علم و قدرت بى پایان خداوند

elmoghodrat

شکل گیرى جنین در رحم، نشانه ‏ى دیگرى از قیّوم بودن خداوند است که در آیات قبل سوره ی مبارکه آل عمران خواندیم.

موضوع صورت‏گیرى انسان در رحم مادر، در میان دو آیه‏ى نزول کتاب آمده است، شاید رمز این باشد که خدایى که در رحم مادر به شما سر و سامان مى‏دهد، با تشریع قوانین الهى و ارسال کتب آسمانى، به رشد آینده و ابدى شما نیز سامان مى‏بخشد.

إِنَّ اللَّهَ لا یَخْفى‏ عَلَیْهِ شَیْ‏ءٌ فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ (آل عمران ـ 5)

همانا هیچ چیز، نه در زمین و نه در آسمان، بر خداوند پوشیده نمى‏ ماند.

هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحامِ کَیْفَ یَشاءُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (آل عمران ـ 6)

او کسى است که شما را آن گونه که مى‏خواهد در رحم‏ها صورت مى‏دهد. جز او که مقتدر حکیم است، معبودى نیست.

این آیات در حقیقت، تکمیل آیات قبل است، زیرا در آیات گذشته خواندیم:

خداوند حى و قیوم است و تدبیر جهان هستى به دست او است، و کافران لجوج و سرسخت را (هر چند کفر و بى ایمانى خود را آشکار نکنند) کیفر مى‏دهد، مسلّماً این کار نیاز به علم و قدرت فوق العاده‏اى دارد، به همین دلیل در نخستین آیه مورد بحث اشاره به علم او، و در آیه دوم، اشاره به توانایى او مى‏کند.

نخست مى‏فرماید: “هیچ چیز در زمین و آسمان بر خدا مخفى نمى‏ماند” چگونه ممکن است چیزى بر او مخفى بماند در حالى که او در همه جا حاضر و ناظر است و به حکم اینکه وجودش از هر نظر بى پایان و نامحدود است، جایى از او خالى نیست و به ما از خود ما نزدیک‏تر است، بنابراین در عین اینکه محل و مکانى ندارد به همه چیز احاطه دارد، این احاطه و حضور او نسبت به همه چیز و در همه جا به معنى علم و آگاهى او بر همه چیز است آن هم “علم حضورى”، نه “علم حصولى” (منظور از “علم حضورى” آن است که ذات معلوم نزد عالم حاضر باشد و او بر آن احاطه داشته باشد، و حقیقت علم به طور کامل چیزى جز این نیست، ولى در “علم حصولى” صورت و نقش معلوم نزد عالم حاضر است، مثلاً علم ما به ذات خودمان و به تصورات و تصدیقات ذهنى مان، علم حضورى است زیرا اینها نزد ما حاضر است اما نسبت به اشیاء و موجودات خارجى، علم حصولى داریم زیرا هرگز ذات آنها در ذهن ما حاضر نیست، بلکه تنها نقش و صورت آنها حاضر است.)

“ارحام” جمع “رحم” (بر وزن خشن) در اصل به معنى محلى است از شکم مادر که بچه در آن پرورش مى‏یابد، سپس به تمام نزدیکانى که در اصل از یک مادر متولد شده‏اند اطلاق شده است. و از آنجا که در میان آنها پیوند و محبت و دوستى است این واژه به هر گونه عطوفت و محبت اطلاق شده است

سپس به گوشه‏اى از علم و قدرت خود که در حقیقت یکى از شاهکارهاى عالم آفرینش و از مظاهر بارز علم و قدرت خدا  است اشاره کرده، مى‏فرماید: “او کسى است که شما را در رحم (مادران) آنگونه که مى‏خواهد تصویر مى‏کند”

” آرى هیچ معبودى جز آن خداوند عزیز و حکیم نیست”.

صورت ‏بندى انسان در شکم مادر و نقش بر آب زدن در آن محیط تاریک ظلمانى آن هم با نقش هاى بدیع و عجیب و پى در پى، راستى شگفت‏آور است، مخصوصاً با آن همه تنوعى که از نظر شکل و صورت و جنسیت و انواع استعدادهاى متفاوت و صفات و غرایز مختلف وجود دارد.

و اگر مى‏بینیم معبودى جز او نیست به خاطر همین است، که شایسته عبودیت جز ذات پاک او نمى‏باشد، بنابراین چرا باید مخلوقاتى همچون مسیح علیه السلام مورد عبادت قرار گیرند و گویى این تعبیر اشاره به شأن نزولى است که در آغاز سوره ذکر شده که مسیحیان خودشان قبول دارند مسیح در رحم مادرى همچون مریم تربیت شده پس او مخلوق است، نه خالق، بنابراین چگونه ممکن است معبود واقع شود.

نکات آیات:

1- نشانه‏ هاى قدرت و عظمت خدا در مراحل جنین‏

امروز عظمت مفهوم این آیه با توجه به پیشرفت هاى علم جنین‏ شناسى از هر زمانى آشکارتر است چه اینکه “جنین” که در آغاز به صورت یک موجود تک سلولى است، هیچ گونه شکل و اندام و اعضاء و دستگاه مخصوصى در آن دیده نمى ‏شود و با سرعت عجیبى در مخفى‏ گاه رحم هر روز شکل و نقش تازه‏اى به خود مى‏گیرد، گویا جمعى نقاش ماهر و چیره دست در کنار آن نشسته، و شب و روز روى آن کار مى‏کنند، و از این ذره ناچیز در مدت بسیار کوتاهى انسانى مى‏سازند که ظاهرش بسیار آراسته و در درون وجودش دستگاه ‏هایى بسیار ظریف و پیچیده و دقیق و حیرت ‏انگیز دیده مى‏شود.

اگر از مراحل جنین عکس‏ بردارى شود (همان طور که شده است) و از مقابل چشم انسان این عکس ها یکى بعد از دیگرى عبور کند، انسان به عظمت آفرینش و قدرت آفریدگار آشنایى تازه‏اى پیدا مى‏کند و عجیب این است که تمام این نقش ها بر روى آب که معروف است که نقشى به خود نمى‏گیرد مى‏شود.

2-“ارحام” جمع “رحم” (بر وزن خشن) در اصل به معنى محلى است از شکم مادر که بچه در آن پرورش مى‏یابد، سپس به تمام نزدیکانى که در اصل از یک مادر متولد شده‏اند اطلاق شده است. و از آنجا که در میان آنها پیوند و محبت و دوستى است این واژه به هرگونه عطوفت و محبت اطلاق شده است.

بعضى نیز عقیده‏اى بر عکس این دارند و مى‏گویند مفهوم اصلى آن همان رقت قلب و عطوفت و محبت است و از آنجا که خویشاوندان نزدیک داراى چنین عطوفتى نسبت به یکدیگر هستند به محل پرورش فرزند، رحم گفته شده است.

تعدّد افراد، تعدّد اعمال، تعدّد مکان‏ها و زمان‏ها هیچ کدام مسأله‏اى را بر خداوند پنهان نمى‏سازد. «فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ»

پیام‏های آیه 5:

1ـ خداوند بر همه چیز آگاه است. ما و همه‏ى هستى هر لحظه در محضر خدا  هستیم، در محضر او گناه نکنیم. با توجّه به آیه قبل، استفاده مى‏شود که کفر و معصیتِ هیچ کس بر خدا پوشیده نیست. «کَفَرُوا»، «لا یَخْفى‏ عَلَیْهِ شَیْ‏ءٌ»

2ـ تعدّد افراد، تعدّد اعمال، تعدّد مکان ‏ها و زمان‏ ها هیچ کدام مسأله‏اى را بر خداوند پنهان نمى‏ سازد. «فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ»

پیام‏های آیه 6:

1ـ منشأ تکوین و تشریع یکى است. آن که براى هدایت شما کتاب فرستاده، همان است که شما را آفریده است. «هُدىً لِلنَّاسِ»، «یُصَوِّرُکُمْ»

2ـ صورتگرى انسان در رحم مادر، تنها بدست اوست. «هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ»

3ـ اکنون که صورت‏ بندى‏ها به دست اوست، یکدیگر را به خاطر شکل و قیافه سرزنش نکنیم. «هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ»

4ـ قدرت نمایى او محدود به مکان و زمان خاصّى نیست. «یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحامِ»

5ـ تفکّر در آفرینش خود، عامل ایمان به خداوند است. «یُصَوِّرُکُمْ»، «لا إِلهَ إِلَّا هُوَ»

6ـ گرچه خداوند به هر کارى قادر است «کَیْفَ یَشاءُ» ولى کارى بر خلاف حکمت نمى کند. «هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ»

7ـ صورت‏هاى گوناگون افراد بشر، نشانه‏ى قدرت و حکمت اوست. «یُصَوِّرُکُمْ» «الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ»

منبع : tebyan.net

امتیاز شما به این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این قسمت را پر کنید
این قسمت را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

keyboard_arrow_up