در روایتی از رسول خدا (ص) نقل شده است که فرمود: شب عرفه، شبی است که دعاها در آن مستجاب است و کسی که آن شب را به عبادت بپردازد، پاداش سالها عبادت را دارد و این شب، شب مناجات و توبه است.
برای این شب، اعمالی نقل شده است:
اول
این دعا را که از رسول خدا(ص) نقل شده است بخواند و در پاداش آن فرموده هر کس آن را در شب عرفه یا شبهای جمعه بخواند، خداوند او را بیامرزد:
اَللّهُمَّ یا شاهِدَ کُلِّ نَجْوی ومَوْضِعَ کُلِّ شَکْوی وعالِمَ کُلِّ خَفِیَّه،
خدایا ای آگاه هر راز و مرجع هر شکایت و دانای هر پنهان
وَمُنْتَهی کُلِّ حاجَه، یا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ عَلَی الْعِبادِ، یا کَریمَ الْعَفْوِ،
و منتهای هر حاجت، ای آغازنده نعمتها بر بندگان ای بزرگوار گذشت
یا حَسَنَ التَّجاوُزِ، یا جَوادُ، یا مَنْ لا یُواری مِنْهُ لَیْلٌ داج ولا بَحْرٌ عَجّاجٌ
ای نیکو درگذر، ای بخشنده، ای که نه شب تار چیزی را از تو پنهان کند و نه دریای مواج
ولا سَمآءٌ ذاتُ اَبْراج ولا ظُلَمٌ ذاتُ ارْتِیاج، یا مَنِ الظُّلْمَهُ عِنْدَهُ ضِیآءٌ،
و نه آسمان برج دار و نه تاریکیهای پیچیده درهم، ای کسی که تاریکی در پیش او روشن است
اَسْئَلُکَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْکَریمِ، اَلَّذی تَجَلَّیْتَ بِهِ لِلْجَبَلِ فَجَعَلْتَهُ دَکّاً و خَرَّ
از تو خواهم به حق نور ذات بزرگوارت، همان که بدان وسیله بر کوه تجلی فرمودی و آن را متلاشی کردی
مُوسی صَعِقاً وبِاسْمِکَ الَّذی رَفَعْتَ بِهِ السَّمواتِ بِلا عَمَد وسَطَحْتَ بِهِ
و موسی مدهوش بر زمین افتاد و به همان نامت که آسمانها را بدون ستون برافراشتی
الاَْرْضَ عَلی وَجْهِ ماء جَمَد وبِاسْمِکَ الْمَخْزُونِ الْمَکْنُونِ الْمَکْتُوبِ الطّاهِرِ،
و زمین را بر روی آبی منجمد شده پهن کردی و بدان نامت که پیش تو در گنجینه و در پرده و نوشته و پاکیزه است
اَلَّذی اِذا دُعیتَ بِهِ اَجَبْتَ واِذا سُئِلْتَ بِهِ اَعْطَیْتَ
همانکه هرگاه بدان نام بخوانندت اجابت کنی و هرگاه بدان از تو خواهند عطافرمایی
و بِاسْمِکَ السُّبُوحِ الْقُدُّوسِ الْبُرْهانِ، اَلَّذی هُوَ نُورٌ عَلی کُلِّ نُور ونُورٌ مِنْ نُور،
و به حق نام منزه و مقدس و برهان تو که آن نور است بر هر نوری و نور است از نوری
یُضییُ مِنْهُ کُلُّ نُور، اِذا بَلَغَ الاَْرْضَ انْشَقَّتْ وا ِذا بَلَغَ السَّمواتِ فُتِحَتْ،
که روشنی گیرد از آن هر نور چون به زمین رسد شکافته شود و چون به آسمانها رسد گشوده شوند
وَاِذا بَلَغَ الْعَرْشَ اهْتَزَّ و بِاسْمِکَ الَّذی تَرْتَعِدُ مِنْهُ فَرآئِصُ مَلائِکَتِکَ،
و چون به عرش رسد بلرزد و به حق آن نامت که بلرزد از آن اندام فرشتگانت
وَاَسْئَلُکَ بِحَقِّ جَبْرَئیلَ وَ میکائیلَ وَ اِسْرافیلَ و بِحَقِّ مُحَمَّد الْمُصْطَفی
و از تو خواهم به حق جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و به حق محمّد مصطفی
صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ و عَلی جَمیعِ الاَْنْبِیآءِ وَ جَمیعِ الْمَلائِکَهِ
که درود خدا بر او و آلش و بر جمیع پیامبران و همه فرشتگان
و بِالاِْسْمِ الَّذی مَشی بِهِ الْخِضْرُ عَلی قُلَلِ الْمآءِ، کَما مَشی بِهِ عَلی جَدَدِ الاَْرْضِ،
و به حق آن نامی که حضرت خضر بوسیله آن بر روی امواج آب دریا راه میرفت، چنانچه روی زمین هموار راه میرفت
وَ بِاسْمِکَ الَّذی فَلَقْتَ بِهِ الْبَحْرَ لِمُوسی واَغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ وَقَوْمَهُ،
و به حق آن نامت که شکافتی بدان دریا را برای موسی و غرق کردی فرعون و قوم او را
وَاَنْجَیْتَ بِهِ مُوسَی بْنَ عِمْرانَ وَ مَنْ مَعَهُ
و نجات دادی بدان موسی بن عمران و همراهانش را
و بِاسْمِکَ الَّذی دَعاکَ بِهِ مُوسَی بْنُ عِمْرانَ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الاَْیْمَنِ، فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَاَلْقَیْتَ عَلَیْهِ مَحَبَّهً مِنْکَ
و به حق آن نامت که موسی بن عمران بوسیله آن تو را خواند از جانب راست کوه طور و اجابتش کردی و محبّت خود را بر دلش انداختی
و بِاسْمِکَ الَّذی بِهِ اَحْیی عیسَی بْنُ مَرْیَمَ الْمَوْتی و تَکَلَّمَ فِی الْمَهْدِ صَبِیّاً
و به حق آن نامت که عیسی بن مریم بوسیلهاش مردگان را زنده کرد و در گهواره در زمان کودکی سخن گفت
واَبْرَءَ الاَْکْمَهَ وَالاَْبْرَصَ بِاِذْنِکَ و بِاسْمِکَ الَّذی دَعاکَ بِهِ حَمَلَهُ عَرْشِکَ
و کور مادرزاد و مبتلای به مرض برص را به اذن تو شفا داد و بدان نامت که خواند بوسیله آن تو را حاملین عرشت
و جَبْرَئیلُ وَ میکآئیلُ وَ اِسْرافیلُ وحَبیبُکَ مُحَمَّدٌ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و حبیبت محمّد درود بر او و آلش
ومَلائِکَتُکَ الْمُقَرَّبُونَ و اَنْبِیآؤُکَ الْمُرْسَلُونَ و عِبادُکَ الصّالِحُونَ
و فرشتگان مقرّب و پیمبران مرسلت و بندگان شایستهات
مِنْ اَهْلِ السَّمواتِ وَ الاَْرَضینَ و بِاسْمِکَ الَّذی دَعاکَ بِهِ ذُوالنُّونِ،
از اهل آسمانها و زمینها و بدان نامت که یونس تو را بدان نام خواند،
اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ اَنْ لَنْ تَقْدِرَ عَلَیْهِ، فَنادی فِی الظُّلُماتِ،
در آن هنگام که خشمناک برفت و گمان داشت که بر او سخت نگیری پس ندا کرد در میان تاریکیها
اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، سُبْحانَک اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ،
که معبودی جز تو نیست، منزهی تو و براستی من از ستمکاران هستم
فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَ نَجَّیْتَهُ مِنَ الْغَمِّ وکَذلِکَ تُنْجِی الْمُؤْمِنینَ
پس تو اجابتش کردی و از اندوه نجاتش دادی و این چنین نجات دهی مؤمنان را
و بِاسْمِکَ الْعَظیمِ الَّذی دَعاکَ بِهِ داوُدُ وَ خَرَّ لَکَ ساجِداً، فَغَفَرْتَ لَهُ ذَنْبَهُ
و بدان نام عظیمت که داود بدان نام تو را خواند و برایت به سجده افتاد پس گناهش آمرزیدی
و بِاسْمِکَ الَّذی دَعَتْکَ بِهِ اسِیَهُ امْرَأَهُ فِرْعَوْنَ، اِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّهِ
و بدان نامت که آسیه همسر فرعون بدان نام تو را خواند و گفت: پروردگارا برای من نزد خود در بهشت خانهای بنا کن
و نَجِّنی مِنْ فِرعَوْنَ وَ عَمَلِهِ و نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظّالِمینَ،فَاسْتَجَبْتَ لَها دُعائَها و بِاسْمِکَ
و نجاتم ده از فرعون و کردارش و نجاتم ده از دست مردم ستمکار پس دعایش را اجابت کردی
الَّذی دَعاکَ بِهِ اَیُّوبُ، اِذْ حَلَّ بِهِ الْبَلاءُ، فَعافَیْتَهُ وَ اتَیْتَهُ اَهْلَهُ ومِثْلَهُمْ
و بدان نامت که ایوب تو را بدان خواند در آن هنگام که بلا بر او نازل شد پس او را تندرست کرده و کسانش را به او دادی و نظایرشان را
مَعَهُمْ رَحْمَهً مِنْ عِنْدِکَ وَذِکْری لِلْعابِدینَ
نیز از رحمت خویش و پندی برای پرستش کنندگان
و بِاسْمِکَ الَّذی دَعاکَ بِهِ یَعْقُوبُ، فَرَدَدْتَ عَلَیْهِ بَصَرَهُ وقُرَّهَ عَیْنِهِ یُوسُفَ وجَمَعْتَ شَمْلَهُ،
و بدان نامت که یعقوب تو را بدان نام خواند، پس بیناییش را و نور دیدهاش یوسف را به او بازگرداندی و پریشانیش را برطرف کردی
وَ بِاسْمِکَ الَّذی دَعاکَ بِهِ سُلَیْمانُ، فَوَهَبْتَ لَهُ مُلْکاً لا یَنْبَغی لاَِحَد مِنْ بَعْدِهِ
و بدان نامت که سلیمان بدان تو را خواند پس بدو سلطنتی دادی که شایسته نبود برای هیچ کس پس از او،
اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهّابُ وبِاسْمِکَ الَّذی سَخَّرْتَ بِهِ الْبُراقَ لِمُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَسَلَّمَ،
و براستی تو پر بخششی و بدان نامت که براق را برای محمّد درود خدا بر او و خاندانش باد مسخر کردی
اِذْ قالَ تَعالی: سُبْحانَ الَّذی اَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ
آن جا که فرمودی: «منزه است خدایی که راه برد بندهاش را شبانه
الْمَسْجِدِ الْحَرامِ اِلَی الْمَسْجِدِ الاَْقْصی. وَقَوْلُهُ: سُبْحانَ الَّذی سَخَّرَ لَنا هذا
از مسجدالحرام تا مسجد اقصی» و گفتار دیگرت: «منزه است خدایی که مسخر کرد برای ما این را
وَ ما کُنّا لَهُ مُقْرِنینَ و اِنّا اِلی رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ.
وگرنه ما نیروی تسخیرش را نداشتیم و ما بسوی پروردگارمان باز میگردیم»
وَبِاسْمِکَ الَّذی تَنَزَّلَ بِهِ جَبْرَئیلُ عَلی مُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
و بدان نامت که نازل میشد بوسیله آن جبرئیل بر محمّد درود خدا بر او و آلش
و بِاسْمِکَ الَّذی دَعاکَ بِهِ آدَمُ، فَغَفَرْتَ لَهُ ذَنْبَهُ و اَسْکَنْتَهُ جَنَّتَکَ
و بدان نامت که خواند بدان نام تو را آدم، پس گناهش آمرزیدی و در بهشتت جایش دادی
و اَسْئَلُکَ بِحَقِّ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ و بِحَقِّ مُحَمَّد خاتَمِ النَّبِیّینَ و بِحَقِّ اِبْراهیمَ و بِحَقِّ فَصْلِکَ یَوْمَ الْقَضآءِ
و از تو خواهم به حق قرآن عظیم و به حق محمّد خاتم پیمبران و به حق ابراهیم و به حق جدا کردنت حق و باطل را در روز داوری
و بِحَقِّ الْمَوازینِ اِذا نُصِبَتْ و الصُّحُفِ اِذا نُشِرَتْ و بِحَقِّ الْقَلَمِ وَ ما جَری،
و به حق میزانها هنگامی که نصب گردد و نامهها آنگاه که گشوده شود و به حق قلم و آنچه بنویسد
و َاللَّوْحِ وَ ما اَحْصی و بِحَقِّ الاِْسْمِ الَّذی کَتَبْتَهُ عَلی سُرادِقِ الْعَرْشِ
و لوح و آنچه بشمارد و به حق آن نامت که نوشتی آن را بر سراپردههای عرش
قَبْلَ خَلْقِکَ الْخَلْقَ وَالدُّنْیا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ بِاَلْفَیْ عام
پیش از آن که خلق را بیافرینی و دنیا و خورشید و ماه را خلق فرمایی
واَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ وحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ واَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ
و گواهی دهم که معبودی جز خدای یگانه نیست که شریکی ندارد و این که محمّد بنده و رسول او است
و اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الْمَخْزُونِ فی خَزآئِنِکَ، اَلَّذِی اسْتَاْثَرْتَ بِهِ فی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ،
و از تو خواهم بدان نام محفوظ در خزینههایت که مخصوص خود ساختی آن را در علم غیب در نزد خویشتن
لَمْ یَظْهَرْ عَلَیْهِ اَحَدٌ مِنْ خَلْقِکَ، لا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ ولا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ ولا عَبْدٌ مُصْطَفیً
و آگاه نشد بر آن هیچ کس از خلق تو نه فرشته مقربی و نه پیامبر مرسلی و نه بنده برگزیدهای
واَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی شَقَقْتَ بِهِ الْبِحارَ و قامَتْ بِهِ الْجِبالُ،
و از تو خواهم بدان نامت که شکافتی بدان دریاها را و برپا شد بدان کوهها
وَ اخْتَلَفَ بِهِ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ و بِحَقِّ السَّبْعِ الْمَثانی و الْقُرْآنِ الْعَظیمِ،
و در رفت و آمد شد بدان شب و روز و به حق سوره مبارکه حمد و قرآن عظیم
وَ بِحَقِّ الْکِرامِ الْکاتِبینَ و بِحَقِّ طه وَ یس و کهیعص و حمعسق
و به حق نویسندگان ارجمندت و به حق طه و یس و کهیعص و حمعسق
و بِحَقِّ تَوْراهِ مُوسی و اِنْجیلِ عیسی و زَبُورِ داوُدَ و فُرْقانِ مُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
و به حق تورات موسی و انجیل عیسی و زبور داود و قرآن محمّد که درود تو بر او و آلش
و عَلی جَمیعِ الرُّسُلِ و بِاهِیّاً شَراهِیّاً،
و بر جمیع رسولان باد و به حق آهی و شراهی (که دو نام اعظم یا نام دو تن از بزرگان دین است)
اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِّ تِلْکَ الْمُناجاتِ، اَلَّتی بَیْنَکَ و َبَیْنَ مُوسَی بْنِ عِمْرانَ فَوْقَ جَبَلِ طُورِ سَیْنآءَ
خدایا از تو خواهم به حق آن مناجاتی که میان تو و موسی بن عمران در بالای کوه طور سینا گذشت
و اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی عَلَّمْتَهُ مَلَکَ الْمَوْتِ لِقَبْضِ الاَْرْواحِ،
و از تو خواهم به آن نامت که آن را برای گرفتن جانها به ملک الموت یاد دادی
وَ اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی کُتِبَ عَلی وَ رَقِ الزَّیْتُونِ، فَخَضَعَتِ النّیرانُ لِتِلْکَ الْوَرَقَهِ،
و از تو خواهم بدان نامت که نوشته شد به برگ زیتون و آتشها در مقابل آن نام فروتن گشت
فَقُلْتَ: یا نارُ کُونی بَرْداً وَسَلاماً. وَ اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی کَتَبْتَهُ عَلی سُرادِقِ الْمَجْدِ وَ الْکَرامَهِ،
و فرمودی «ای آتش سرد و سلامت باش» و از تو خواهم بدان نامت که نوشتی آن را بر سرا پردههای مجد و کرامت
یا مَنْ لا یُحْفیهِ سآئِلٌ ولا یَنْقُصُهُ نآئِلٌ،
ای که درماندهاش نکند سائلی و نکاهدش دادن جایزهای،
یا مَنْ بِهِ یُسْتَغاثُ وَ اِلَیْهِ یُلْجَأُ، اَسْئَلُکَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِکَ
ای که به او استغاثه شود و به او پناه برند از تو خواهم به حق آنچه موجب عزت عرشت گشته
و مُنْتَهَی الرَّحْمَهِ مِنْ کِتابِکَ و بِاسْمِکَ الاَْعْظَمِ و جَدِّکَ الاَْعْلی و کَلِماتِکَ التّآمّاتِ الْعُلی،
و به آخرین حد نهایی رحمت از کتاب تو و به اسم اعظمت و مقام والاترت و کلمات کامله و والایت
اَللّهُمَّ رَبَّ الرِّیاحِ وَما ذَرَتْ و السَّمآءِ وَ ما اَظَلَّتْ،
خدایا، ای پروردگار بادها و آنچه پراکنده کنند و پروردگار آسمان و آنچه را سایه کنند
وَ الاَْرْضِ وَ ما اَقَلَّتْ و الشَّیاطینِ وَ ما اَضَلَّتْ و الْبِحارِ وَ ما جَرَتْ،
و پروردگار زمین و آنچه برخود دارد و پروردگار شیاطین و آنچه را گمراه کنند و دریاها و آنچه را همراه برند
وَ بِحَقِّ کُلِّ حَقٍّ هُوَ عَلَیْکَ حَقٌّ و بِحَقِّ الْمَلائِکَهِ الْمُقَرَّبینَ،
و به حق هر حقی که بر تو است و به حق فرشتگان مقربت
وَ الرَّوْحانِیّینَ وَ الْکَرُوبِیّینَ و الْمُسَبِّحینَ لَکَ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ لا یَفْتُرُونَ،
و روحانیان و کروبیان و آنان که تسبیحت کنند به شب و روز بی آن که سستی کنند
وَ بِحَقِّ اِبْراهیمَ خَلیلِکَ و بِحَقِّ کُلِّ وَلِیٍّ یُنادیکَ بَیْنَ الصَّفا وَ الْمَرْوَهِ،
و به حق ابراهیم خلیل تو و به حق هر ولی و دوستی که تو را در میان صفا و مروه صدا زند
وَ تَسْتَجیبُ لَهُ دُعآئَهُ، یا مُجیبُ اَسْئَلُکَ بِحَقِّ هذِهِ الاَْسْماءِ
و دعایش را به اجابت رسانی، ای اجابت کننده، از تو خواهم به حق این نامها
و بِهذِهِ الدَّعَواتِ، اَنْ تَغْفِرَ لَنا ما قَدَّمْنا وَ ما اَخَّرْنا و ما اَسْرَرْنا وَ ما اَعْلَنّا
و به این دعاها که بیامرزی آنچه از گناهان که از پیش داشته و از این پس داریم و آنچه پنهان کرده و آنچه را آشکار کردیم
و ما اَبْدَیْنا وَ ما اَخْفَیْنا و ما اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّا، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْء قَدیرٌ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ،
و آنچه را ظاهر کرده و آنچه را مخفی کردیم و آنچه را تو بدان آگاهتری از ما که براستی تو بر هر چیز توانایی، به رحمتت ای مهربانترین مهربانان
یا حافِظَ کُلِّ غَریب، یا مُونِسَ کُلِّ وَحید،
ای نگهدار هر غریب، ای همدم هر تنها
یا قُوَّهَ کُلِّ ضَعیف، یا ناصِرَ کُلِّ مَظْلُوم، یا رازِقَ کُلِّ مَحْرُوم،
ای نیروی هر ناتوان، ای یاور هر ستمدیده، ای روزی ده هر محروم، ای مونس هر وحشت زده
یا مُونِسَ کُلِّ مُسْتَوْحِش، یا صاحِبَ کُلِّ مُسافِر، یا عِمادَ کُلِّ حاضِر،
ای همراه هر مسافر، ای تکیه گاه هر حاضر در وطن،
یا غافِرَ کُلِّ ذَنْب وَ خَطیئَه، یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ، یا صَریخَ الْمُسْتَصْرِخینَ،
ای آمرزنده هر گناه و خطا، ای فریادرس فریادخواهان، ای دادرس دادخواهان
یا کاشِفَ کَرْبِ الْمَکْرُوبینَ، یا فارِجَ هَمِّ الْمَهْمُومینَ،
ای برطرف کننده محنت محنتزدگان، ای غمزدای غمزدگان
یا بَدیعَ السَّمواتِ وَالاَْرَضینَ، یا مُنْتَهی غایَهِ الطّالِبینَ، یا مُجیبَ دَعْوَهِ الْمُضْطَرّینَ،
ای پدید آرنده آسمانها و زمینها ای منتهای مقصود جویندگان ای اجابت کننده دعای درماندگان
یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ، یا رَبَّ الْعالَمینَ، یا دَیّانَ یَوْمِ الدّینِ،
ای مهربانترین مهربانان، ای پروردگار جهانیان، ای جزا دهنده روز جزا
یا اَجْوَدَ الاَْجْوَدینَ، یا اَکْرَمَ الاَْکْرَمینَ، یا اَسْمَعَ السّامِعینَ،
ای بخشندهترین بخشندگان، ای با کرمترین کریمان، ای شنواترین شنوایان
یا اَبْصَرَ النّاظِرینَ، یا اَقْدَرَ الْقادِرینَ، اِغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُغَیِّرُ النِّعَمَ و اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُورِثُ النَّدَمَ
ای بیناترین بینایان، ای قادرترین قدرتمندان، بیامرز از من آن گناهانی را که نعمتها را تغییر دهد
واغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُورِثُ السَّقَمَ
و بیامرز از من گناهانی را که پشیمانی به بار آورد و بیامرز از من گناهانی را که موجب بیماریها گردد
واغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تَهْتِکُ الْعِصَمَ واغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تَرُدُّ الدُّعآءَ،
و بیامرز از من گناهانی را که پردهها بدرد و بیامرز از من گناهانی را که دعا را باز گرداند
وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تَحْبِسُ قَطْرَ السَّمآءِ و اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُعَجِّلُ الْفَنآءَ
و بیامرز از من گناهانی را که باران را از آسمان جلوگیری کند و بیامرز از من گناهانی را که شتاب در نابودی کند
و اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تَجْلِبُ الشَّقآءَ واغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُظْلِمُ الْهَوآءَ
و بیامرز از من گناهانی راکه بدبختی آرد و بیامرز از من گناهانی که هوا را تاریک کند
و اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تَکْشِفُ الْغِطآءَ و اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی لا یَغْفِرُها غَیْرُکَ
و بیامرز از من گناهانی را که پرده را بالا زند و بیامرز از من گناهانی را که جز تو کسی آنها را نیامرزد
یا اَللهُ و احْمِلْ عَنّی کُلَّ تَبِعَه لاَِحَد مِنْ خَلْقِکَ
ای خدا و بردار از دوش من هر حقی که از یکی از خلق تو بر گردن من است
و اجْعَلْ لی مِنْ اَمْری فَرَجاً وَ مَخْرَجاً وَ یُسْراً و اَنْزِلْ یَقینَکَ فی صَدْری
و قرار ده برای من در کارم گشایش و آسانی و وسیله بیرون آمدنی
و فرود آر یقینت را در سینهام
و رَجآءَکَ فی قَلْبی، حَتّی لا اَرْجُوَ غَیْرَکَ، اَللّهُمَّ احْفَظْنی
و امیدت را در دلم تا امیدی به کسی جز تو نداشته باشم خدایا مرا حفظ کن
وَ عافِنی فی مَقامی و اصْحَبْنی فی لَیْلی وَ نَهاری
و عافیتم ده در جایگاهم و همراه من باش در شب و روزم
و مِنْ بَیْنِ یَدَیَّ وَخَلْفی وعَنْ یَمینی وَعَنْ شِمالی و مِنْ فَوْقی وَ مِنْ تَحْتی و یَسِّرْ لِیَ السَّبیلَ
و از پیش رو و پشت سرم و از راست و چپم و از بالای سر و زیر پایم و راه را بر من هموار کن
و اَحْسِنْ لِیَ التَّیْسیرَ و لا تَخْذُلْنی فِی الْعَسیرِ واهْدِنی یا خَیْرَ دَلیل
و آسانی خوشی برایم پیش آور و در دشواریها خوارم مکن و راهنماییم کن ای بهترین راهنما
و لا تَکِلْنی اِلی نَفْسی فِی الاُْمُورِ ولَقِّنی کُلَّ سُرُور
و در کارها مرا به خودم وامگذار و هر سرور و خوشحالی را به دلم انداز
و اقْلِبْنی اِلی اَهْلی بِالْفَلاحِ وَ النَّجاحِ، مَحْبُوراً فِی الْعاجِلِ وَ الاْجِلِ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْء قَدیرٌ
و بازگردان مرا بسوی خانوادهام به رستگاری و کامیابی و آراسته به شادکامی در دنیا و آخرت که براستی تو بر هر چیز توانایی
و ارْزُقْنی مِنْ فَضْلِکَ و اَوْسِعْ عَلَیَّ مِنْ طَیِّباتِ رِزْقِکَ،
و از فضل خویش روزیم کن و فراخ گردان بر من از روزیهای پاکیزهات
وَاسْتَعْمِلْنی فی طاعَتِکَ واَجِرْنی مِنْ عَذابِکَ وَنارِکَ
و وادارم کن به انجام طاعتت و پناهم ده از عذاب و آتش دوزخت
و اقْلِبْنی اِذا تَوَفَّیْتَنی اِلی جَنَّتِکَ بِرَحْمَتِکَ،
و بگردانم به رحمت خود هنگامی که مرا از این جهان بیرون بری بسوی بهشتت
اَللّهُمَّ اِنّی اَعُوذُ بِکَ مِنْ زَوالِ نِعْمَتِکَ وَمِنْ تَحْویلِ عافِیَتِکَ و مِنْ حُلُولِ نَقِمَتِکَ و مِنْ نُزُولِ عَذابِکَ
خدایا به تو پناه برم از زوال نعمتت و از تغییر یافتن عافیتت و از آمدن عقوبتت و از نازل شدن عذابت
و اَعُوذُ بِکَ مِنْ جَهْدِ الْبَلاءِ و دَرَکِ الشَّقآءِ و مِنْ سُوءِ الْقَضآءِ و شَماتَهِ الاَْعْدآءِ،
و به تو پناه برم از سختی بلا و گرفتاری و رسیدن بدبختی و از تقدیر بد و شماتت دشمنان
وَ مِنْ شَرِّ ما یَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ و مِنْ شَرِّ ما فِی الْکِتابِ الْمُنْزَلِ،
و از شرّ آنچه از آسمان فرود آید و از شرّ آنچه در کتاب منزل خود (قرآن) بیان فرمودهای
اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْنی مِنَ الاَْشْرارِ ولا مِنْ اَصْحابِ النّارِ و لا تَحْرِمْنی صُحْبَهَ الاَْخْیارِ
خدایا مرا از اشرار و از اهل دوزخ قرارم مده و از مصاحبت نیکان محرومم مفرما
و اَحْیِنی حَیاهً طَیِّبَهً و تَوَفَّنی وَفاهً طَیِّبَهً تُلْحِقُنی بِالاَْبْرارِ،
و به زندگی پاکیزه زندهام بدار و به مرگ پاکیزهای بمیرانم که به نیکان ملحقم داری
وَ ارْزُقْنی مُرافَقَهَ الاَْنْبِیآءِ فی مَقْعَدِ صِدْق عِنْدَ مَلیک مُقْتَدِر،
و رفاقت پیمبران را روزیم گردانی در جایگاه پسندیده نزد پادشاهی نیرومند
اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ عَلی حُسْنِ بَلائِکَ وَ صُنْعِکَ و لَکَ الْحَمْدُ عَلَی الاِْسْلامِ و اتِّباع السُّنَهِ،
خدایا از آن توست ستایش بر خوش آزمایشی و خوش رفتاریت و تو راست ستایش بر نعمت دین اسلام و پیروی طریقه (پیمبران)
یا رَبِّ کَما هَدَیْتَهُمْ لِدینِکَ و عَلَّمْتَهُمْ کِتابَکَ، فَاهْدِنا وَعَلِّمْنا،
پروردگارا چنانچه آن پیمبران را به دین خود راهنمایی کردی و کتاب خود را به آنان یاد دادی ما را نیز هدایت کرده و یادمان ده
وَ لَکَ الْحَمْدُ عَلی حُسْنِ بَلائِکَ وَ صُنْعِکَ عِنْدی خآصَّهً، کَما خَلَقْتَنی
و تو راست ستایش بر خصوص آزمایش و رفتار نیکت درباره شخص من که مرا آفریدی
فَاَحْسَنْتَ خَلْقی و عَلَّمْتَنی فَاَحْسَنْتَ تَعْلیمی و هَدَیْتَنی فَاَحْسَنْتَ هِدایَتی،
و خلقتم را نیکو کردی و یادم دادی و نیکو یاد دادی و هدایتم کردی و نیکو هدایت کردی
فَلَکَ الْحَمْدُ عَلی اِنْعامِکَ عَلَیَّ قَدیماً وَ حَدیثاً،
پس تو راست ستایش بر نعمت بخشیت نسبت به من از زمان قدیم و جدید
فَکَمْ مِنْ کَرْب یا سَیِّدی قَدْ فَرَّجْتَهُ و کَمْ مِنْ غَمٍّ یا سَیِّدی قَدْ نَفَّسْتَهُ و کَمْ مِنْ هَمٍّ یا سَیِّدی قَدْ کَشَفْتَهُ
پس چه بسیار محنتی که ای آقای من تو آن را گشودی و چه بسیار اندوهی که ای آقای من تو آن را زدودی و چه بسیار غم و غصهای که ای آقای من تو آن را برطرف کردی
و کَمْ مِنْ بَلاء یا سَیِّدی قَدْ صَرَفْتَهُ و کَمْ مِنْ عَیْب یا سَیِّدی قَدْ سَتَرْتَهُ،
و چه بسیار بلا و گرفتاری ای آقای من که تو آن را باز گرداندی و چه بسیار عیبی ای آقای من که تو آن را پوشاندی
فَلَکَ الْحَمْدُ عَلی کُلِّ حال فی کُلِّ مَثْویً وَزَمان،
پس تو راست ستایش بر هر حال و در هر جا و هر زمان
وَ مُنْقَلَب وَ مُقام و عَلی هذِهِ الْحالِ وَکُلِّ حال، اَللّهُمَّ اجْعَلْنی مِنْ اَفْضَلِ عِبادِکَ
و هر منزل و هر مقام و بر این حال و هر حال خدایا قرار ده مرا از بهترین بندگانت
نَصیباً فی هذَا الْیَوْمِ (فِی هذِهِ اللَّیْلَهِ) مِنْ خَیْر تَقْسِمُهُ، اَوْ ضُرٍّ تَکْشِفُهُ،
در بهرهمندی این روز از هر خیری که قسمت کنی یا گرفتاری که برطرف کنی
اَوْ سُوء تَصْرِفُهُ، اَوْ بَلاء تَدْفَعُهُ، اَوْ خَیْر تَسُوقُهُ، اَوْ رَحْمَه تَنْشُرُها،
یا بدی که بازش گردانی یا بلایی که دفعش کنی یا خیری که بفرستی یا رحمتی که بگسترانی
اَوْ عافِیَه تُلْبِسُها، فَاِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْء قَدیرٌ وبِیَدِکَ خَزآئِنُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ
یا جامه تندرستی که بپوشانی که براستی تو بر هر چیز توانایی و خزینههای آسمانها و زمین بدست توست
واَنْتَ الْواحِدُ الْکَریمُ الْمُعْطِی الَّذی لا یُرَدُّ سآئِلُهُ،
و تویی خدای یگانه بزرگوار عطابخشی که خواهندهاش دست خالی بازنگردد
وَلا یُخَیَّبُ آمِلُهُ ولا یَنْقُصُ نآئِلُهُ ولا یَنْفَدُ ما عِنْدَهُ، بَلْ یَزْدادُ کَثْرَهً وَطیباً وعَطآءً وَجُوداً
و آرزومندش ناامید نشود و عطاهایش نقصان نپذیرد و خزینه اش پایان ندارد بلکه همواره به زیادی و پاکیزگی و عطا و جودش بیفزاید
و ارْزُقْنی مِنْ خَزآئِنِکَ الَّتی لا تَفْنی ومِنْ رَحْمَتِکَ الْواسِعَهِ،
و روزیم کن از خزینههایت که فنا نپذیرد و از رحمت وسیعت
اِنَّ عَطآئَکَ لَمْ یَکُنْ مَحْظُوراً واَنْتَ عَلی کُلِّ شَیْء
که براستی عطای تو از کسی منع نشده و تو بر هر چیز
قَدیرٌ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
توانایی به رحمتت ای مهربانترین مهربانان.
دوم
– مستحب است این تسبیحات را بخواند که رسول خدا(ص) فرمودند:
هرکس در شب عرفه این تسبیحات ده گانه را هزار مرتبه بخواند، هر حاجتی از خداوند بخواهد، جز خواستهای که گناه باشد، برآورده میشود:
سُبْحانَ مَنْ فِی السَّماءِ عَرْشُهُ، سُبْحانَ الَّذِی فِی الاَْرْضِ سَطْوَتُهُ،
منزّه است خدایی که در آسمان است عرش او، منزه است خدایی که در زمین است فرمان و حکمش
سُبْحانَ الَّذِی فِی الْبَحْرِ سَبیلُهُ، سُبْحانَ الَّذِی فِی النّارِ سُلْطانُهُ،
منزّه است خدایی که در دریا راه دارد منزّه است، خدایی که در آتش دوزخ سلطنتش موجود است
سُبْحانَ الَّذِی فِی الْجَنَّهِ رَحْمَتُهُ، سُبْحانَ الَّذِی فِی الْقُبُورِ قَضاؤُهُ،
منزّه است خدایی که در بهشت رحمت اوست، منزّه است خدایی که در گورها قضا و فرمانش جاری است
سُبْحانَ الَّذِی فِی الْهَواءِ اَمْرُهُ، سُبْحانَ الَّذِی رَفَعَ السَّماءَ،
منزّه است خدایی که در هوا امر اوست، منزّه است خدایی که آسمان را بالا برد
سُبْحانَ الَّذِی وَضَعَ الاَْرْضَ،سُبْحانَ مَنْ لا مَنْجا مِنْهُ إلاّ إِلَیْهِ.
منزّه است خدایی که زمین را گسترد، منزه است خدایی که ملجأ و پناهی از او نیست جز به سوی خودش.
سوم
زیارت امام حسین(ع). در روایتی امام باقر(ع) فرمود: هر کس در شب عرفه امام حسین(ع) را زیارت کند و تا روز عید در آن جا بماند، خداوند او را از گرفتاری و مشکلات آن سال محفوظ بدارد.
چهارم
دعایی را که در اعمال شب جمعه و روز عرفه نیز وارد شده است، بخواند:
اَللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّأَ وَ تَهَیَّأَ وَ اَعَدَّ وَ اسْتَعَدَّ لِوِفادَه اِلی مَخْلُوق رَجآءَ رِفْدِهِ، وَطَلَبَ نآئِلِهِ وَ جآئِزَتِهِ،
خدایا هرکس مجهز و آماده و مهیا و مستعد برای ورود بر مخلوقی شده امید دهش و به جستجوی جایزه و بخشش او
فَاِلَیْکَ یا رَبِّ تَعْبِئَتی وَ اسْتِعْدادی، رَجآءَ عَفْوِکَ،
پس ای پروردگار من آمادگی و استعداد من بسوی توست و آرزوی عفو تو
وَ طَلَبَ نآئِلِکَ وَ جآئِزَتِکَ، فَلا تُخَیِّبْ دُعآئی، یا مَنْ لا یَخیبُ عَلَیْهِ سائِلٌ
و خواهش بخشش و جایزهات را دارم پس در این خواهشی که دارم نومیدم مکن ای کسی که هیچ خواهندهای ناامید از درگاهش نرود
ولا یَنْقُصُهُ نآئِلٌ، فَاِنّی لَمْ آتِکَ ثِقَهً بِعَمَل صالِح عَمِلْتُهُ
و هیچ گیرنده عطایی از (کرمش) نکاهد و من به اعتماد عمل صالحی که کرده باشم بدرگاهت نیامده
و لا لِوِفادَهِ مَخْلُوق رَجَوْتُهُ، اَتَیْتُکَ مُقِرّاً عَلی نَفْسی بِالاِْسآئَهِ وَالظُّلْمِ،
و نه به مخلوقی وارد شدهام که از او امیدی داشته باشم بلکه بدرگاه تو آمدهام در حالی که اقرار دارم که بخود بدی و ستم کرده
مُعْتَرِفاً بِاَنْ لا حُجَّهَ لی وَ لا عُذْرَ، اَتَیْتُکَ اَرْجُو عَظیمَ عَفْوِکَ الَّذی
و معترفم که هیچ دلیل و عذری هم بر این بدی و ستم نداشتهام، آمدهام به امید آن عفو عظیم تو
عَفَوْتَ بِهِ عَنِ الْخاطِئینَ، فَلَمْ یَمْنَعْکَ طُولُ عُکُوفِهِمْ عَلی عَظیمِ الْجُرْمِ
که بدان از خطاکاران درگذری و توقف طولانی آنها بر جرم بزرگ بازت نداشت
اَنْ عُدْتَ عَلَیْهِمْ بِالرَّحْمَهِ، فَیا مَنْ رَحْمَتُهُ واسِعَهٌ و عَفْوُهُ عَظیمٌ،
از این که باز بدانها مهر ورزی، ای کسی که رحمتش وسیع و گذشتش بزرگ است
یا عَظیمُ یا عَظیمُ یا عَظیمُ، لا یَرُدُّ غَضَبَکَ اِلاَّ حِلْمُکَ و لا یُنْجی مِنْ سَخَطِکَ اِلاَّ التَّضَرُّعُ اِلَیْکَ،
ای خدای بزرگ، ای خدای بزرگ، ای خدای بزرگ، خشم تو را جز بردباریت جلوگیری نکند و از غضب تو جز زاری به درگاهت چیزی نجات نبخشد
فَهَبْ لی یا اِلهی فَرَجاً بِالْقُدْرَهِ الَّتی تُحْیی بِها مَیْتَ الْبِلادِ
پس ای معبود من بدان قدرتی که سرزمینهای مرده را بدان وسیله زنده میگردانی
و لا تُهْلِکْنی غَمّاً حَتّی تَسْتَجیبَ لی و تُعَرِّفَنِی الاِْجابَهَ فی دُعآئی
گشایشی بر من بخش و مرا به حال اندوه هلاکم مکن تا دعایم را مستجاب کنی
و اَذِقْنی طَعْمَ الْعافِیَهِ اِلی مُنَتَهی اَجَلی و لا تُشْمِتْ بی عَدُوّی
و اجابت دعایم را به من بنمایانی و طعم تندرستی را تا پایان عمر به من بچشان و گرفتار شماتت دشمنم مکن
ولا تُسَلِّطْهُ عَلَیَّ و لا تُمَکِّنْهُ مِنْ عُنُقی،
و او را بر من مسلط مگردان و بر گردنم سوارش منما
اِلهی اِنْ وَضَعْتَنی فَمَنْ ذَا الَّذی یَرْفَعُنی و اِنْ رَفَعْتَنی فَمَنْ ذَا الَّذی یَضَعُنی
خدای من اگر تو مرا پست کنی پس کیست که (بتواند) بلندم کند و اگر تو بلندم کنی پس کیست که (بتواند) پستم کند
و اِنْ اَهْلَکْتَنی فَمَنْ ذَا الَّذی یَعْرِضُ لَکَ فی عَبْدِکَ، اَوْ یَسْئَلُکَ عَنْ اَمْرِهِ
و اگر هلاکم کنی پس کیست که درباره این بندهات متعرض تو شود یا از وضع او از تو پرسش کند
و قَدْ عَلِمْتُ اَنَّهُ لَیْسَ فی حُکْمِکَ ظُلْمٌ و لا فی نَقِمَتِکَ عَجَلَهٌ و اِنَّما یَعْجَلُ مَنْ یَخافُ الْفَوْتَ،
ولی بطور مسلّم این را دانستهام که در حکم تو ستمی نیست و نه در انتقام تو شتابی است زیرا کسی شتاب (در انتقام) کند که بترسد (فرصت) از دست برود
وَ اِنَّما یَحْتاجُ اِلَی الظُّلْمِ الضَّعیفُ و قَدْ تَعالَیْتَ یا اِلهی عَنْ ذلِکَ عُلُوّاً کَبیراً،
و شخص ناتوان نیازمند به ستم است و درصورتی که ای معبود من تو از این گونه مطالب بسیار برتر و بزرگتری
اَللّهُمَّ اِنّی اَعُوذُ بِکَ فَاَعِذْنی و اَسْتَجیرُ بِکَ فَاَجِرْنی واَسْتَرْزِقُکَ فَارْزُقْنی
خدایا به تو پناه آرم پس یاریم ده و از تو امان خواهم پس امانم ده و از تو روزی طلبم پس روزیم ده
و اَتَوَکَّلُ عَلَیْکَ فَاکْفِنی و اَسْتَنْصِرُکَ عَلی عَدُوّی فَانْصُرْنی،
و بر تو توکل کنم پس کفایتم فرما و برای پیروزی بر دشمنم از تو یاری خواهم پس یاریم ده
وَاَسْتَعینُ بِکَ فَاَعِنّی و اَسْتَغْفِرُکَ یا اِلهی فَاغْفِرْ لی، آمینَ آمینَ آمینَ.
و از تو کمک خواهم پس کمکم ده و از تو آمرزش طلبم ای معبود من پس بیامرزم آمین، آمین، آمین.
منبع سایت آیت الله مکارم.