را برترین فیلم تاریخ سینمای این کشور می‌داند.

اورسن ولز کارگردانی همشهری کین را بر عهده داشت و در نگارش فیلم‌نامه این فیلم نیز با هرمن جی.‌منکیویچ همکاری کرد. این فیلم به لحاظ بصری دارای تکنیک‌های خاصی در فیلم‌برداری بود که در یک مقاله بلند می‌توان به این تکنیک‌ها و خلاقیت‌ها اشاره کرد، اما چیزی که برای ما در این فیلم جالب‌تر به‌نظر می‌رسد شیوه داستان‌گویی همشهری کین است. این شیوه داستان‌گویی جایزه اسکار بهترین فیلم غیراقتباسی را برای همشهری کین به‌دنبال داشت، البته افتخارات همشهری کین بیشتر این حرف‌هاست و این فیلم مجموعاً ۹ جایزه اسکار را در کارنامه خود دارد.

داستان فیلم همشهری کین با کلمه «غنچه گل‌رز»، شروع می‌شود. این کلمه از دهان چارلز فاستر کین، که فرد بسیار ثروت‌مند و بانفوذی است بیرون می‌آید سپس وی میمیرد. داستان ادامه فیلم برای تلاش در پیدا کردن مفهوم غنچه گل رز اتفاق می‌افتد.

اورلن ولز برای اینکه سبک‌داستان‌گویی فیلم همشهری کین خلاقانه‌ باشد، از چندین راوی در این فیلم کمک می‌گیرد تا هر کدام قسمت‌های مختلفی از فیلم را روایت کنند و جنبه‌های متفاوتی از شخصیت اورسن ولز با دقت بیشتری در ذهن مخاطب شکل بگیرد. همشهری کین تأثیر زیادی روی سینمای بعد از خود داشته است اما بدون شک بیشترین تأثیر را می‌توان نحوه داستان‌گویی این فیلم دانست.

فیلم جذابیت پنهان بورژوازی (The Discreet Charm of the Bourgeoisie)

فیلم‌هایی که شیوه داستان‌گویی در سینما را تغییر داده‌اند

امکان ندارد جایی از شیوه داستان‌گویی در فیلم‌ها صحبت شود و حرفی از لوییس بونوئل به‌میان نیاید، این فیلمساز اسپانیایی آثار بزرگی را در کارنامه خود دارد اما داستان‌گویی هیچ‌کدام از این آثار به قوت فیلم جذابیت پنهان بورژوازی نمی‌رسد.

انجمن‌های بزرگ هنری دنیا این فیلم را ستوده‌اند و جایزه اسکار برای بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان و همچنین نامزدی بهترین فیلمنامه اقتباسی را می‌توان از موفقیت‌های اصلی جذابیت پنهان بورژوازی دانست.

این فیلم داستان‌ جالب و نوآورانه‌ای دارد اما زیبایی آن در این نکته است که این داستان سعی در ترکیب رؤیا و واقعیت با هم دارد. فیلم جذابیت پنهان بورژوازی غرور و پوچی بی‌معنای سرمایه‌داران تهی‌مغز را مستقیماً مورد حمله قرار می‌‌دهد و زندگی انسان‌های طبقه اشراف جامعه را به‌نمایش‌ می‌گذارد.

روشنایی‌های شهر

فیلم‌هایی که شیوه داستان‌گویی در سینما را تغییر داده‌اند

بدون شک چارلی چاپلین را می‌شناسید و فیلم روشنایی‌های شهر را دیده‌اید. این فیلم دقیقاً زمانی ساخته شد که دوران فیلم‌های صامت در حال نزدیک‌شدن به پایان خود بود. با توجه به اینکه داستان‌گویی در فیلم‌های غیرصامت، سطح جدیدی از روایت داستان را در اختیار کارگردان قرار می‌داد، چارلی چاپلین تصمیم گرفت تا روشنایی‌های شهر را صامت بسازد و ثابت کند که حتی بدون صدا نیز می‌توان با کمک تصویر پیام اصلی فیلم را به مخاطب منتقل کرد.

انصافاً هم باید گفت چارلی چاپلین در این زمینه موفق شد و این فیلم نقد‌های بسیار مثبتی را در جامعه سینمایی بدست آورد. جالب اینجاست که از زمان ساخت فیلم روشنایی‌های شهر دقیقاً ۸۸ سال می‌گذرد اما این فیلم هنوز هم حرف‌های جدیدی برای گفتن دارد و به‌نوعی می‌توان گفت هرگز قدیمی نمی‌شود.

کارگردان‌های بزرگی مانند استنلی کوبریک، آندره تارکوفسکی، فدریکو فلینی و وودی آلن،‌ افرادی هستند که تاثیرهای زیادی این فیلم روشنایی‌های شهر گرفته‌اند. چارلی چاپلین در این فیلم عشق و محبت را به لطیف‌ترین شکل ممکن به نمایش می‌گذارد و داستان فیلم روایتی جذاب و مستمر دارد که تماشاچی را تا انتهای فیلم سرگرم و مشتاق نگه می‌دارد.

فیلم راشومون (Rashomon)

فیلم‌هایی که شیوه داستان‌گویی در سینما را تغییر داده‌اند

این روزها کسی نیست که آکیرا کوروساوای فقید را نشناسد، اما این فیلم‌ساز برجسته ژاپنی برای اروپا و آمریکا ناشناس بود تا اینکه در سال ۱۹۵۰ فیلم راشومون را معرفی کرد و در نظر منتقیدن جهانی سینما به شخصیتی شناخته شده و مهم تبدیل شد. فیلم راشومون یکی از بهترین دستاوردهای کوروساوا است و جایزه افتخاری اسکار را در کنار شیر طلایی جشنواره ونیز در کارنامه خود دارد.

این فیلم نه‌تنها یکی از برجسته‌ترین آثار کوروساوا است، بلکه یکی از بهترین آثار سینمای ژاپن نیز به‌حساب می‌آید و به‌لحاظ شیوه داستان‌گویی نیز به‌عنوان یکی از تاثیرگذارترین فیلم‌ها در زمینه روایت چندگانه داستان شناخته می‌شود.

فیلم راشومون داستانی جنایی و درام دارد که این داستان از چند نگاه متفاوت روایت می‌شود تا تماشاچی از یک طرف در جریان ابعاد مختلف داستان قرار بگیرد و از طرف دیگر هیجان و ضرب‌آهنگ فیلم اجازه ندهد که تماشاگر از تب‌و‌تاب بیافتد. در نتیجه حتی زمانی که فیلم به پایان رسید باز هم تکلیف داستان آن کاملاً مشخص نمی‌شود و تماشاگر دقیقاً نمی‌تواند تشخیص دهد که چه اتفاقی افتاده است.

تأثیر سبک داستان‌گویی فیلم راشومون را تنها در سینما شاهد نبودیم و سریال‌های تلویزیونی زیادی را با این سبک‌داستان‌گویی مشاهده کرده‌ایم.

فیلم داستان عامه‌پسند (Pulp Fiction)

فیلم‌هایی که شیوه داستان‌گویی در سینما را تغییر داده‌اند

این فیلم در میان ایرانی‌ها با نام اصلی خود «پالپ‌ فیکشن»، نیز شناخته می‌شود و به‌عنوان دومین فیلم بلند کوئنتین تارانتینو توانست نام و آوازه این کارگردان را سر زبان‌ها بیاندازد. در فیلم داستان عامه‌پسند شاهد هنرنمایی بروس‌ ویلیس، ساموئل جکسون، جان تراولتا و اوما ترومن بودیم.

این هنرپیشه‌ها نیز به واسطه موج مثبتی که فیلم داستان عامه‌پسند به‌راه انداخته بود به شهرت و محبوبیت چشمگیری دست پیدا کردند. جالب است بدانید تمامی این موفقیت‌ها مدیون شیوه خلاقانه روایت داستان فیلم بود.

فیلم‌نامه خوش‌ساخت فیلم داستان عامه‌پسند، داستانی را از چند نگاه متفاوت روایت می‌‌کرد و داستان‌های متفاوت و غیرخطی مختلفی را در این فیلم شاهد بودیم که با ادامه فیلم، جذابیت این داستان‌ها بیشتر می‌شد.

استفاده از یک داستان غیرخطی و جذاب و شیوه خلاقانه بیان همین داستان در فیلم داستان عامه‌پسند باعث شد تا در سال‌های بعد فیلم‌های زیاد دیگری را شاهد باشیم که دقیقاً سعی در کپی‌برداری از این سبک‌ داستان‌گویی داشتند، اما هیچ‌کدام از این فیلم‌ها نتوانستند به موفقیت‌های فیلم داستان عامه‌پسند دست‌پیدا کنند.

فیلم چهارصد ضربه (The 400 Blows)

فیلم‌هایی که شیوه داستان‌گویی در سینما را تغییر داده‌اند

سالانه تنها حدود ۶۰۰ فیلم بلند در هالیوود ساخته می‌شود و هزاران فیلم را در سینمای دیگر نقاط جهان شاهد هستیم، اما تعداد انگشت‌شماری از این تعداد فیلم‌ها به‌عنوان شاهکارهای سینما شناخته می‌شوند و یکی از این آثار بدون شک فیلم چهارضد ضربه است.

در دهه ۱۹۵۰ جنبش نو در سینمای فرانسه شکل گرفت و بعدها به سایر نقاط دنیا نیز گسترش پیدا کرد، در میان فیلم‌هایی که تأثیر زیادی از جنبش نو داشتند، فیلم چهارصد ضربه معروف‌ترین آنهاست و با اثر طرف هستیم که فیلم‌برداری و فیلم‌نامه آن نقاط مثبت اصلی این فیلم را تشکیل می‌دهند. تأثیرگذاری سبک داستان‌گویی فیلم چهارصد ضربه به‌اندازه‌ای بود که تا اواخر دهه ۶۰ میلادی فیلم‌های زیادی با همین سبک و سیاق عرضه شدند. این فیلم تأثیر زیادی در سینمای مدرن نیز داشت و یکی از فیلم‌هایی است که تمامی علاقه‌مندان به سینما باید حتماً آنرا ببینند.

فیلم چهارصد ضربه داستان زندگی پسرکی با نام آنتوان دوآنل (Antoine Doinel)، را روایت می‌کند که از مدرسه گریزان است و به‌جای درس و مشق به خیابان‌ها پناه می‌برد. این داستان با شیوه‌ای هنرمندانه و جذاب روایت می‌شود و لحظه‌ای مخاطب را رها نمی‌گذارد. در پایان نیز داستان فیلم به گونه‌ای تمام می‌شود که تماشاچی را به فکر وا دارد.

در این قسمت به پایان فهرست فیلم‌هایی رسیدیم که شیوه داستان‌گویی در سینما را تغییر داده‌اند، پیشنهاد می‌کنیم اگر فیلم‌های جالبی را سراغ دارید که به‌نظر شما نقطه قوت این فیلم‌ها،‌ داستان پردازی‌شان است، در قسمت نظرات، نام این فیلم‌ها و مشخصات آنها را با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

منبع

امتیاز شما به این مطلب

keyboard_arrow_up