در بسیاری از کتب تفسیر و حدیث و تاریخ، امام حسین(ع) از جمله مصادیق بارز آیه تطهیر،[1] مباهله،[2] مودت[3]، اطعام[4]و کلمات[5] و آیات پایانی سوره فجر دانسته شده، و روایات معتبری در این باره نقل کردهاند. درباره آیات پایانی سوره فجر روایاتی نقل شده است که اثبات کننده این معناست که این آیات درباره حضرت سیدالشهداء امام حسین(ع) است در تفسیر «البرهان» چنین آمده است:
امام صادق(ع) فرمود: اقرؤا سوره الفجر فی فرائضکم و نوافلکم فانها سوره الحسین بن علی، سوره فجر را در نمازهای واجب و نیز نماز مستحب خود بخوانید؛ چرا که این سوره، سوره حسین بن علی است.
پس از این کلام امام صادق و تحریض و تشویق مخاطبین به خواندن سوره فجر در نمازهایشان با این کلام زیبا و دلنشین و همراه با دعای «وارغبوا فیها رحمکم الله»؛ از سرشوق و رغبت به این امر اقدام نمایید. خداوند شما را مورد رحمت و لطف قرار دهد، یکی از اشخاص حاضر در مجلس سؤالی مینماید ـ که چه بسا سؤال بسیاری از ماها نیز باشد؛ سؤال میکند: چگونه این سوره، سوره اختصاصی حسین بن علی شد؟
امام صادق(ع) فرمود: شما مگر این بخش از آیه و کلام خداوند را نشنیدهاید که میفرماید: «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی» انما یعنی الحسین بن علی ـ علیهما السّلام ـ فهو ذو النفس المطمئنه الراضیه المرضیه و اصحابه من آل محمد ـ صلوات الله علیهم ـ الرضوان عن الله یوم القیامه و هو راض عنهم، و هذه السوره فی الحسین بن علی و شیعته و شیعه آل محمد خاصه،
امام صادق(ع) در تفسیر آیه میفرماید: این آیه درباره حسین بن علی ـ علیهما السّلام ـ است؛ چرا که آن بزرگوار صاحب نفس مطمئنه بود و از خدا راضی بود و خدا نیز از او راضی بود، و یاران آن بزرگوار از خاندان محمد(ص) از خداوند راضی بودند و خداوند نیز از آنها راضی بود، و این سوره فقط درباره حسین بن علی و شیعیان او و شیعیان آل محمد(ص) میباشد.
و در پایان روایت، امام صادق(ع) میفرمایند: من ادمن قراءه الفجر کان مع الحسین فی درجته فی الجنه، ان الله عزیز حکیم، هر کس در خواندن سوره فجر مداومت داشته باشد، با امام حسین در درجهاش در بهشت خواهد بود، به درستی که خداوند بر هر چیز توانا و به هر امری دانا است.[6]
در روایت دیگری که از ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل شده است، امام صادق(ع) میفرماید: یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ؛ ارْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّه » الآیه یعنی الحسین ابن علی ـ علیهما السّلام ـ[7] مراد از «نفس المطمئنه» که از خداوند راضی و خداوند نیز از او راضی است، حسین بن علی(ع) است در این آیات، کلمه «نفس المطمئنه» نقش کلیدی و محوری دارد به طوری که فهم معنای آیه تا حدود زیادی به روشن شدن معنای این واژه بستگی دارد، و چه بسا وجود این کلمه در این آیه موجب تفسیر و بیان شأن نزول آیه، درباره حسین بن علی(ع) گردیده است، و آن حضرت مصداق اتم و اکمل آن به حساب آمده است.
سؤالی که در اینجا میتواند مطرح شود این است که چه امری باعث این تقریب و تقارن گردیده است؟ و چرا حسین بن علی(ع) از میان معصومین ـ علیهم السّلام ـ به عنوان مصداق این آیه معرفی گردیده است؟
در پاسخ باید گفت: با توجّه به آنچه که در تاریخ عاشورا به فراوانی نقل گردیده است که از یک سو برای حادثه عظیم عاشورا، هیچ واقعه و حادثهای به عنوان نظیر و مانند و شبیه سراغ نداریم، و مصیبت بزرگی که در این رویداد عظیم تاریخی بر خاندان عصمت و طهارت ـ علیهم السلام ـ وارد گردید، در تاریخ نمونه دیگری ندارد، و از دیگر سو، قربانی بزرگ این حادثه حضرت سیدالشهداء ـ علیهم السلام ـ بود که در سهمگینترین حالات و لحظات و شکنندهترین ماجراهای این حادثه، در نهایت اطمینان و آرامش نفس بود، به طوری که در روایت راویان شاهد حادثه آمده است که هر چه این حادثه به پایان خود که شهادت حضرت سیدالشهداء(ع) بود نزدیکتر میشد، چهره دلربای امام، زیباتر و برافروختهتر میشد، و برای لقای پروردگار آمادهتر.
از اتفاقات سهمگین و تزلزل آفرین آن حادثه در چهره امام، ذرهای سستی و ضعف و یا بیصبری و جزع و شکوه دیده نشد و در عوض در این ماجرا از ابتدا تا انتها میزان تسلیم و صبر آن حضرت که ناشی از اطمینان و آرامش نفس بود، افزودهتر میشد. و این جمله آخر آن حضرت در لحظات پایانی عمر شریفش شنیدنی و زیباست: صبراً علی قضائک یا ربّ لا اله سواک یا غیاث المستغیثین، مالی ربّ سواک و لا معبود غیرک، صبراًعلی حکمک، بر قضای تو شکیبا هستم! پروردگارا! معبودی جز تو نیست، ای پناه بیپناهان! من غیر از تو پروردگار و معبودی ندارم، برخواست و اراده تو شکیبا هستم.[8]
پی نوشت ها:
[1] . احزاب/ 33.
[2] . آل عمران/ 61.
[3] . شوری/ 23.
[4] . انسان/ 8.
[5] . بقره/ 37.
[6] . بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، بیتا، ج 4، ص 461؛ و بحارالانوار، ج 24، ص 93 و ج 44، ص 218.
[7] . حویزی، تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص 577؛ و بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 460؛ و بحارالانوار، ج 24، ص 350؛ و تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، 1414 ق، ج 2، ص 422.
[8] . موسوعه کلمات الامام الحسین(ع)، ص 510.
منبع:andisheqom.com