«چرا باید خودتان را با دیگران مقایسه کنید؟ هیچکس در این دنیا نمیتواند به خوبی شما، خود شما باشد!»
وقتی بعد از مدتی زندگی کردن در شهری دیگر دوباره به خانه برگشتم، ازاینکه بخواهم دوباره در جایی که زمان کودکیام را آنجا گذراندم زندگی کنم و با دوستان قدیمیام ارتباط برقرار کنم، اضطراب داشتم.
به تازگی رابطه احساسیام برهم خورده بود و کار نویسندگیام را هم رها کرده بودم، اما دوستانم را میدیدم که به نظر موفق و شاد میرسیدند و همه چیز زندگیشان سر جایش بود.
اتفاقاتی که برایم افتاده بود همه اعتمادبهنفسم را گرفته بود ولی دوستانم سعی میکردند دورم را بگیرند تا بخاطر غم و غصههای این چند وقت اخیرم دچار افسردگی نشوم.
بااینکه عشق و حمایت آنها خیلی کمک حالم بود اما وقتی میدیدم که چطور هرکدام زندگی موفقی دارند، یک حس منفی دیگر به حسهای منفی که داشتم اضافه میشد: حسادت.
حسادت احساسی بسیار موزی است، حسی که نواقصی که سعی میکنید پنهان کنید را به شما خاطرنشان میکند. حسادت یادآوری موفقیتهایی است که نداشتهاید، تجربیاتی که نداشتهاید، ارتباطاتی که دوست داشتید داشته باشید، هر چیزی که به شما احساس «کمتر» بودن میدهد.
ماههای بعد را به اینگونه مقایسهها گذراندم – به زوجهایی که دست در دست هم در خیابان راه میرفتند، به کسانیکه به شغلهای پردرآمدشان چسبیده بودند نگاه میکردم و خودم را در خانههای زیبایی تصور میکردم که بقیه توانایی خریدش را داشتند.
متاسفانه بااینکه از ته قلب میدانستم که دوست داشتم جایی جز اینجایی که الان هستم باشم، حسادت من را همان جایی که بودم خشکانده بود و من را فقط غرق در افکار «اگرها» کرده بود.
وقتی فهمیدم که شرایط زندگیام تا وقتیکه خودم تغییر نکنم تغییر نخواهند کرد، متوجه شدم که میدان دادن به این حس مسموم نه تنها من را به جایی نمیرساند، بلکه بیشتر در چاه عمیق افسوسها میانداخت. آنجا بود که راه من و حسادت از هم جدا شد و من به نکاتی بسیار عمیق و مفید رسیدم.
نکته ۱: داشتن حسی جز شادی برای موفقیت دیگران، شانس موفقیت و شادی خودم را مسدود میکرد.
طبق قانون جذب، با غوطه خوردن در فکر چیزهایی که دیگران دارند و شما ندارید، از آن حس نداشتن بیشتر به سمت خودتان جذب خواهید کرد. این یعنی چیزهایی که میخواهید داشته باشید را از خودتان دورتر میکنید.
اگر بتوانید برای شادی و موفقیت دیگران جشن بگیرید به جهان این پیام را میدهید که «من هم از این موفقیت به دست میآورم.»
همه چیز به انرژی احساسات شما بستگی دارد. ناراحت شدن بخاطر شادی دیگران اصلاً حس خوبی نیست بنابراین نمیتواند چیزهای خوبی را جذب خود کند. شاد شدن بخاطر موفقیت دیگران حس بسیار خوبی ، بنابراین به ایجاد خوبیهای بیشتر هم برای شما و هم برای آن فرد کمک خواهد کرد.
نکته ۲: دیدن تجربیات مثبت دیگران من را در آستانه آن تجربیات قرار میداد.
با دیدن اینکه یکی از دوستانتان شغلی عالی با درآمدی فوقالعاده دارد، ممکن است خیلی راحت دچار حسادت شوید. اما درمقابل اگر از این جهت به آن نگاه کنید که چنین شغلهایی وجود دارد، به شما هدف میدهد که به سمت آن بروید و امکانات بسیار زیادی که در جهان وجود دارد را به شما نشان میدهد.
همچنین به ما کمک میکند با این عقیده منفی جامعه مقابله کنیم: فرصت زیادی برای ما وجود ندارد. بنابراین اگر کسی به چیزی که ما میخواهیم دست پیدا کرده است، شانس اینکه ما هم به آن دست پیدا کنیم بسیار کم میشود.
واقعیت این است که اگر باور داشته باشید، همیشه برای همه افراد فرصت کافی وجود دارد. فقط باید به دنبال آن باشید.
نکته ۳: همه چیز در این دنیا موقتی است، همه چیز به طور مداوم در حال تغییر است.
اینکه بفهمید همه چیز موقتی است در همه قسمتهای زندگیتان معجزه میکند مخصوصاً در مقابله با حسادت.
ثروتی که میبینید دوستتان تجربه میکند ممکن است طی یک سال از بین برود. رابطه احساسی فوقالعادهای که دوستتان دارد ممکن است طی یک ماه بر هم بخورد. شرایط ناهمواری که خودتان با آن دست و پنجه نرم میکنید، ممکن است طی یک روز از این رو به آن رو شود.
منظور من این نیست که با دانستن اینکه شادی و موفقیت دیگران همیشگی نیست احساس راحتی پیدا کنید. این فقط کمکتان میکند که بفهمید همه چیز دنیا برای همه آدمهاست. سختیها فقط برای ما پیش نمیآید.
موقعیت و شرایط زندگی مدام در حال تغییر است. بنابراین اینکه وقت و انرژی زیادی از خودتان را صرف افسوس خوردن برای آن یا آرزو کردن برای چیزی بهتر کنید، فقط وقتتان را تلف میکند.
نکته ۴: قدردانی از چیزهایی که دارم فکر چیزهایی که میتوانم داشته باشم را شیرینتر میکند.
اگر بتوانید قدر تجربیاتی که الان دارید را بدانید – حتی اگر در ظاهر تجربیاتی منفی باشند – ظرفیت بزرگتری در شما ایجاد میکند که تجربیات مثبت را بهتر تشخیص دهید.
شاید وضعیت کاری یا ارتباط احساسیتان نسبت به اطرافیانتان بهتر نباشد، اما با تلاش برای چیزهایی که در زندگیتان ایدآل نیستند، به چیزی بسیار بزرگ دست پیدا میکنید: رشد. و رشد برای تغییری که به دنبال آن هستید، در زندگیتان جا باز میکند.
حسادت تصوری نادرست در ذهن من ایجاد کرده بود: اینکه من «خوب» نیستم. از آن زمان متوجه شدم که سختیهایی که تجربه میکردم بخاطر این نبود که اشکالات من را نشان دهد، برای این بود که تجربیاتی کاملاً جدید از زندگی را در اختیار من قرار دهد که موجب پیشرفتم شود.
منبع:مردمان