با مجله اینترنتی گلثمین در یک مطلب تازه از احکام،اعمال و دانستنیهای مذهبی همراه باشید :
رساله امام خمینی
احکام عاریه وامانت
احکام ودیعه (امانت)
2327 اگر انسان مال خود را به کسى بدهد و بگوید نزد تو امانت باشد واو هم قبول کند، یا بدون این که حرفى بزنند صاحب مال بفهماند که مال را براى نگهدارى به او مىدهد و او هم به قصد نگهدارى کردن بگیرد، باید به احکام ودیعه و امانتدارى که بعدا گفته مىشود عمل نماید.
2328 امانت دار و کسى که مال را امانت مىگذارد باید هر دو بالغ و عاقل باشند پس اگر انسان مالى را پیش بچه یا دیوانه امانت بگذارد، یا دیوانه و بچه مالى را پیش کسى امانت بگذارند صحیح نیست.
2329 اگر از بچه یا دیوانه چیزى را به طور امانت قبول کند، باید آن را به صاحبش بدهد و اگر آن چیز مال خود بچه یا دیوانه است باید به ولى او برساند و چنانچه مال تلف شود، باید عوض آن را بدهد ولى اگر براى این که مال از بیننرود آن را از بچه گرفته، چنانچه در نگهدارى آن کوتاهى نکرده باشد، ضامن نیست.
2330 کسى که نمىتواند امانت را نگهدارى نماید، بنابر احتیاط واجب باید قبول نکند ولى اگر صاحب مال در نگهدارى آن عاجزتر باشد و کسى هم که بهتر حفظ کند نباشد این احتیاط واجب نیست.
2331 اگر انسان به صاحب مال بفهماند که براى نگهدارى مال او حاضر نیست ،چنانچه او مال را بگذارد و برود و این شخص مال را بر ندارد و آن مال تلف شود کسى که امانت را قبول نکرده ضامن نیست، ولى احتیاط مستحب آن است که اگر ممکن باشد آن را نگهدارى نماید.
2332 کسى که چیزى را امانت مىگذارد، هر وقت بخواند مىتواند آن را پس بگیرد، و کسى هم که امانت را قبول مىکند، هر وقت بخواهد مىتواند آن را به صاحبش برگرداند.
2333 اگر انسان از نگهدارى امانت منصرف شود و ودیعه را به هم بزند باید هر چه زودتر مال را به صاحب آن یا وکیل یا ولى صاحبش برساند یا به آنان خبر دهد که به نگهدارى حاضر نیست و اگر بدون عذر، مال را به آنان نرساند و خبر هم ندهد چنانچه مال تلف شود باید عوض آن را بدهد.
2334 کسى که امانت را قبول مىکند، اگر براى آن، جاى مناسبى ندارد، باید جاى مناسب تهیه نماید. و طورى آن را نگهدارى کند که مردم نگویند در امانت خیانت کرده و در نگهدارى آن کوتاهى نموده است و اگر در جایى که مناسب نیست بگذارد و تلف شود باید عوض آن را بدهد.
2335 کسى که امانت را قبول مىکند اگر در نگهدارى آن کوتاهى نکند و تعدى یعنى زیاده روى هم ننماید و اتفاقا آن مال تلف شود ضامن نیست ولى اگر به اختیار خودش آن را در جایى بگذارد که گمان مى رود ظالمى بفهمد و آن را ببرد چنانچه تلف شود باید عوض آن را به صاحبش بدهد مگر آن که جایى محفوظ تر از آن نداشته باشد و نتواند مال را به صاحبش یا به کسى که بهتر حفظ کند برساند که در این صورت ضامن نیست.
2336 اگر صاحب مال براى نگهدارى مال خود جایى را معین کند و به کسى که امانت را قبول کرده بگوید: که باید مال را در این جا حفظ کنى و اگر احتمال هم بدهى که از بین برود، نباید آن را به جاى دیگرى ببرى، چنانکه امانت دار احتمال دهد که در آن جا از بین برود و بداند چون آن جا در نظر صاحب مال براى حفظ بهتر بوده، گفته است که نباید از آن جا بیرون ببرى، مىتواند آن را به جاى دیگر ببرد و اگر در آن جا ببرد و تلف شود ضامن نیست ولى اگر نداند به چه جهت گفته که به جاى دیگر نبر، چنانچه به جاى دیگر ببرد و تلف شود احتیاط واجب آن است که عوض آن را بدهد.
2337 اگر صاحب مال براى نگهدارى مال خود جایى را معین کند ولى به کسى که امانت را قبول کرده نگوید که آن را به جاى دیگر نبر، چنانکه امانت دار احتمال دهد که در آن جا از بین مى رود، و چنانچه مال در آن جاى اول تلف شود ضامن است مگر آن که صاحب مال هم احتمال تلف شدن مال را در آن جا بدهد در این صورت کسى که امانت را قبول کرده، ضامن نیست.
2338 اگر صاحب مال دیوانه شود، کسى که امانت را قبول کرده باید فورا امانت را به ولى او برساند، و یا به ولى او خبر دهد و اگر بدون عذر شرعى مال را به ولى او ندهد و از خبر دادن هم کوتاهى کند و مال تلف شود باید عوض آن را بدهد.
2339 اگر صاحب مال بمیرد، امانت دار باید مال را به وارث او برساند، یا به وارث او خبر دهد، و چنانچه مال را به وارث او ندهد و از خبر دادن هم کوتاهى کند و مال تلف شود ضامن است، ولى اگر براى آن که مىخواهد بفهمد کسى که مىگوید من وارث میتم راست مىگوید یا نه، یا میت وارث دیگرى دارد یا نه، مال را ندهد و از خبر دادن هم کوتاهى کند و مال تلف شود ضامن نیست.
2340 اگر صاحب مال بمیرد و چند وارث داشته باشد، کسى که امانت را قبول کرده باید مال را به همه ورثه بدهد، یا به کسى بدهد که همه آنان گرفتن مال را به او واگذار کردهاند، پس اگر بدون اجازه دیگران تمام مال را به یکى از ورثه بدهد ضامن سهم دیگران است.
2341 اگر کسى که امانت را قبول کرده بمیرد، یا دیوانه شود، وارث یا ولى او باید هر چه زودتر به صاحب مال اطلاع دهد یا امانت را به او برساند.
احکام عاریه وامانت
2342 اگر امانت دار نشانه هاى مرگ را در خود ببیند چنانچه ممکن است،باید امانت را به صاحب آن یا وکیل او برساند و اگر ممکن نیست باید آن را به حاکم شرع بدهد و چنانچه به حاکم شرع دسترسى ندارد در صورتى که وارث او امین است و از امانت اطلاع دارد، لازم نیست وصیت کند وگرنه باید وصیت کند و شاهد بگیرد و به وصى و شاهد، اسم صاحب مال و جنس و خصوصیات مال و محل آن را بگوید.
2343 اگر امانت دار نشانههاى مرگ را در خود ببیند و به وظیفهاى که در مساله پیش گفته شد عمل نکند چنانچه آن امانت از بین برود، باید عوضش را بدهد، اگر چه در نگهدارى آن کوتاهى نکرده باشد و مرض او خوب شود یا بعد از مدتى پشیمان شود و وصیت کند.
احکام عاریه
2344 عاریه آن است که انسان مال خود را به دیگرى بدهد که از آن استفاده کند و در عوض، چیزى هم از او نگیرد.
2345 لازم نیست در عاریه صیغه بخوانند و اگر مثلا لباس را به قصد عاریه بهکسى بدهد و او به همین قصد بگیرد عاریه صحیح است.
2346 عاریه دادن چیز غصبى و چیزى که مال انسان است ولى منفعت آن را بهدیگرى واگذار کرده مثلا آن را اجاره داده، در صورتى صحیح است که مالک چیز غصبى یا کسى که آن چیز را اجاره کرده بگوید به عاریه دادن راضى هستم.
2347 چیزى را که منفعتش مال انسان است مثلا آن را اجاره کرده مىتواند عاریه بدهد. ولى اگر در اجاره شرط کرده باشند که خودش از آن استفاده کند، نمىتواند آن را به دیگرى عاریه دهد.
2348 اگر دیوانه و بچه مال خود را عاریه بدهند صحیح نیست، اما اگرولى بچه مصلحت بداند که مال او را عاریه دهد و بچه آن مال را به دستور ولى به عاریه کننده برساند اشکال ندارد.
2349 اگر در نگهدارى چیزى که عاریه کرده کوتاهى نکند و در استفاده از آن هم زیاده روى ننماید و اتفاقا آن چیز تلف شود ضامن نیست ولى چنانچه شرط کنند که اگر تلف شود عاریه کننده ضامن باشد یا چیزى را که عاریه کرده طلا و نقره باشد،باید عوض آن را بدهد.
2350 اگر طلا و نقره را عاریه نماید و شرط کند که اگر تلف شود ضامن نباشد، چنانچه تلف شود ضامن نیست.
2351 اگر عاریه دهنده بمیرد، عاریه گیرنده باید چیزى را که عاریه کرده به ورثه او بدهد.
2352 اگر عاریه دهند طورى شود که شرعا نتواند در مال خود تصرف کند مثلا دیوانه شود عاریه کننده باید مالى را که عاریه کرده به ولى او بدهد.
2353 کسى که چیزى عاریه داده هر وقت بخواهد مىتواند آن را پس بگیرد و کسى هم که عاریه کرده هر وقت بخواهد مىتواند آن را پس دهد.
2354 اگر ظرف طلا و نقره را براى زینت اطاق عاریه بدهند اشکال ندارد،ولى اگر براى استفاده حرام بدهند باطل است.
2355 عاریه دادن گوسفند براى استفاده از شیر و پشم آن و عاریه دادن حیوان نر براى کشیدن بر ماده صحیح است.
2356 اگر چیزى را که عاریه کرده به مالک یا وکیل یا ولى او بدهد و بعدآن چیز تلف شود عاریه کننده ضامن نیست و در غیر این صورت ضامن است اگرچه مثلا آن را به جایى ببرد که صاحبش معمولا به آنجا مىبرده مثلا اسب را در اصطبلى که صاحبش براى آن درست کرده ببندد.
2357 اگر چیز نجس را براى استعمال خوردن و آشامیدن عاریه دهد باید نجس بودن آن را به کسى که عاریه مىکند بگوید.
2358 چیزى را که عاریه کرده بدون اجازه صاحب آن نمىتواند به دیگرى اجاره یا عاریه دهد.
2359 اگر چیزى را که عاریه کرده با اجازه صاحب آن به دیگرى عاریه دهد،چنانچه کسى که اول آن چیز را عاریه کرده بمیرد یا دیوانه شود، عاریه دومى باطل نمىشود.
2360 اگر بداند مالى را که عاریه کرده غصبى است باید آن را به صاحبش برساند و نمىتواند به عاریه دهنده بدهد.
2361 اگر مالى را که مىداند غصبى است عاریه کند و از آن استفادهاى ببرد و در دست او از بین برود مالک مىتواند عوض مال را از او یا از کسى که مال را غصب کرده مطالبه کند و نیز عوض استفادههایى را که عاریه گیرنده برده مىتواند ازاو مطالبه نماید و یا از غاصب بگیرد و اگر عوض مال یا استفاده آن را از عاریه کننده بگیرد او نمىتواند چیزى را که به مالک مىدهد از عاریه دهنده مطالبه نماید.
2362 اگر نداند مالى را که عاریه کرده غصبى است و در دست او از بین برود،چنانچه صاحب مال عوض آن را از او بگیرد او هم مىتواند آن چه را به صاحب مال داده از عاریه دهنده مطالبه نماید، ولى اگر چیزى را که عاریه کرده طلا و نقره باشد یا عاریه دهنده با او شرط کرده باشد که اگر آن چیز از بین برود عوضش را بدهد نمىتواند چیزى را که به صاحب مال مىدهد از عاریه دهنده مطالبه نماید.