حدیثه تهرانی متولد سال ۱۳۶۳ در تهران و در محله نارمک است ، یک خواهر بزرگتر از خود دارد که در خارج از ایران مشغول به تحصیل می باشد ، لیسانس مامایی دارد و یک دوره بازیگری هم در کلاسهای آزاد بازیگری گذرانده ، به دلیل تشابه اسمی اش با خانم هدیه تهرانی مدتی شایع شده بود که ایشان خواهر هدیه تهرانی هستند که این موضوع صحت ندارد ، وی تا کنون در فیلم سینمایی شکلات داغ و سریالهای به کجاچنین شتابان ، خوش نشینها و آسمان همیشه ابری نیست به ایفای نقش پرداخته است.
مصاحبه با حدیثه تهرانی
در ابتدا تمایلی به مصاحبه ندارد و وقتی از او جویا میشویم میگوید:«دوست دارم زمانی مصاحبه کنم که حرفی برای گفتن داشته باشم. من تا الان کاری نداشتم که بخواهم صحبت کنم.» ما هم قول میدهیم که به اندازه دو سه سئوال وقتش را بگیریم ولی همینطور صحبتهایمان ادامه پیدا کرد و …. با ما به گفتگو مینشیند و سئوالاتمان را یکی پس از دیگری با مهربانی پاسخ میدهد. دوره بازیگری را در یکی از آموزشگاههای بازیگری گذرانده که اسمش را نمیگوید و با دادن تست به این دنیا وارد شده است. «سارا» در سریال خوشنشینها جای خودش را به خوبی میان مخاطبان تلویزیون باز کرد و در مقابل پیشکسوتان عرصه طنز قرار گرفت. او پیش از این در سریالهای «به کجا چنین شتابان» و «آسمان همیشه ابری نیست» بازی داشته است و تجربه سینمایی خود را «شکلات داغ» آن هم در چند سکانس کوتاه میداند.
+ میگویند شما خواهر هدیه تهرانی هستید! چرا؟
– نه. من همینجا تکذیب میکنم. شاید به خاطر این است که اسامی ما بر یک وزن است این را میگویند.
+ چقدر بازی ایشان را قبول داری؟
– من خیلی دوستشان دارم و بازیشان را دوست دارم.
+ الان مشغول چه کاری هستی؟
– بعد از سریال خوشنشینها کمی استراحت میکنم و بعد کارم را شروع میکنم.
+ متولد چه سالی هستی؟
– من متولد ۶۳ در تهران هستم.
+ در کدام محله به دنیا آمدی؟
– در محله نارمک به دنیا آمدم و در همان جا هم بزرگ شدم. ولی در حال حاضر تهرانپارس زندگی میکنم.
+ رسیدی به دوران دانشگاه. چه رشتهای را انتخاب کردی؟
– من لیسانس رشته مامایی دارم…
+ چقدر تفاوت. مامایی و بازیگری؟!
– خب مامایی را به خاطر خانوادهام انتخاب کردم و دومی را به خاطر دل خودم. از بچگی خیلی دوست داشتم که بازیگر بشوم. خانوادهام فکر میکردند که به خاطر زرق و برقش میخواهم این رشته را بخوانم. منتظر بودند از سرم بیفتد(با خنده) ولی نیفتاد و بالاخره موافقت کردند و آمدم دنبال بازیگری و دوره بازیگری را در یکی از آموزشگاهها خواندم و به این وادی وارد شدم.
+ در رشته مامایی هم کار کردی؟
– نه اصلا. فقط درسش را خواندم. به خاطر اینکه هر دوی این رشتهها از نظر زمانی بسیار نامنظم هستند و اصلا با هم تنظیم نمیشدند. به خاطر علاقهام مامایی را کنار گذاشتم و بازیگری را انتخاب کردم.
+ تجربه بازی در سریال خوشنشینها چطور بود؟ حضور در مقابل بازیگران پیشکسوت طنز؟
– خیلی عالی بود. همه به من کمک میکردند. تمام لحظات این سریال برایم خاطره بود. آقای گرجستانی، خانم گلچین و … مرا خیلی راهنمایی کردند.
+ و بالاخره میرسیم به سعید آقاخانی…
– بسیار شریف و به معنای کامل کلمه انسان هستند. او کارگردان بسیار خوب، کاربلدی است. قبل از گرفتن هر سکانس نیم ساعت تمرین میکردیم و «سعید آقاخانی» پیشنهادهای خود را به بازیگران منتقل میکرد و اگر از لحاظ گویش و بیان دیالوگ اشتباهی داشتیم، تصحیح میکردیم.
+ خب الان که بازی نمیکنی، دغدغهات چیست؟
– فیلمنامهنویسی میکنم و مطالعه زیادی هم دارم.
+ در چه ژانری مینویسی؟
– اجتماعی و ملودرام را دوست دارم و در این زمینه هم مینویسم.
+ در چه زمینهای مطالعه داری؟
– من عاشق کتابهای گابریل گارسیا مارکز هستم و کتابهای ایشان را مطالعه میکنم.
+ الان به تو یک بلیت میدهند. دوست داری به کجا سفر کنی و بلیت کجا باشد؟
– کلمبیا. دوست دارم قبل از فوت گابریل گارسیا مارکز ایشان را ببینم.
+ چرا کم مصاحبه میکنی؟
– احساس میکنم تا الان کاری نکردم و کاری که بتوانم با آن حرفی برای گفتن داشته باشم را بازی نکردهام. به خاطر همین از مصاحبه گریزانم و کمتر صحبت میکنم. دوست دارم زمانی این کار را انجام دهم که حرفی برای گفتن داشته باشم.
+ خصوصیات اخلاقی حدیثه؟
– مهربان و پر انرژی و زودجوش و خونگرم و … (با خنده) البته اینها را دیگران میگویند.
+ و حالا منفیها؟
– اینها را هم باید از دیگران بپرسید. هر کسی نظری دارد و به یک دید نگاه میکند.
+ متاهلی یا مجرد؟
– نه فعلا مجرد هستم و ازدواج نکردهام.
+ خانواده چند نفری داری؟
– چهار نفره. پدر و مادر و یک خواهر دارم که از من بزرگتر است.
+ خواهرت چطور؟ کار هنری نمیکند؟
– نه ایشان خارج از کشور هستند و رشته میکروبیولوژی میخواند. آنقدر رشته سختی دارد که اصلا به هنر نمیرسد.
+ انتهای بازیگری برای حدیثه کجاست؟
– اسکار. خیلی دوست دارم که به اسکار برسم و آرزو و ایدهآل من آنجاست. ولی اگر به سیمرغ بلورین برسم هم قبول است(با خنده)
+ وقتی جلوی دوربین آقاخانی بودی چقدر با پشت دوربین تفاوت داشتی؟
– من تمام خصوصیات سارا را نداشتم. خیلی متفاوتتر از او هستم. فقط بر اساس شخصیتی که برای سارا در فیلمنامه نوشته شده بود، سعی کردم که عکسالعملهای او را طبیعی بازی کنم و سارا را به شخصیت حدیثه نزدیک کنم. ابتدا شش قسمت نخست فیلمنامه را برای مطالعه به من دادند که بسیار خوشم آمد و گاهی اوقات میخندیدم. فیلمنامه از لحاظ لحن نوشتاری زیبا بود و برایم جذابیت داشت. هنگامی که مطالعه شش قسمت تمام شد، تقاضا کردم بقیه قسمتهای نوشتهشده را به دلیل جذابیت فیلمنامه به من بدهند تا مطالعه کنم. به نقش علاقه داشتم. ابتدا سارا ساده و مظلومتر از آن چه شاهدش بودید، تعریف شده بود. من اندکی تغییر در این شخصیت دادم و ویژگیهای او را به برادرش یعنی علی صادقی نزدیک کردم.
+ کدام یک از شخصیتهای داستان بیشتر با تو تعامل بازی داشتند و به نقش تو کمک کردند؟
– همبازی شدن با این عزیزان باعث افتخارم بود؛ به خصوص «مرجانه گلچین» که در کنار او آرامش خاصی داشتم و گویی مادرم است و در سکانسی که بازی نداشت، ناراحت بودم. سرصحنه و از تجربههای ایشان استفاده کردم. «علی صادقی» سر کار بسیار آرام بود و پیشنهادهای خوبی میداد و به من کمک میکرد و میگذاشت که همپای او بازی کنم. حمید لولایی، سپند امیرسلیمانی و سیروس گرجستانی هم بازیگران خوب و حرفهای هستند و من بیشتر با سپند امیرسلیمانی، مرجانه گلچین و علی صادقی همبازی بودم.
+ قبل از بازی در این سریال در کارهای طنز بازی نداشتی؛ اما دیگر بازیگران این سریال جزو بازیگران طنز تلویزیون و سینما هستند؛ قرار گرفتن در کنار آنها برایت سخت نبود؟
– ابتدا اندکی میترسیدم و نگران بودم، چون این بازیگران همه شناختهشده بودند و هستند و جایگاه خود را درسینما و تلویزیون داشتند و هیچکدام از آنها سرصحنه استرس نداشتند؛ زیرا بازی در اینگونه کارها را در گذشته تجربه کرده بودند. تجربه کار با «سعید آقاخانی» همیشه آرزویم بود. به کار با دو دوربین هم علاقهمند بودم زیرا در تصویر طبیعیتر است. واقعا میگویم، تجربه بازی در این کار به استرس آن میارزید. وقتی در کنار پیشکسوتان بازی کردم، کار برایم عادی شد و تمام استرسهایم از بین رفت و به واقع در کنار آنها بیتجربه به نظر نمیرسیدم. هنگام تمرین خیلی سریع با یکدیگر هماهنگ میشدیم و اگر جایی اشکال داشتم من را راهنمایی میکردند که چگونه بازی کنم. در کل سارا در سریال «خوشنشینها» دختر جدی است و موقعیت طنز بیشتر برای اطرافیان او اتفاق میافتد. ابتدا قرار نبود طنز بازی کنم، اما آرام آرام آن روحیه طنز به من هم منتقل شد و با دیگر بازیگران هماهنگ شدم و با کمکهایی که کارگردان و بازیگران به من کردند، در قالب طنز رفتم.
+ از تجربه کارهای روتین شبانه بگو! فشردگی کار اذیتت نکرد؟
– بازی در کار روتین مزایایی دارد؛ هر شب بازی بازیگر دیده میشود و متوجه اشتیاق و علاقه مردم میشویم. البته فشار کاری زیادی روی بازیگر است. به عنوان مثال چند وقت پیش دندان درد شدید داشتم و فرصتی دست نمیداد که به دندانپزشک مراجعه کنم. بازی برایم جذابیت داشت و آن درد را تحمل کردم. ما در یک تیم خوب و حرفهای بازی میکردیم و همه عوامل با یکدیگر یکدست و همفکر بودیم و همه در موفقیت کار به یکدیگر کمک میکردیم. برایم کار لذتبخش است و شاید در آینده با وجود فشار کاری بازی در کار روتین را دوباره تجربه کنم، البته نه به سرعت بلکه قصد دارم مدتی استراحت کنم.
1 دیدگاه. جدید
سلام
مررررررررررررررسی ……
عالی بوووووووود