با مجله اینترنتی گلثمین در یک مطلب تازه از چهارده معصوم همراه باشید :
حضرت با دست اشاره بـه ابـى جعفر علیه السلام فرمود که در برابرش ایستاده بود،
عرض کردم : قربانت این پـسـرى سه ساله است !
فرمود: چه مانعى دارد؟ عیسى علیه السلام سه ساله بود (سه سال کمتر داشت ) که به حجت قیام کرد.
محمد بن حسن بن عمار گوید: من دو سال نـزد عـلى بـن جـعـفـر بـن مـحـمـد (عـمـوى امام رضا علیه السلام ) بودم و هر خبری که او از بـرادرش مـوسـى بـن جـعـفـر عـلیـه السـلام شنیده بود، می نوشتم ، روزى در مدینه خدمتش نـشـسـتـه بـودم کـه ابـو جـعـفـر مـحـمـد بـن عـلى الرضـا عـلیـه السـلام (امام جواد(ع)) در مـسـجـد رسـول خـدا صلى الله علیه و آله بر او وارد شد على بن جعفر برجست و بدون کفش و عبا نزد او رفت و دستش را بوسید و احترامش کرد،
ابو جعفر به او فرمود: اى عمو! بنشین ، خدایت رحـمـت کند،
او گفت : آقاى من ! چگونه من بنشینم و تو ایستاده باشى ؟!
چون على بن جعفر به مسند خود برگشت ، اصحابش او را سرزنش کرده ، مى گفتند: شما عموى پدر او هستید و بـا او اینگونه رفتار مى کنید؟!!
او دست به ریش خود گرفت و گفت : خاموش باشید، اگر خـداى عـزوجـل ایـن ریـش سفید را سزاوار (امامت ) ندانست و این کودک را سزاوار دانست و به او چنان مقامى داد، من فضیلت او را انکار کنم ؟!! پناه به خدا از سخن شما، من بنده او هستم .
پی نوشت:اصول کافی